هر کشور دارای شهرهایی است که برخی مدرنتر و برخی کمتر مدرن و امروزی هستند. افزون بر درجهبندیهای درون کشوری، شهرهای مختلف دنیا به لحظ بافت، ساختار و امکانات با یکدیگر تفاوتهایی آشکار دارند. امکانات و معماری شهرها در کشورهای توسعهیافته فاصله زیادی با شهرهای کشورهای توسعه نیافته دارد و میزان رضایت شهروندان از زندگی در این شهرها نیز متفاوت است. شهرداریها برای برنامهریزی و افزایش امکانات شهری اغلب از پژوهشها و طرحهایی استفاده میکنند که توسط متخصصان برنامهریزی شهری تدوین شدهاند. این طرحها سیطره و عملکردی گسترده دارند و میتوانند بخشهای متنوعی را پوشش دهند. نکته مهم در این میان اهمیت تفاوت برنامهریزی در شهرهای مختلف است، برای مثال طرحی که برای شهر صنعتی و آلوده تایونان در شمال چین تدوین شده قابلیت تعمیم به برنامهای ویژه برای شهری در سوئد را ندارد.
برترین برنامهریزان شهری
برای داشتن شهری استاندارد نیاز به برنامهریزی شهری و برای برنامهریزی شهری نیاز به برنامهریزانی قوی و موفق است. سردبیر مجله تخصصی معماری شهرهای آینده، در مقالهای به معرفی برترین دانشگاههایی پرداخته که از دید او موفقترین برنامهریزان شهری را آموزش میدهند. نگاهی اجمالی به فهرست مندرج در این مقاله نشان میدهد کشورهای توسعهیافتهای چون ایالات متحده، کانادا و انگلستان دانشگاههای معتبری در این زمینه دارند اما حضور دانشگاههایی چون دانشگاه هنگکنگ بهعنوان یک دانشگاه آسیایی در این جمع، امیدهایی را در خصوص کشورهای در حال توسعه و آسیایی ایجاد میکند.
دانشگاه برکلی، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، دانشگاه لندن، استکهلم و بریتیش کلمبیا، از موفقترین دانشگاهها در حوزه آموزش برنامهریزان شهری هستند و هر سال تعدادی فارغالتحصیل بسیار کارآمد به جوامع شهری تقدیم میکنند. از سوی دیگر با نگاهی به لیست خوشطرحترین شهرهای جهان یا به عبارت سادهتر، برترین شهرهای جهان به لحاظ بافت و طراحی به نامهایی برمیخوریم که چندان غافلگیرکننده نیستند؛ زوریخ، پاریس، واشنگتن، آمستردام، برلین، نیویورک، سئول و... نامهایی هستند که نشان میدهند بین توجه به آموزش آکادمیک دروسی چون شهرسازی و برنامهریزی شهری و دستیابی به المانهای مناسب تا چه حد ارتباط مستقیم وجود دارد.
اما شهر کوریتیبای برزیل نیز در لیست برترین شهرهای جهان جای دارد، شهری که تا چندی پیش چندان پرآوازه تلقی نمیشد. علت نزدیک بودن این شهر نه چندان بزرگ به استانداردهای جهانی را میتوان تا حد زیادی به شهرداری هوشمندانه آن منتسب کرد. بسیاری از گردشگران خارجی معتقدند این شهر برزیلی با داشتن 17 پارک تفریحی، 90 مایل زمین پیادهروی و دوچرخهسواری، فضای سبز و پوشش گیاهی وسیع و سیستمهای جمعآوری زباله فوق مدرن یکی از اصولیترین شهرهای جهان محسوب میشود.
براساس آمارها سیستم حملونقل این شهر تا حدی مناسب و دقیق است که تا 70درصد از گردشگران و مسافران تمایل دارند از سیستم حملونقل عمومی استفاده کنند. اما عجیب است اگر بدانیم این شهر رویایی تا اواخر دهه 60 بهشدت غیرمدرن و بدوی بود. شاید اغراق نباشد اگر موفقیت این شهر را به طرحی موسوم به «طرح جامع کوریتیبا» نسبت دهیم. این طرح که از اوایل دهه 70 تصویب و وارد مرحله اجرایی شد توسط تیمی متشکل از معماران و برنامهریزان شهری حرفهای شامل جیمی لرنر طراحی شد و به سرعت به مرحله اجرا درآمد.
طرحی که آقای لرنر از آن بهعنوان یکی از موفقیتهای مثالزدنی دولت برزیل یاد میکند. وی میگوید: تنها کافی است این نکته را در نظر بگیرید که بسیاری از مردم این شهر چندان متمول نیستند و تحصیلات عالی ندارند اما به لطف طراحی دقیق شهر، اکنون جزو متمدنترین شهروندان دنیا طبقهبندی میشوند، زبالههای خود را تفکیک میکنند، از طرحهای زیستمحیطی دفاع میکنند و رفتاری مبتنی با احترام دارند.
دامنه فعالیت برنامهریزان شهری
تفکر سنتی در خصوص برنامهریزان شهری اغلب این افراد را بهعنوان طراحان نمای کلی شهرها تعریف میکند. این تعریف همانقدر که ناقص است، میتواند صحیح نیز باشد. در واقع حیطه فعالیتها یا ایدههایی که میتواند از سوی برنامهریزان شهری مورد بررسی، طراحی و اجرا قرار گیرد به حدی گسترده است که هر نوع برنامهای را از طراحی و نوسازی ترمینالهای شهری تا طراحی فضاهای سبز شهری در برمیگیرد. در گزارشی که توسط سازمان ملل منتشر شده، بخشی مهم از فعالیت طراحان و برنامهریزان شهری، شامل فعالیتهای زیستمحیطی است.
بنا بر نتایج پژوهشهای این سازمان در یک دهه اخیر، شهرهای برتر جهان برای افزایش فضای سبز و توسعه سلامت شهروندان از طریق این فضاها تلاش بسیاری کرده و البته مورد تقدیر واقع شدهاند. در طول دهههای پس از انقلاب صنعتی اغلب شهرها برای به روز شدن بر فضاهای صنعتی، تجاری و اغلب فاقد فضاهای سبز تأکید داشتند. این روند امروزه تقریباً معکوس شده و برنامهریزان شهری تلاش دارند با تأکید بر این فضاها ضمن زیباسازی شهر، استانداردهای زیستمحیطی را ارتقا بخشند.