از طرحهای جامع مدیریت شهری گرفته تا برنامههای توسعه چندین ساله که آینده کشور در ابعاد مختلف را بررسی و روشن میکند، همگی بر لزوم تدوین شرایطی دقیق برای ساخت و سازها در شهرهای مختلف تاکید دارند. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان در مسیر توسعه و جذب جمعیت در راستای همین اهداف برنامهای حرکت کردهاند و از این رو اگر افزایش جمعیت یا تداوم ساخت و ساز در یک منطقه صورت گرفته، تمام فرآیند آن در چارچوب قوانین مصوب کلان عملیاتی شده است.
در ایران هم هرچند بحث نظارت دقیق بر ساختوسازهای شهری سابقهای نسبتا طولانی دارد شهرداریها همواره موظف بودند مجوزی را که برای ساخت و ساز ارائه میکنند به محک مصوبات قانونی بزنند اما متأسفانه آنچه در سالهای گذشته اتفاق افتاده نه تنها با مصوبات قانونی فاصله داشته که حتی به ظرفیتهای بسیار بالاتر از آن نیز رحم نکرده است.
یکی از اصلیترین ابهامها و معضلاتی که در این حوزه مطرح و همواره از سوی کارشناسان با هشدارهای جدی مواجه بوده است، بحث نحوه چگونگی ساخت و سازهای جدید در کلانشهرهایی مانند تهران است؛ شهرهایی که در نقاط مرکزیشان با توجه به بالا رفتن تراکم جمعیت ظرفیت چندان فراوانی برای ساخت خانههای جدید وجود ندارد و بسیاری از سرمایهگذاران مجبور شدهاند برای رسیدن به اهداف سودمحور خود به سمت مناطق حاشیهای و حومهای حرکت کنند.
این رویکرد در عمل دو نتیجه کاملا مجزا داشته است. از یک سو ثروتمندانی که برای فرار از تراکم شدید جمعیت در شهرهای بزرگ اقدام به حرکت به سمت مناطق خوش آب و هوا کردند پس از افزایش تعدادشان به پدیدههایی مثل جنگلخواری و کوهخواری روی آوردند تا پس از گذشت چند سال بسیاری از مناطق خوش آب و هوای شهر نه تنها برای بسیاری از مردم عادی قابل دسترس نباشد، که حتی به دلیل محدودیت امکانات زندگی وضعیت برای سکنی گزیدن همان ثروتمندان نیز به هم بریزد تا جایی که وزیر راه و شهرسازی از منطقه نیاوران به عنوان قفس نیاوران یاد میکند.
در نقطه مقابل بحث سیاستهای دولتی و مدیریت شهری مطرح میشود. وقتی بخش قابل توجهی از هزینه شهرداریها به عهده فروش تراکم گذاشته میشود عملا مدیران شهری چارهای جز باز کردن فضای بیشتر برای فروش تراکم و کسب درآمدهای بیشتر ندارند. این موضوع باعث میشود حومه شهرها به عنوان فضای بزرگ برای ساخت و سازهای جدید مطرح شوند و از این رو منطقه 22 تهران پس از گذشت مدتی کوتاه از محیطی امن و آرام و خالی از جمعیت به یکی از اصلیترین معضلات شهری تبدیل میشود.
وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم در طول ماههای گذشته بارها به عنوان یکی از اصلیترین مخالفان تداوم این روند خود را مطرح کرده و از وزیر گرفته تا چند تن از معاونانش بارها نسبت به لزوم توقف این موضوع اخطار دادهاند؛ اخطاری که به نظر میرسد تنها وزارت راه و شهرسازی برای آن کافی نیست و به همراهی دیگر بخشها نیز در آن نیاز خواهد بود.
تداوم این روند کلانشهرها را غیرقابل سکونت میکند
یک کارشناس اقتصاد و مسکن معتقد است وقتی بسیاری از بازارهای جانبی در اقتصاد ایران از کار افتاده و نمیتوانند سودآوری داشته باشند، مسکن باید جور تمام آنها را بکشد و نتیجه این موضوع چیزی جز افزایش قابل توجه عرضه در قیاس با تقاضا و از بین رفتن ظرفیتهای موجود نیست.
