حدود یک سال پیش ماجرای دردناک اسیدپاشی بر چهره چند زن در اصفهان اتفاق افتاد؛ امری که با واکنش قاطع مسئولان امنیتی و انتظامی و اذهان عمومی روبه رو شد. در میان واکنشهای مختلفی که نسبت به آن حادثه برانگیخته شد یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به «ایسنا» گفت: «اگر این امر ادامه یابد، گردشگران خارجی در سفر به ایران، اصفهان را از لیست گردشگری خود حذف خواهند کرد» البته در آن فضای احساسی بسیاری به آن نماینده مجلس هم پرخاش کردند که این چه موضعگیری است؟
حالا یکسال از آن روزها میگذرد و در فضای آرامتر شاید بهتر میشود به درک درستی نسبت به آن صحبت رسیدضمن اینکه بد نیست به صحبتهای خانم مهسا مطهر، دبیر کانون انجمنهای صنفی راهنمایان تورهای سراسر کشور در گفتوگو با «ایسنا» نیز اشاره کنیم. وی به تجربه خود بهعنوان تورلیدر گردشگران خارجی اشاره میکند و میگوید: دو گردشگر فرانسوی قرار بود به ایران سفر کنند، اما وقتی در لیبی یک گردشگر فرانسوی را میکشند، آنها ایمیلی میفرستند که از آمدن به ایران منصرف شدهاند!
آنطور که مطهر تعریف میکند، بارها برای این دو گردشگر ایمیل فرستاده تا ذهنیتشان را نسبت به ایران اصلاح کند و توضیح دهد واقعه لیبی به ایران هیچ ارتباطی ندارد. سرانجام او در توری که به فرانسه داشته، این فرصت را پیدا کرده تا این دو گردشگر را به شام دعوت و اینبار در دیداری حضوری برای تغییر ذهنیت نادرستشان تلاش کند. وی ادامه میدهد: پرواز ورودی آن دو گردشگر فرانسوی به شهر شیراز بود. آنها ضمنا بسیار نگران عبور هواپیمایشان از کشور عراق بودند. کلی با آنها صحبت کردم تا توجیه شوند که کریدورهای هوایی امن هستند و داعش یک بحث زمینی در جغرافیایی غیراز ایران است.
دبیر کانون انجمنهای صنفی راهنمایان سراسر کشور در خاتمه با اشاره به اسیدپاشیهای اصفهان میافزاید: ما همینطوری گردنمان برای کار نکرده، زده میشود، حال چه برسد به حادثهای که در اصفهان شایع شده و بسیار حساسیتبرانگیز است.
صحبتهای آن نماینده مجلس و همچنین این عضو صنفی صنعت توریسم کشور البته فقط تحلیل و حدس و گمان نبوده چرا که با گذشت یکسال از آن حوادث به گزارش ایمنا، علی کرباسیزاده در نشست خبری همایش معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری استان اصفهان اعلام میدارد: «متاسفانه موضوع اسیدپاشی به گردشگری اصفهان ضربه زد بهگونهای که ۷۰درصد تورهای خارجی به اصفهان کنسل شد چرا که در رسانههای خارجی اصفهان یکی از پرخطرترین مقاصد گردشگری شناخته شد.»
از حوادث یکسال پیش اصفهان میگذریم و به چند حادثهای که اخیرا برای چند کامیون باربری و قطارهای مسافربری ایران به مقصد ترکیه اشاره میکنیم حادثهای که طبق آنچه که محمت ایلماز، دبیر کانون جهانگردی اوراسیای ترکیه در مصاحبه با روزنامه صباح دیلی ترکیه آن را اینچنین توضیح میدهد: «ترکیه از ایران بهطور متوسط ماهانه پذیرای ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار توریست است که از این میان معمولا ۳۷درصد آنها به صورت زمینی و با قطار یا اتوبوس به ترکیه میآیند و خرابکاریهای اخیر و حمله به قطار مسافربری ظرف دو هفته باعث افت ورود توریست ایرانی بهصورت زمینی شده است در حدی که به صورت چشمگیر ما در هفتههای اخیر کم شدن ورود توریست ایرانی به ترکیه را احساس میکنیم.»
