بنا بر گزارش آژانس ایمنی و بهداشت شغلی ایالات متحده، لغت ارگونومی متشکل از دو کلمه یونانی ergon به معنای کار و nomoi به معنای قوانین طبیعی است. اساسیترین هدف ارگونومی استفاده از اطلاعات علمی در خصوص قابلیتها و محدودیتهای انسانی برای طراحی هر چه بهتر محیط کار، سیستمها و ابزار به منظور افزایش هر چه بیشتر امنیت، آسایش و کارآمدی افراد شاغل است. در نتیجه ارگونومی به دنبال به حداقل رساندن خواستهای کارکنان و بهینهسازی عملکرد آنان در سیستمهای شغلی است. اگر این تعاریف را بهعنوان تعاریفی استاندارد در نظر بگیریم میتوانیم معتقد باشیم که گرچه ارگونومی حدود 50 سال است بهطور رسمی تدریس و بررسی میشود، اما به طور غیرعلمی قدمتی چند صدساله دارد.
امروزه سه حوزه اصلی در خصوص ارگونومی مورد بررسی قرار میگیرد؛ حوزه فیزیکی (مطالعه حرکات، حالات و...)، حوزه شناختی (مطالعه حجم کاری، استرس، قدرت تصمیمگیری و. . .) و حوزه سازمانی (مطالعه سیاستها، فرآیندها و...). بر این اساس، کارشناسان این رشته یا ارگونومیستها معتقدند مدیران سازمان هنگام طراحی یک شغل باید به برخی نکات مهم مانند این موارد توجه کنند:
*کارمندان باید قادر به انجام حرکت دادن آزادانه عضلات بدن در جهات مختلف باشند و با محدودیتهای فیزیکی آزاردهنده ناشی از طراحی ضعیف میز یا صندلی مواجهه نباشند.
*هنگام کار نباید فشار بیوقفه و مستقیم بر عضلات یا استخوانهای افراد اعمال شود.
*در صورت امکان، از کارمندان در حوزه تغییر امکانات و منابع شغلی نظرسنجی شود.
ارگونومی و اثرات غیرمستقیم آن بر استراتژیها
مشکلات مرتبط با ارگونومی در سازمانها بسیار شایع و پر تعداد است. بنا بر آمارها، رقمی حدود 80درصد کارمندان از مشکلات شایعی چون کمر درد، مشکلات مفاصل گردن و ستون فقرات شکایت دارند که علت اصلی این مشکلات طراحی ضعیف میز و صندلیهای اداری یا طراحی شغلی ضعیف است، همچنین بنا بر اطلاعاتی که از سوی جامعه جراحان ارتوپد آمریکا منتشر شده است در سال 2004، هزینههای درمانی کارمندان ادارات و سازمانهای مختلف حدود 849 میلیارد دلار تخمین زده شده و تا پایان سال 2014 میلادی، بیش از 600هزار کارمند آمریکایی از مشکلات عضلانی، اختلالات اسکلتی و انواع تنیدگیهای روانی رنج میبردند که ریشه و علت اغلب این مشکلات، به مسائلی مربوط به عدم رعایت استانداردهای ارگونومی در عمل و محیط کار باز میگردد.
اگرچه کشورهایی چون ایالات متحده در راستای صنعتی شدن، از دهه 80میلادی به مواردی چون ارگونومی توجه نشان دادهاند، اما به نظر میرسد میزان موفقیت این اصول به شکل عملی همچنان دارای نواقصی است. ارگونومی از جمله مسائل بحث برانگیز و پیچیدهای است که بسیاری از سازمانها به اهمیت آن واقف نیستند.
این در حالیاست که توجه به اصول اولیه ارگونومی از میزان خسارت احتمالی و آسیبهای کسبوکار کاسته و به افزایش بهرهوری کارمندان و در نتیجه پیشبرد هرچه بهتر استراتژیهای سازمانی کمک میکند.متاسفانه اغلب مدیران سازمان ارگونومی را صرفا محدود به بهداشت و ایمنی شغلی میدانند و از ارتباط ارگونومی با موفقیت در عملکرد و بهبود کسبوکار اطلاع چندانی ندارند. اما ارگونومی از طریق دو راهبرد اساسی به پیشرفت استراتژیهای سازمانی کمک میکند:
*ارگونومی بخشی مهم از چرخه نظمدهی به اجزای سازمان و افزایش اثر بخشی کارکنان سازمان است. درواقع براساس اصول ارگونومی توان اجرایی کارکنان را میتوان چندین برابر کرد.
*وضعیت ارگونومی در سازمان میتواند بهعنوان یک چارت یا الگوی مناسب برای تخمین میزان موفقیتهای آتی سازمانی در نظر گرفته شود.
کاهش هزینهها و افزایش سوددهی
ژان دوال استاد مدیریت تکنولوژیک دانشگاه روتردام معتقد است توجه به دانش ارگونومی و تلاش برای ایجاد این نظم و انضباط در سازمانها، هزینههای یک شرکت یا گروه تولیدی را کاهش میدهد، این امر به واسطه افزایش احساس امنیت و آرامش کارکنان و در نتیجه بهبود کیفیت خدمات آنها به مشتریان یا افزایش ضریب کارکرد صحیح آنان در خط تولید رخ میدهد. درواقع هر اندازه اصول ارگونومیک بیشتری در سازمان رعایت شود، نرخ پیشبرد اهداف تعریف شده سازمان نیز افزایش مییابد.
خواستن و توانستن چندان ساده نیست
عملکرد افراد تابعی از سه عامل اساسی است: قابلیت انجام یک کار تخصصی توسط فرد، انگیزه فرد که آیا تمایلی به انجام کار مورد نظر دارد یا خیر و در نهایت، فرصتها، منابع و اختیاراتی که اجرای کار توسط فرد را تسهیل میکنند. پاتریک نورث ویت، ارگونومیست و پژوهشگر، اهمیت ارگونومی در سازمان را فراتر از اراده افراد میداند. او معتقد است عوامل محیطی چون نورپردازی، میزان آلودگی صوتی، امکانات و تجهیزات و... باعث میشوند اراده افراد فراتر از وضعیت احتمالی قرار گیرد.
به عقیده وی، برای تحقق استراتژیهای شغلی، به ترکیبی از انگیزه، استعداد و فرصتهای شغلی نیاز است که رعایت اصول ارگونومی در محیط کار مانند یک اهرم، این ترکیب را به سمت جلو میراند. درواقع میتوان چنین نتیجه گرفت که بین خواستن و توانستن پلی به نام ارگونومی قرار دارد.