دکتر ایمانیراد، کارشناس اقتصاد معتقد است اقتصاد ایران برای برونرفت از بحران نیاز به تغییرات ساختاری و نه سیاسی دارد. او معتقد است در همه این سالها در مواجهه با مشکلات اقتصادی، دولتها معمولا از بستههای سیاستی استفاده کردهاند که اگر این بستهها جواب دادهاند در فرصتی کوتاه آثار این سیاستها از بین رفته است و مجددا عدم تعادل اقتصادی از جایی دیگر سربرآورده است. او در این حوزه بیان میکند که اجرای سیاستهای اقتصادی نیازمند بستری مناسب برای کارکرد آنهاست. این بستر همان ساختارهای مناسب برای اجرای سیاستهای اقتصادی است که در شرایط فعلی در اقتصاد ایران مهیا نیست.
ساختار بهطور خلاصه به نظر این کارشناس اقتصادی به مجموعه ترتیبات یا سازماندهی مجموعهای از عناصر یک سیستم گفته میشود. این ساختارها میتوانند تعادل خوب یا بد و تعادل پویا یا ایستا از نگاهی دیگر تعالی واگرا یا همگرا داشته باشند. بنابراین ساختارها بیشتر شکل روابط نهادینه شده در یک مجموعه را تعریف میکنند.
بر اساس این تعریف، دکتر ایمانی راد معتقد است ساختار اقتصاد ایران در یک تعادل بد قرار دارد؛ تعادلی که بازیگران آن با اینکه ضرر میکنند همچنان در بازی میمانند. او براساس این تعادل بد معتقد است که نیاز مبرم اقتصاد کشور تغییر در ساختارهای اقتصادی تا اعمال سیاستهای اقتصادی است. او بر این باور است که ساختارهای اقتصادی در ایران انعطافناپذیر هستند و بنابراین برای تغییر این ساختار نیاز به شهامت و ساختار شکنی است؛ شهامت و ساختارشکنی که تاکنون کسی تمایل نداشته به سمت آن قدم بردارد. در زمینه نظرات این کارشناس اقتصادی سراغ تولید کنندگان رفتیم تا ببینیم به نظر آنها این ساختارشکنی چگونه قابل اجراست.
***
ابوالفضل خاکی:
بر مدیران اجرایی باید نظارت شود
ابوالفضل خـاکـی، رئیس هیاتمدیره صنایع پلاستیک مرکز معتقد است حتی راه حلهای مسکنی نیز در مرحله اجرا با مشکل مواجه میشوند و عملیاتی نمیشوند.
با توجه به اینکه سیاست تغییرات اقتصادی ما بیشتر سیاستهای کوتاهمدت و به تعبیری مسکنی و سیاسی و نه زیرساختی است، برای رفتن به سمت تحولات ساختاری و از بین بردن بحرانهای اقتصادی به نظر شما چه روندی را باید دنبال کرد؟
اگر بخواهیم حقیقت را در نظر بگیریم، حقیقت این است که تنها تحولات مسکنی را در اقتصاد دیدهایم و نه تحولاتی که در جهت رفع موانع تولید است. دولت اگر مصوباتی در مجلس دارد و هدفش کمک به بخش تولید است، وقتی وارد حوزه اجرایی میشود متولیان همان مصوبات را اجرایی نمیکنند. این مهمترین مشکلی است که امروز با آن روبهرو هستیم. متاسفانه این کلاف سردرگم اقتصاد نیز هر روز سردرگمتر میشود. برای رفع این موارد به واقع باید یک نظارت و کنترلی بر مدیران اجرایی وجود داشته باشد.
چه تغییرات ساختاری و چه راهحلهای مسکنی به زعم شما در مرحله اجرایی شدن با مشکل رو به رو میشوند. برای رفع این مشکل چه اقدامی باید صورت گیرد؟
اهدافی که دولت در جهت رفع این گره سردرگم مطرح میکند اهداف خوبی است. اما زمانی این اهداف قابلیت اجرا دارند که دولت آمار و ارقامی که ارائه میکند در حوزه اهدافی که مطرح میکند وابسته به اجرایی شدن اهداف باشد. وقتی ما راهکارهایی در حوزه مالیات، مشکلات بانکی و غیره که گریبان واحدهای تولیدی را گرفته مطرح میکنیم، باید ببینیم این راهکارها که ارائه کردهایم تا چه میزان در هر استان موفق عمل کرده و توانسته مشکلات واحدهای تولیدی را برطرف کند و آن را فعال سازد. دولت راهکارهای خود را در حوزه رفع موانع تولید ارائه کرده اما شما برآیند این راهکارها را در واحدهای تولیدی نمیبینید و این مشکل مهمی است. یعنی دولت حتی در حوزه راهکارهای مسکنی هم برآیند قابل توجهی به دلیل مشکلات اجرایی به دست نیاورده است.
