اغلب صاحبان کسب و کارها بعد از فارغ التحصیلی با ایده های نو و خلاقانه قدم به عرصه بازار کسب و کار می گذارند. آنها قدرت ریسک خود را سنجیده و بعضا آموزش های لازم را نیز برای شروع یک فعالیت تجاری، اقتصادی یا خدماتی گذرانده اند. کسب و کاری را که راه انداخته اند می شناسند اما از سرعت رشد آن رضایت ندارند. آنها مشتریان بیشتری را می خواهند.
هر روز خرج کردشان متناسب با رشد کسب و کارشان بیشتر و بیشتر می شود و باید این خرج کردها را با مشتریان بیشتر، درآمد بیشتر و طبعا کسب سود بیشتر جبران کنند. اما چگونه می توان به عنوان مدیر یک کسب و کار این موضوع را به کارکنان خود نیز بگویید و از آنها برای رشد کسب و کار خود کمک بگیرید؟ چگونه می توانید از آنها بخواهید تا دنباله رو شما باشند؟ با این سوال متن را ادامه می دهم. نقش شما در میان کارمندان کسب وکارتان به عنوان یک مدیر به چشم می خورد یا یک رهبر؟
لحظه ای فکر کنید و پاسخ دهید. تفاوت میان مدیران و رهبران این است که رهبران واقعی الهام بخش کارمندان خود هستند. آنها رویایی، با اعتماد به نفس بالا، خوش مشرب، باانگیزه و متفکر هستند و الزاما مدیران چنین ویژگی هایی را ندارند. اما اگر مدیری پیدا شود که علاوه بر ویژگی های فوق، به فکر بهبود مستمر فضای کسب وکار خود نیز باشد، در آن صورت دیگر یک مدیر نیست و قطعا یک رهبر واقعی است.
پیتر دراکر معتقد است رهبری یک شخصیت جذاب نیست. حتی می تواند نوعی عوام فریبی باشد و آن بدین معنی نیست که باید دل دوستان را به دست آورد و بر مردم اعمال نفوذ کرد. این عوام فریبی است. رهبری یعنی تعالی بخشیدن به رویاها و چشم اندازهای افراد و گسترده تر کردن دیدگاه ها. یک رهبر خوب می تواند سطح عملکرد افراد را بالا ببرد و شخصیتی در آنها ایجاد کند که محدوده آن از مرزهای شناخته شده و معمولی فراتر برود.
اما در ادامه این مطلب به هفت مهارت کلیدی رهبران که برای تعالی کسب و کار به آن نیاز دارند اشاره می کنیم.
هدف گذاری
آیا شما برای کسب و کار خود هدف گذاری کرده اید؟ اهداف شما کوتاه مدت، بلند مدت یا میان مدت هستند؟ به یاد داشته باشید که اهداف شما باید هوشمندانه یا در واقع «SMART» باشند. باید اهداف خود را در یک هرم به گونه ای قرار دهید که اهداف بلندمدت در رأس هرم، اهداف میان مدت در میانه هرم و اهداف کوتاه مدت در پایین هرم قرار بگیرند.
اولویت بندی و برنامه ریزی
حال که اهداف کسب و کار خود را مشخص کردید، باید برای اجرای اهداف تان آماده شوید. رهبران موفق می دانند که برای دستیابی به اهداف باید برنامه ریزی و اولویت بندی کنند. اگر شما مهارت اولویت بندی، برنامه ریزی و زمان بندی درست کارها را نداشته باشید، نمی توانید برای دستیابی به اهداف تان موفق باشید. ابتدا ساختار و اصول یک برنامه ریزی موفق را یاد بگیرید و با کمک ابزارهای زمان بندی موجود (مانند محصولات خانواده آفیس) آموزه های خود را به کار برده و برای دستیابی به اهداف تان برنامه ریزی کنید.
ارتباط موثر
یک رهبر خوب و موفق به خوبی می داند که چگونه ارتباط موثر و مناسبی داشته باشد. آنها به خوبی سبک ارتباطی خود را می شناسند و با ابزارهای تجزیه و تحلیل رفتاری(DISC,…) آشنا هستند. آنها به سبک و سیاق خود با همکاران و دوستان خود ارتباط برقرار می کنند.
اخذ بازخورد فعالانه
رهبری خوب، مستلزم شناخت و درک درست نقاط قوت و ضعف است. همه رهبران موفق به دنبال یادگیری و بهبود مستمر مهارت های خود هستند. بازخورد، مهم ترین ابزاری است که توسعه و رشد مهارت های رهبری را برعهده دارد. همواره رفتار خود را مورد ارزیابی قرار داده، نسبت به بهبود مستمر تلاش کنید.
این همه کاری نیست که شما باید انجام دهید. شما باید همین طور اهداف خود را به صورت مستمر و طی جلسات مدون به تمامی اعضای تیم تان منتقل کنید و از آنها نیز برای گرفتن بازخورد کمک بگیرید. این گونه می توانید به بهترین شکل ممکن تیم را رهبری و هدایت کنید.
پرورش روابط
شما باید به عنوان رهبر یک کسب وکار به اهمیت روابط اشراف داشته باشید. شما باید بدانید که روابط انسانی و رفتاری نقش مهمی در موفقیت کسب وکارتان دارد. این روابط چه با اعضای تیم تان باشد چه با مشتریان تان می تواند پیروزی یا شکست کسب وکارتان را رقم بزند. همواره با مشتریان و کارکنان تان صادق باشید و هیچ گاه روابط انسانی را فدای کسب منافع موقتی و زودگذر نکنید.
قدردانی از کارکنان
هنگامی که سخن از قدردانی از کارکنان به میان می آید، تصور غالب افراد دریافت پاداش و جایزه است. قدردانی از کارکنان تنها تشویق مالی نیست. گاهی حمایت های شما از یک کار درست و به موقع اعضای تیم می تواند شور و اشتیاق زیادی را به تیم تزریق کند. می تواند تلاش تیم را برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده دوچندان کند و کارکنان از همکاری با شما احساس رضایت کنند.