کمتر از دو ماه پیش نیز رسانهها از حمله تروریستی به یک هتل توریستی در سوسه در شمال شرقی تونس خبر دادند؛ حمله مسلحانهای که مهاجمان ناشناس به آن هتل دستکم ۲۷ نفر را کشتند. به گفته رویترز بیشتر قربانیان آن حمله جهانگردان مقیم هتل بودهاند. سوسه سومین شهر بزرگ تونس است که در ۱۳۰کیلومتری جنوب پایتخت، شهر تونس قرار دارد. همه این شواهد دال بر یک حقیقت است که توریستها معمولا به کشورها و مناطقی میروند که امنیت داشته باشد و آسیبپذیری صنعت توریسم و گردشگری در برابر ناامنی و ناآرامی یک امر اثبات شده است.
از سوی دیگر نیز با توجه به اینکه همواره حملاتی که علیه توریستها انجام میشود بیشترین تبلیغات رسانهای را به خود اختصاص میدهد و یکی از اهداف تروریستها نیز دستیابی به تبلیغات رسانهای است و نیز با توجه به اینکه جهانگردی از زمره درآمدهای اصلی برخی از دولتها است، بنا بر این همواره گروههای تروریستی مایل به حمله علیه توریستها هستند تا هم بدین طریق به تبلیغات مطلوب خوددسترسی پیدا کنند و هم با محروم کردن دولتها از یکی از منابع درآمدی خود ضربهای کاری به آن وارد کند، یعنی اینکه افراد از ترس حملات تروریستی جرات سفر به کشور مورد نظر را پیدا نکنند.
مثالهای زیادی را میتوان از تاثیر سوء حملات تروریستی بر تعداد جهانگردان ارائه کرد که چند مورد عنوان شده فقط یکی از دهها مورد آن است، ضمن آنکه گاهی نیز گروههای تروریستی با آگاهی از حساسیت دولتها نسبت به گروههای جهانگردی و در راستای رسیدن به خواستههای خود به گروگانگیری از جهانگردان خارجی اقدام میکنند که از جمله آنها بازمیگردد به گروگانگیریهای اتباع خارجی در ایران توسط قاچاقچیان و اشرار شرق کشور در سالهای گذشته به جهت آزادشدن همدستانشان از زندان.
گردشگری صنعتی است بسیار ظریف و حساس بهویژه در ارتباط با مسائل ایمنی و امنیتی در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی و هرگونه حادثه و بروز ناامنی مانند جرائم علیه گردشگران، جنگها، ناآرامیهای سیاسـی حـوادث تروریستی زیانهای جبرانناپذیری را براین صنعت وارد میسازد. كنترل و تامین امنیت گردشـگران و پیـشگیری از وقـوع جرائم علاوه بر اینكه اطمینان خاطر آنها را تقویت میكند، به حداقل رساندن خطرات سفر در حفظ امنیت جانی و مالی گردشگران و تشدید و تداوم سفرهای بعدی منجر میشود.
بهعنوان مثال شهرهای تهران، اصفهان و شیراز با دربرگرفتن یک سوم جمعیت شهرنـشین كـشور (قطب جمعیتی) و نقطه ورود وخروج بیشتر گردشگران به كشور است و نقش اصلی را در مدیریت مقصد گردشـگری ایفا میكند لذا بروز حوادث امنیتی و جرائم علیه گردشگران میتوانـد صـنعت گردشـگری ایـران را در عرصـههای گوناگون به مخاطره اندازد.
تجارب بررسی و مصاحبهها از مسئولان در این زمینه نشان میدهد كه غالب شهرهای توریستی ایران از نظر امنیت اجتماعی و محیطی در سطح مطلوبی نیستند و میزان وقوع جرائم بالا است و در حال حاضرشرایط امنیتی مطلوبی برای توسعه صنعت گردشگری پایدار ندارد. بر این اساس به نظر میرسد كه باید در راسـتای توسـعه صـنعت گردشگری در شهر مورد مطالعه اقدامات كارآمدی صورت گیرد.