احمدرضا سرحدی در گفتوگو با «فرصت امروز» با بیان این مطلب تصریح کرد: اگر بخواهیم وضعیت دقیق بارگذاریهای غیر مجاز در شهرهای مختلف کشور را بررسی کنیم چارهای جز یک نگاه مبنایی به نحوه به وجود آمدن این مشکل نخواهیم داشت. وقتی شهرداریها مجبور هستند برای گذران امور خود به تراکمفروشی رو بیاورند، قطعا خیلی زود ظرفیتهای داخل شهر به پایان رسیده و کار به حومه کشیده میشود. بهدستآوردن امتیاز ساخت و ساز در این مناطق نیز مسئله دیگری است که خود پس از مدتی به یک معضل برای همه بدل میشود. به اعتقاد وی، تا زمانی که اهرمهای نظارتی به شکل یکسان برای همه عمل نکنند نمیتوان انتظار داشت به این راحتی جلوی ساخت و سازهای غیر مجاز گرفته شود.
سرحدی توضیح داد: وقتی قرار دادن یک کیسه نخاله ساختمانی توجه ناظران را جلب میکند اما بعدها اعلام میشود که یک برج چندین طبقهای ساخته شده و بخشهای نظارتی خبری از آن نداشتهاند قدری شکبرانگیز است. دور زدن قانون متأسفانه به یک عادت تبدیل شده که باید در برابر آن ایستاد. وی خاطرنشان کرد: این امید وجود دارد که با لغو تحریمها شرایط برای سرمایهگذاری در دیگر بخشهای اقتصادی ایران فراهم شود و به این وسیله فشار موجود روی بازار مسکن برداشته شده و این بخش نیز مانند دیگر حوزههای اقتصادی سهم خود را در اقتصاد ایفا کند.
عضو هیأت مدیره کانون سراسری انبوهسازان اما معتقد است میتوان به جای درمان مشکلات امروز نسبت به پیشگیری از اتفاقهای آینده اقدام کرد. حسن محتشم در گفتوگو با «فرصت امروز» با بیان این مطلب گفت: امروزه کمتر شهر بزرگی را در ایران پیدا میکنید که ساخت و سازها در آن بدون نظارت از سوی یک برنامه جامع انجام گیرد. در تهران اما وقتی منطقه 22 در طول مدتی بسیار کوتاه از منطقهای خوش آب و هوا و پرظرفیت به اشباع جمعیت میرسد، قطعا نیاز به تجدیدنظر وجود دارد.
به اعتقاد وی، ایجاد خدمات رفاهی زیربنایی در نقاطی که مردم در آن زندگی میکنند، امری بسیار مهم و حیاتی است. اگر ما بارگذاریهای غیرمجاز را متوقف نکرده و آن را به تمام مناطق شهر متصل کنیم، قطعا نه تنها شرایط رفاهی از بین میرود که حتی نمیتوان انتظار داشت آن منطقه خاص دیگر امکان سکونت چندانی داشته باشد.
چراغ سبز مسئولان گذشته به مدیران شهری برای فروش تراکم باعث رشد قابل توجه بارگذاریهای غیرمجاز در مناطق شهری شده است؛ مناطقی که از یک سو به پایتخت میرسد و از سوی دیگر به شهرهای کوچک و حتی جزیره کیش ارتباط پیدا میکند. هرچند وزارت راه بارها اعلام کرده در مقابل این روند خواهد ایستاد اما تردیدهایی وجود دارد که نشان میدهد شاید دستگاههای دیگر نظر هماهنگی با وزارت راه و شهرسازی نداشته باشند. هرچه هست خبر از بارگذاریهای بیش از حد مجاز در مناطقی دارد که شاید سکونت در شهرهای بزرگ را غیر قابل تصور کند.