سالهاست که همه شهروندان یا بهتر است بگوییم همه کسانی که مخاطبان کیوسک مطبوعات و رسانههای کشور هستند به حضور رسانههای اقتصادی عادت کردهاند. شاید اگر تب تند فعالیتهای سیاسی و بازار گرم واکنشهای سیاسی نبود امروز رسانههای اقتصادی بیشتر از آن چیزی که نمود دارند، شکل میگرفتند و مانور
میدادند. چون با وجود آنکه همه توفیق روی کیوسک را به عنصر سیاست مربوط میدانستند باز هم آنقدر رسانه اقتصادی داشتهایم که موجب حیرت شود. این مسئله در مورد رسانههای اینترنتی بیشتر به چشم میخورد.
درواقع کار به جایی رسیده است که رسانههای اقتصادی بخش بزرگی از فضای سایبری را نیز از آن خود کردهاند. به نظر من نمیتوان گفت که تب و تاب اقتصادی باعث شکل گرفتن این رسانههای اقتصادی شده است.
من بر این باورم که این رسانهها آمدهاند تا به شکل بنگاه کار کنند و در سود فعالیتهای اقتصادی کشور سهمی داشته باشند و نصیبی ببرند. فینفسه این حضور را منفی نمیدانم اما معتقدم که چنین رسانههایی دردی از اقتصاد دوا نمیکنند. در این میان روزنامه فرصت امروز نیز به بازار آمده و جای خود را در میان رسانههای روی کیوسک باز کرده است.
ساده و بدون اغراق میگویم که این رسانه را با سایر رسانههای اقتصادی متفاوت میبینم. دلیل این تفاوت هم چیزی نیست جز آنکه «فرصت امروز» میخواهد فرصتی باشد هم برای اقتصاد و هم برای مدیران. من بهعنوان یک مدیر و یک معلم دانشگاه وجه دوم ماجرا، یعنی تولید رسانهای برای مدیران را بسیار سودمند و حائز اهمیت تحلیل میکنم.
بدون شک مدیران قوه تعقل در توسعه و اقتصاد را رهبری و هدایت میکنند و به همین خاطر هر گرهای که در روند توسعه کشور وجود داشته باشد چه بخواهیم و چه نخواهیم، در آسیبشناسی آن گره مدیران نیز در تیررس قرار میگیرند و باید پاسخگو باشند، برای همین مدیران و رهبران سامانههای اقتصادی عناصری هستند که نیاز دارند رسانهای آنها را مورد خطاب قرار دهد.
به عبارتی باید رسانهای وجود داشته باشد که از یک سو ضعف مدیران را ببیند و آن را گوشزد کند و از سوی دیگر بتواند برای بهتر شدن عملکرد مدیران برای آنها استراتژی خلق کند.
ما تا قبل از اینکه روزنامه فرصت امروز منتشر شود رسانهای نداشتیم که به شکل روزانه پرداختن به مدیران دغدغه اصلیاش باشد یا به احتمال ضعیف اگر هم داشتهایم من از وجود چنین رسانه روزانهای برای مدیران اطلاع ندارم. برخی روزنامههای اقتصادی سعی میکنند در قالب تک صفحاتی به مدیران بپردازند اما به نظر میرسد در این زمینه باز هم برای این رسانههای اقتصادی کسب درآمد از طریق ارتباط با مدیران، هدف اصلی است. «فرصت امروز» به نظر میرسد براساس یک درک توسعهای دغدغه مدیران را در پیشانی خود قرار داده است.
اگر فرض را بر این بگذاریم که این درک به شکلی حداقلی هم بوده است باید خوشحال بود و تبریک گفت که اکنون رسانهای وجود دارد که میخواهد در تقویت اندیشه توسعه و افزایش میزان کارآمدی دانش در جامعه مدیران فعالیت کند. البته من معتقدم (و این نظر شخصی من است)که هر رسانهای هر چقدر هم که تخصصی باشد باید با استفاده از تکنیکهای نوین رسانهای بهگونهای تولید شود یا مطالب متنوع تولید کند که بتواند همه مردم یا طیف عمومیتری از مردم را در جامعه مخاطبان خود درگیر سازد.
اگر این گونه شود بهعنوان مثال طیف بزرگی از مردم در دغدغه بهبود رفتارهای توسعهای مدیران سهیم میشوند و از سوی دیگر این نکته را نیز نباید از یاد برد که مدیران نیز خود مردم هستند و در رسانهای که به نام آنهاست نیاز دارند تا همه جوانب نیاز رسانهایشان بر طرف شود.
«فرصت امروز» تازه راه خود را آغاز کرده است و شک نباید کرد با رویکردهایی که در حوزههای مدیریتی و آموختههای دانش مدیریتی و سرمایهگذاری دارد، میتواند در آینده نزدیک به یک رسانه سرامد تبدیل شود.