وقتی از صنعت گردشگری حرف میزنیم از سرمایهای سخن میگوییم كه با پای خودش وارد مملکت ما میشود و خود را در چرخش اقتصادی كشور ما رها كرده و به وطنش بازمیگردد و برای اینكه یك گردشگر هزینههایی را در كشور ما صرف كند باید رضایت و امنیت او را در این راستا فراهم كنیم. همانند هر فعالیت اقتصادی دیگر كه در بستری از امنیت شكوفا میشود، صنعت گردشگری در كشورهایی توسعه مییابد كه از نعمت امنیت برخوردار هستند و باتوجه به تحقیقات كارشناسان و متخصصان در این زمینه حوادثی كه امنیت گردشگران را در مقصدهای گردشگری مورد تهدید قرار میدهد مانند حوادثی چون جرائم علیه گردشگران و تروریسم بحث شده است. معمولا یكی از مهمترین دغدغههای گردشگران در طول سفر حفظ امنیت جانی و مالی آنان در مقابل شهروندان عادی است. البته امنیت گردشگران در مقصدها ممكن است تحت تاثیر عواملی غیر از حوادث امنیتی قرارگیرد ولی موضوع مورد بحث ما نیست، لذا از آنجا كه گردشگران خارجی بیشتر قربانی جرائم متعدد مثل كیف قاپی، سرقت، ضرب و جرح، گروگانگیری و نظایر آنها میشوند ، اهداف شیرینی برای مجرمان و تروریستها هستند.
طبق پیشبینیهایی كه WTO تا سال2020، انجام داده، گردشگرهای موجود در سبد جهانی، عاید كشورهایی خواهد شد كه بسترهای لازم از جمله امنیت و خدمات را در بهترین شكل موجود آماده كردهاند. در كشور ما نیز مانند خیلی دیگر از كشورهای در حال توسعه، با تمركز روزافزون جمعیت، شهر تهران با مسائل و مشكلات متعددی مواجه بوده است كه شماری از آنها در سطح جهان گریبانگیر بسیاری از كلانشهرها است.
براساس آمار سازمان جهانی گردشگری مللمتـــحد، در ســال۲۰۱۴ گذرنامه ۹۸۰میلیون نفر در سراسر دنیا ممهور به مهر مسافرت شده و بهعنوان مسافران بینالمللی شناخته شدهاند و از این رهگذر حدود دو هزارمیلیارد دلار نصیب کشورهای مختلف دنیا شده است. در این بین، مروری بر شرایط گردشگری بینالمللی کشورهای منطقه خاورمیانه چه از نظر بازارها و درآمدهای ناشی از آن و چه از نظر میزان ورود گردشگران، گویای چالشهای عدیده این منطقه از دنیاست. بنابراین مقوله امنیت و ثبات سیاسی بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای فرآروی صنعت گردشگری کشورهای منطقه خاورمیانه است که نوسان و عدم تعادل شدید در میزان گردشگران ورودی به کشورهای این منطقه، ارتباط بسیار نزدیکی با تحولات سیاسی در عرصه جهانی (چون استراتژی مبارزه با تروریسم بینالملل)، فضای سیاسی- امنیتی منطقه خاورمیانه (چون تشدید اقدامات گروههای بنیادگرا) و شرایط داخلی کشورهای این منطقه دارد.
لذا نمیتوان گردشگری و بحرانهای آن را بدون در نظر داشتن مسائل و شرایط سیاسی یک کشور یا منطقه مورد مطالعه و بررسی قرار داد؛ زیرا گردشگری همواره موضوعی برای مشاجرهها و بحثهای سیاسی بوده است، فعالیتهای گردشگری و شیوه عملکرد آن در داخل و خارج از یک کشور، توسط سیاستها، ساختارها و فرآیندهای دولتی در سطوح ملی و بینالمللی شکل گرفته و هدایت شده است. تقریبا تمامی دولتها در سراسر جهان تا اندازهای به گردشگری توجه نشان میدهند و به طرق مختلف در فعالیتهای آن مشارکت دارند. تصمیمگیری و سیاستگذاری توسط سازمانها و دفاتر دولتی و طراحی و اجرای قوانین و آییننامهها میتواند بر صنعت گردشگری تاثیرگذار باشد و این مسئله به نوبه خود بر نهادهای دولتی و عملکرد آنها نیز تاثیر میگذارد.
توجه به این موضوع نیز حائز اهمیت است که بسیاری از گردشگران از طریق آشنایی با سیاستهای یک کشور میتوانند تا حدودی از شرایط حاکم بر آن کشور آگاه شوند و برای انتخاب مقصد سفر تصمیم بگیرند، به بیانی دیگر بحرانهای امنیتی- سیاسی یک کشور میتواند به کاهش میزان گردشگران و رکود صنعت گردشگری یک کشور منجر شود که این خود نیازمند استراتژیهای مناسب مدیریتی است و کاملا روشن است که بروز فعالیتهای تروریستی، وحشت فراوانی را برای مردم به همراه دارد که این خود به مانعی برای فعالیتهای گردشگری محسوب میشود و بر بخش عرضه و تقاضا نیز تاثیرگذار خواهد بود. به طور کلی «تروریسم برای قوانین و نظم و ترتیب یک جامعه تهدیدی جدی به شمار میرود و به همین سبب قادر است پایداری و امنیت یک کشور را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به خطر بیندازد و طبعا گردشگری نیز از تاثیرات مخرب این فعالیتها در امان نبوده است.