به زعم شما همین مشکلات اجرایی تا چه میزان به این امر برمیگردد که راهحلهایی که وجود دارد راهحلهای مقطعی و کوتاهمدت است. شاید اگر تحولات ساختاری دنبال شود مشکل اجرایی شدن آنها نیز حل شود؟
بیشک رفتن به سمت حل کردن ریشهای مشکلات بسیار مهم است. اگر ما مشکلاتمان را ریشهای حل کنیم پس از گذشت چند سال دوباره همان مشکلات گذشته سر بر نمیآورند. بله درست است، ما همیشه مقطعی فکر کردهایم و مشکلات را ریشهای حل نکردهایم. در مقطع زمانی کوتاه فکر کردیم. مسکن ارائه کردیم و از آن گذشتهایم و دیدیم که دوباره همان مشکلات سربرآوردند. امروز بخش تولید که مهمترین نیرویی است که سبب تحولات اقتصادی میشود نیاز ضد تسهیلات است، نه تسهیلات با سود 24درصد. این کار فقط به درد بنگاهداری بانکها میخورد که امروز درگیر آن هستند. تولید شرایط ویژه و حمایتهای خاص خود را میخواهد، نه آنچه امروز اتفاق میافتد.
***
مسعود دانشمند:
باید دلایل بحران را بشناسیم
مسعود دانشمند، رئیس هیاتمدیره شرکت حمل واردات ایران معتقد است مشکل دولتها این است که دلایل بحرانهای اقتصادی را نمیشناسند و بدون شناخت راهحل ارائه میکنند.
با توجه به اینکه تاکنون دولتها براساس سلایق سیاسی در حوزه اقتصاد یـکـسـری راهحـلهای کوتاهمدت ارائه دادهاند و تاکنون به سمت تغییرات ساختاری و حل ریشهای مشکلات اقتصادی نرفتهاند به نظر شما برای رفع بحرانهای اقتصادی باید چه روندی را دنبال کرد؟!
در نخستین قدم ما باید ببینیم که مشکلات اقتصادی ما ناشی از چیست. تا وقتی ما بحرانهای اقتصادی و دلایل آن را نشناسیم نمیتوانیم درمانی هم برای آنها ارائه کنیم. مشکل ما این است که بحران را نمیشناسیم. میرویم و نسخهای را که کشور ثالثی با بحران اقتصادی متفاوت برای کشورش نوشته در کشور پیاده کنیم.
مشکل اینجاست. ما باید مشکل خودمان را اقتصادی بشناسیم و برای همان نسخه بپیچیم. مثلا ما میبینیم که تولید ما بازار ندارد، اما باز به آن کمک میکنیم. مثلا صنعت خودروسازی ما بازار ندارد و دولت برای حفظ آن مدام به این حوزه کمک میکند. این کمک که رفع مشکل نیست. وقتی بازار وجود ندارد. یعنی مشتری ما توان خرید ندارد. یعنی سطح درآمد ما با سطح هزینههای ما همخوانی ندارد، دستمزد را بالا میبریم، آثار تورمی دارد. هر کس بخواهد بحث کند زمانی این بحث ارزش دارد که در یک ساختار کارشناسی بررسی و برای آن راهحل کارشناسی ارائه شود.
سوال نیز همینجاست. تاکنون این نشستهای کارشناسی انجام نشده است، یا اگر این بررسیها انجام شده دولتها خواستهاند در کوتاهمدت این مشکلات را حل کنند. به فکر راهحل ریشهای نبودهاند در این زمینه چه باید کرد؟
این کار اهالی رسانه است. کارشناسان باید کنار هم بنشینند راهحل ارائه دهند و دولتها آن راهکارها را اجرایی کنند. دولتها زمانی که بپذیرند عقل کل نیستند و از کارشناسان بهره بگیرند میتوانند به راهحل ریشهای دست پیدا کنند و بحرانهای اقتصادی را از بین ببرند.
***
موسی شربتدار:
ارتقای کیفی محصولات را جدی بگیریم
موسی شربتدار، رئیس هیاتمدیره صنایع نساجی و نخریسی خراسان معتقد است با حمایت از بخش تولید میتوانیم به سمت تحولات اقتصادی گام برداریم.
