نویسنده کتاب جامعهشناسی نخبهکشی کشف نفت را عامل بروز تغییر در فرهنگ مردم ایران میداند. به اعتقاد وی تأثیر این ماده سیاه در زندگی مردم ایران مشابه اروپا نبوده و الگوی نامتناسبی از شهرنشینی را در کشور ایجاد کردهاست. شهرنشینی الگوی تولید و مصرف را تغییر داده و کلاف سردرگمی ایجاد کرده که مدیریت فعلی احتمالا از عهده حل مسائل مرتبط با آن-که بحران آب یکی از این مسائل است-، بر
نخواهد آمد.
«اولین همایش ملی جامعه، منابع طبیعی، آب و محیط زیست: چالشها و راهکارها» دیروز در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور کارشناسان، دانشجویان، فعالان و مسئولان مرتبط با محورهای همایش برگزار شد. علی رضاقلی نویسنده کتاب جامعهشناسی نخبهکشی که یکی از سخنرانان نخستین پنل همایش بود به بررسی وضعیت ایران بعد از ورود نفت به ساختارهای اقتصاد کشور پرداخت. به اعتقاد وی علم و تکنولوژی به دلیل افزایش درآمدهای نفتی وارد ایران شد و در کشور بسط پیدا کرد اما نتیجه این توسعه، پیشرفت ایران با شرایطی مشابه اروپا نبود. رضاقلی افزایش درآمدهای نفتی را عاملی برای رشد هشت برابری جمعیت در دهههای اخیر دانست و گفت: فلات ایران تاب و تحمل جمعیت کنونی را ندارد. در طول تاریخ این منطقه فقط میتوانست نیازهای 7 تا 8 میلیون انسان را تأمین کند. زیرا منابع آبی ایران اجازه رشد جمعیت به ما نمیداد.
وی اضافه کرد: مردم فلات ایران حتی برای همان جمعیت اندک هم 33 هزار رشته قنات که هشت برابر طول خط استوا بود، ایجاد کرده بودند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت به راحتی نیازهای جمعیت فعلی در این سرزمین بدون هیچ تبعاتی تأمین شود.
دولتی شدن عامل بروز بحران آب
حسین راغفر، اقتصاددان هم به عنوان دیگر سخنران برنامه به مصیبت منابع مشاع اشاره کرد. به گفته وی دولتی شدن منابع و حضور دولت در بخشهای مختلف به ویژه مباحث مرتبط با منابع مشترک، سبب میشود مردم برای مصرف منابع مشاع و بهرهبرداری از آن، تحریک شده و مصرف بیشتر شود. وی در تشریح سخن خود گفت: دولتها تنظیم روابط اجتماعی حاکم بر منابع مشترک را به هم میزنند. مثال بارز این گفته ماهیگیری بیش از حد در دریای خزر توسط تمام کشورهای حاشیه این دریا است که منجر به انقراض نسل ماهیان خاویاری شد. به دلیل رفتار افراطی کشورهای حاشیه خزر، سازمانهای جهانی مجبور به وضع قوانین بازدارنده برای جلوگیری از صید ماهیان خاویاری شدند. راغفر بر این باور است که استفاده اصحاب قدرت از منابع عمومی برای مصالح شخصی یک امر مشخص است که امروز با نام رانت جویی در جامعه از آن یاد میشود.
وی با اشاره به اینکه در ایران مسئله عمران و توسعه با هم مترادف شده، بیان کرد: در حوزه مرکز ایران به دلیل فشارهای سیاسی هفت ذوبآهن احداث شد و هشتمین کارخانه ذوبآهن هم در حال ایجاد است. در حالی که تولید فولاد یک فرآیند بسیار آببر بوده و مناسب ایران نیست.
این اقتصاددان افزود: کره جنوبی زمانی با هدف ایجاد توسعه در کشور خود صنعت فولاد را راهاندازی کرد. کارخانههای فولاد این کشور ورقهای آهنی تولید میکنند تا نیاز سایر صنایع رفع شود. امروز کره جنوبی برای 101 درصد جمعیت خود مسکن دارد. در حالی که صنایع فولاد ایران فقط میلگرد و تیرآهن تولید کردند و به طور کامل در اختیار صنعت ساختمان بودند. با این وجود هنوز معضل مسکن یکی از معضلات اصلی کشور است.
وی گفت: صنعت فولاد ایران در خدمت صنعت ساختمان قرار دارد زیرا در یک صد سال گذشته خرید و فروش مستغلات و زمین به محل تأمین ثروت برای برخی تبدیل شدهاست.
راغفر تنظیم مقررات سهمیهبندی آب با تکیه بر تأمین آب شرب جامعه، اصلاح قیمت آب، وضع مالیات برای کسانی که محیط زیست را آلوده کرده و آب بیش از حد مصرف میکنند و تعریف مسئولیتهای حقوقی برای بنگاهها و فعالیتهای تولیدی را مهمترین ابزارهای اقتصادی در مدیریت مؤثر آبهای سطحی و زیر زمینی معرفی میکند.
به اعتقاد وی، حل مسئله قدرت در ایران به بهبود بحران آب میانجامد زیرا بسیاری از تعاملات فعلی در ایران به خاطر کشمکشهای قدرت و ثروت شکل میگیرد و منافع مردم در این تعاملات لحاظ نمیشود.
استفاده از علوم انسانی در تصمیمسازیها
نعمتالله فاضلی، رئیس پژوهشکده اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات هم تکیه دولت به مجموعه فعالیتهای کمیتپذیر و عینی را عامل اصلی بروز بحران آب و محیطزیست در ایران معرفی کرد.
وی بر این باور است که در چنین روندی مدیران آغاز به لفاظی و ارائه شعارهای ایدئولوژیک نظیر «منابع لایزال طبیعی»، «افتخار منابع طبیعی» و. . . میکنند که با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد و نوعی فریب ساختاری ایجاد میکند.
فاضلی زبان برنامهریزی در ایران را یک گفتمان مهندسیمحور اعلام کرد و افزود: زبان ریاضی در برنامههای ایران بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و کیفیت به دلیل آنکه قابل تبدیل شدن به عدد نیست همیشه فراموش میشود.
وی فقر فرهنگ را عاملی دانست که سبب شده مدیران در ایران ناگزیر باشند به جای تکیه بر ظرفیتهای فرهنگی به طبیعت تکیه کنند.
رئیس پژوهشکده اجتماعی تأکید کرد: برای برونرفت از بحران فعلی باید رویکردهای جدیدی داشته باشیم؛ رویکردهایی که مبتنی بر مسائل بین رشتهای باشد.
وی افزود: بحران امروز ناشی از انزوای فرهنگ در تصمیمسازیهاست. انزوای فرهنگ نیز یعنی پرهیز از توانمندی خلاقانه انسان که ایران را به مرز بحران رسانده است.
فاضلی بیان کرد: امروز باید علوم انسانی در نظام برنامهریزی اقتصادی کشور به کار گرفته شود.
وی بحران آب را یکی از نشانههای زوال طبیعت دانست که معضلات ناشی از آن فقط و فقط با کمک گرفتن از علوم انسانی قابل حل است.