باتوجه به مطالعات و یافتهها و نظریات كارشناسان و حوادثی كه در جهان اتفاق افتاده است اینطور میتوان نتیجهگیری كرد كه رشد و توسعه صنعت گردشگری پدیدهای كاملا امنیتمحور بوده است و بین امنیت و صنعت گردشگری رابطه متقابلی وجود دارد بدین صورت كه: وجود امنیت سبب رونق گردشگری و عدم امنیت سبب ركود گردشگری است. یك گردشگر بینالمللی هنگام تصمیمگیری برای گذراندن تعطیلات خود عواملی را مدنظر قرار میدهد كه مهمترین آن امنیت كشور مقصد است و یكی از مهمترین دغدغههای امنیتی گردشگران جرائم علیه آنان در مقصدهای گردشگری است.
امنیت یكی از مولفههای توسعه پایدار است كه با فقدان جرم وجنایت تحقق مییابد و جرائم یكی ازشاخصترین فاكتورهای امنیتزدا برای گردشگران است وهرگونه حادثه و بروز ناامنی مانند جرائم علیه گردشگران، ناآرامیهای سیاسی و حوادث تروریستی زیانهای جبرانناپذیری را براین صنعت وارد میسازد. تصور گردشگران خارجی این است که در ایران همانند كشورهای توسعهنیافته سازوكارهای نهادینه برای حل منازعات ناشی از نابرابریها وجود ندارد یا از كارایی برخوردار نیست، معمولا میل به خشونت و ناهنجاریهای اجتماعی و درنتیجه ناآرامیهای شهری بیشتر است و بالطبع این خشونتها و جرائم گریبانگیر گردشگران بهعنوان اهداف شیرین برای مجرمان نیز خواهد شد و امنیت آنان را به خطر خواهد انداخت.
لذا میتوان اینطور نتیجه گرفت كه استان تهران و پایتخت كشوری كه دارای ناپایداریهای امنیتی شهری از جمله: روند رو به رشد مهاجرت و جمعیت و بیكاری و حاشیهنشینی و پدیده تمركز و... است بدین ترتیب مانند دیگر كلانشهرها وقوع جرائم در آن بالاست، از بستر امنیتی مطلوبی برخوردار نیست و از آنجا كه شهر تهران قطب جمعیتی و ترانزیت گردشگر در كشور است وقوع حوادث امنیتی میتواند نتایج جبرانناپذیری در كل كشور داشته باشد. علیرغم این تصور، در بررسیها و نظرسنجیهای صورت گرفته در موردشهر تهران به این نتیجه رسیدیم كه بیشترین جرائم علیه گردشگران خارجی در شهر تهران: كیفقاپی، سرقت در مناطق مركزی شهر و كلاهبرداری و اجحاف و گرانفروشی هنگام خرید است.
از آنجا كه گردشگران ورودی به ایران اغلب گردشگران فرهنگی و افراد میانسال بالای ۵۰ سال هستند و به دنبال خوشگذرانی نیستند و اغلب با تورهای برنامهریزی شده و راهنمای تور سفر میكنند، كمتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند، وقتی وارد ایران میشوند و با فرهنگ مهماندوستی مردم و بافت فرهنگی و ارزشهای حاكم بر جامعه آشنا میشوند تصویر ذهنی آنان نسبت یه قبل از سفر به ایران بهتر میشود لذا به این نتیجه رسیدیم كه اولویتهای آنها نسبت به مسائل امنیتی در ایران كاملا تغییر كرده است زیرا قبل از سفر تحت تاثیر تبلیغات منفی احساس ناامنی بیشتری نسبت به وقوع جرائم سازمانیافته داشتند اما بعد از سفر بیشتر در معرض جرائم عمومی قرار داشتند و بهرغم چالشهای زیادی كه در این زمینه وجود دارد اما در مجموع اظهار داشتند كه در شهر تهران از امنیت نسبی برخوردار بودند و همچنین با توجه به نظرات كارشناسان نیروی انتظامی، 90درصد از جرائم علیه گردشگران خارجی مربوط به جرائم خرد از قبیل كیفقاپی و سرقت و بقیه مربوط به تعرضهای جنسی و جرائمی از قبیل گروگانگیری و سرقت مسلحانه است. در نتیجه برای دستیابی به امنیت گردشگری در پایتخت همكاری و سیاستگذاریهای بخشهای مرتبط با یكدیگر ضرورت دارد. با راهكارهایی برای بهبود امنیت گردشگران خارجی و پیشگیری و كنترل و كشف جرائم توسط نیروی انتظامی و آموزش تخصصی و جامع پلیس در خصوص گردشگران خارجی حضور پلیس گردشگر بهطور نامحسوس و آموزش بخشهای مرتبط با گردشگران خارجی، مانند راهنمایان و مجریان تور، توسط پلیس و اطلاعرسانی در مورد مسائل امنیتی به گردشگران و مردم بومی، میتوان میزان وقوع حوادث امنیتی و جرائم علیه گردشگران را به حداقل رساند.