مسئلهای که توسط دکتر ایمانی راد مطرح شده است این است که اغلب دولتهای ما در حوزه اقتصاد نگاه سیاسی به جای نگاه ساختاری دارند. به این معنا که وقتی میخواهند تصمیم بگیرند چون احساس میکنند تغییرات ساختاری دیر جواب میدهد، یکسری راهحلهای کوتاهمدت را بر میگزینند. به نظر شما با چنین شرایطی که تاکنون حاکم بوده چگونه میتوان به سمت تغییرات ساختاری رفت و بحران اقتصادی که دامنگیر کشور شده است را از بین برد؟
بله تحولاتی که دولتها در پیش میگیرند نه حالا سیاسی اما تحولات کوتاهمدت و مسکنی هستند. این تحولات در هر حال در جامعه بیاثر نیستند اما این اثرات مسکنی و کوتاهمدت هستند. برای تغییر چنین وضعیتی باید به سمت تحریک زیربناها قدم برداشت. باید بخش تولید را در این حوزه فعال کنیم. زمانی که بخش تولید فعال شود، به تبع آن ایجاد اشتغال میشود. در کنار آن باید برای سرمایهگذاران خارجی امنیت ایجاد کرد تا بیایند و در کشور سرمایهگذاری کنند. کار دیگری که باید انجام شود حمایت از حقوق تولیدکننده و مصرفکننده در کنار یکدیگر است. به نظر من تغییر در ساختارهایی که گفته شد میتواند تحولاتی را در حوزه اقتصاد ایجاد کند. با ایجاد این تحولات معیشت خانوارها نیز متاثر میشود و میتوان در یک فضای مناسب اقتصادی ادامه حیات داد.
حوزهها و فاکتورهایی که مطرح کردید در همان سیاست مسکنی که خودتان مطرح کردید تا حدی مطرح شده است، اما نتوانسته واقعاً در حوزه اقتصاد تحولی ایجاد کند. برای آن تحول و دگرگونی مهمترین قدمی که میتوان برداشت در چه حوزهای است؟
مهمترین قدم حمایت از بخش تولید است. بزرگترین مشکل حوزه تولید اکنون مشکل نقدینگی است. بسیاری از واحدهای تولیدی به دلیل بدهیهای بانکی و نداشتن نقدینگی نمیتوانند فعال باشند. از آن سو مشکل کشور ما مشکل واردات است. تعرفههای ما و نظام تعرفهای ما باید بهگونهای تنظیم شود تا مردم بتوانند در همان حالیکه حق انتخاب دارند بتوانند کالاهای داخلی را در مقایسه با کالاهای خارجی براساس کیفیت و قیمت تولید داخلی را ترجیح دهند. این ارجحیت زمانی اتفاق میافتد که سازمان ملی استاندارد در شکل قوی ظاهر شود و تولیدات را به سمت ارتقای کیفی سوق دهد. سازمان استاندارد باید بحث کیفیت را تولیگری کند و برای کیفیت کالاهای داخلی پاسخگو باشد. این تولیگری جلوگیری از پخش کالاهای بیکیفیت و حمایت از تولیدات با استانداردهای بالاست. مادام که مقوله کیفیت حل نشود حتی اگر قیمت کالای داخلی ارزانتر از قیمت کالای خارجی باشد، نمیتواند در حوزه رقابت پیشرو باشد. کیفیت و قیمت است که مصرفکننده را مجاب میکند از کالای داخلی استفاده کند.
در بحث کیفیت که به آن اشاره کردید. بسیاری از تولیدکنندگان عدم دسترسی به دانش و تکنولوژی جهانی را مطرح میکنند. وقتی دسترسی وجود نداشته باشد چطور میتوان ارتقای کیفی ایجاد کرد؟
ما در بسیاری از حوزههای فنی به دانش جهانی و تکنولوژی دسترسی داریم. سازمان ملی استاندارد بهراحتی میتواند شاخصههای استاندارد جهانی را در ایران بومیسازی کند. اجرای این استانداردها بسیار مهم است. حسن نظارت بر اجرای این استانداردهاست که سبب ارتقای کیفی کالاهای داخلی میشود. دولت باید به این سازمان کمک کند و ما در حالیکه باید به سمت افزایش تولید برویم استانداردسازی و ارتقای کیفی محصولاتمان را نیز باید جدی بگیریم.