امنیت گردشگری ازجمله محتملترین گزینهها جهت اعمال روشهای خشونتآمیزی چون ترور و گروگانگیری برای تحت فشار قرار دادن دولتها، گردشگران كشورهای دیگر است، دلیل آشكار چنین اقدامی، بازتاب گسترده اینگونه اقدامات دربعد بینالمللی و ناامن جلوه دادن كشور موردنظر ازاین حیث است. نتیجه محتمل چنین اقداماتی، منحرف شدن جریانات گردشگری از كشور مزبور به كشورها و مناطق دیگر جهان است. اصولا گردشگران تمایل به این دارند كه در زمان مسافرت به خارج كشور احساس امنیت كنند، اما اگر امنیت آنها با مشكل مواجه شود، درآینده افراد كمتری مسافرت كرده یا آنها مقاصد امن دیگری را انتخاب خواهند كرد.
وجود امنیت فراگیر دریك منطقه، ازجمله مولفههای تاثیرگذار و مهم در تغییر سیاستهای مربوط پذیرش گردشگر از كشورهای دیگر است. جایگاه و نقش امنیت در سیاستهای كلان برنامهریزی گردشگری به حدی است كه حتی كاركردهای سنتی مرزها را نیز تحتالشعاع خود قرار داده است. لغو گسترده اخذ روادید در كشورهای اروپایی، از جمله دلایل افزایش سهم گردشگری كشورهای این منطقه را شامل میشود.
تمامی موارد ذکر شده بیش از پیش این مهم را برای مدیران و همچنین دستاندرکاران صنعت گردشگری و همچنین کارگزاران امور امنیتی و انتظامی کشور مسلم مینماید که با شناسایی پیامدها و تاثیرات بهجایمانده در مناطق گردشگری دنیا و نیز مطالعه و بررسی اثرات گردشگری و پیشبینی این اثرات در کشور، به منظور برنامهریزی و مدیریت توسعه گردشگری و افزایش فواید حاصله از توسعه گردشگری و کاهش زیانهای احتمالی یا تاثیرات منفی در کشور و در نهایت دستیابی به توازن و توسعه پایدار مناطق گردشگری، بیش از پیش کوشا باشند چراکه با این همت و عزم ملی از یکسو تاثیر بسیار مثبتی را در بخش جذب جهانگرد شاهد خواهیم بود و از سوی دیگر از این رهگذر شاهد ایجاد درآمد و اشتغال و شناساندن فرهنگ خودی به بیگانگان خواهیم بود ضمن آنکه با بهرهگیری از تجارب گذشته و ایجاد یک چتر امنیتی و انتظامی برای جهانگردان خارجی و ایجاد رغبت برای آنان جهت دیدار از ایران مهر تاییدی بر مردود بودن تبلیغات بیگانگان در مورد فقدان امنیت در ایران زده خواهد شد چراکه شواهد بسیاری دال بر این مهم است که امروزه تعداد زیادی از مردم دنیا به دنبال دیدن آثار بکر تاریخی و مذهبی، مناظر طبیعی و فرهنگ غنی کشورها هستند که خوشبختانه جلوههای زیبایی از همه اینها در کشور ما که دارای آداب و رسوم، فرهنگها و آب وهوای متنوعی است، یافت میشود و باید با اندیشدن تمهیدات لازم نسبت به جذب این دسته از جهانگردان به کشور اقدام کرد.