ژنتیک و شغل؛ آدمها علاوه بر کد ژنتیکی و اثر انگشتشان فاکتورهای دیگری هم دارند که میتواند آنها را از هم متمایز کند. بعضی از این فاکتورها مختص خودشان است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، مانند شغل انسانها. شغل هر فرد در یک جامعه تعیینکننده سبک زندگی افراد نیز هست. اینکه چگونه بپوشی، در چه رستورانی غذا بخوری، برای تفریح به کجا سر بزنی و مقصد سفرهایت کجا باشد و... درآمد و اقتصاد و مدیریت اقتصادی هر فرد تاثیر مستقیم در سبک زندگی وی دارد.
از این رو در این شماره از قاب اقتصاد در پرونده ای تحت عنوان «ژنتیک و شغل» به سبک زندگی مردمی پرداختهایم که با آنها شاید در طی روز بیشتر سر و کله میزنیم... روایت یک راننده تاکسی، یک پیک موتوری، یک کاسب و مغازه دار... در کنار نگاه یک نویسنده به زندگیاش که با کلماتش درآمدزایی میکند و با کلمه زندگی میکند به همراه نگاه یک جامعهشناس اطلاعاتی در مورد سبک زندگی و نسبتش با شغل ما آدمها به ما میدهد. آدمهایی که شاید هر روز از کنارشان عبور میکنیم اما نگاه دقیقی به تفاوتهایی که با ما یا دیگران دارند نمیاندازیم.
***
ساعت 10 و 11 مغازه را باز میکنم. استرس دیر رسیدن ندارم. بعید میدانم کسی زودتر از ساعت 11 برای خریدن گوشی سراغ ما بیاید یا حتی تعمیر موبایل. بازار نوسان زیاد دارد. باید چشم و گوشمان به بالا و پایین رفتن قیمت دلار باشد و تعرفههای واردات گوشی. ما همیشه مقصریم، شاید هم بیشتر. ما را به چشم کلاهبردار و دزد میبینند. انگار نشستهایم اینجا تا سر مردم شیره بمالیم. پولشان را بگذاریم تو جیبمان و جنس چینی ببندیم به ریششان. اینطور نیست به خدا. ما هم جنس را گران میخریم. پول مالیات میدهیم و پول اجاره مغازه و چیزهای دیگر. زیاد گفتیم، ولی گوش کسی بدهکار نیست. هرچند نباید از تقصیر بعضی همکاران ما هم گذشت. آنها بد با مردم تا کردند و اعتمادشان را فروختند به چند هزار تومان پول بیشتر. این اتفاقات در پاساژهای مخصوص فروش موبایل بیشتر است. ولی ما برای خودمان کار میکنیم. میخواهیم جنس خوب به مشتری بفروشیم و نانمان حلال باشد.
مشکل دیگرمان مالیات است. قبول، مالیات را خرج خودمان میکنند و چیزهای دیگر، ولی زور فروشنده نمیرسد هر ساله مبلغ هنگفتی از سود احتمالیش را بدهد پای مالیات. تازه اگر سودی در کار باشد. بازار که معلوم نمیکند، جنس را گران میخریم و مجبوریم ارزان بفروشیم. اگر راست میگویند از کلهگندهها مالیات بگیرند، به نظر شما میگیرند؟ من بعید میدانم. گارانتی هم داستانی است. هرکس جنس را از ما میخرد فکر میکند مسئول تعمیرات احتمالی بعدش هم ما هستیم. والله که ما موقع فروش توضیح میدهیم که فلان چیز شامل گارانتی نمیشود و اصلا خود گارانتی به ما ارتباطی ندارد. شرکت دیگری گوشیها را گارانتی میکند و ما فقط فروشندهایم. طرف گوشی را گذاشته زیر لاستیک ماشین و انتظار دارد ما گوشی نو تحویلش بدهیم. من که خودم اگر گوشیم خراب شود سراغ گارانتی نمیروم، چون توی ایران امیدی به اینجور چیزها نیست. موقع فروختن همه چیز را برای خریدار توضیح میدهیم ولی باز هم ما مقصریم. انگار گناه کردیم که جنس را فروختیم.
*یک مغازه دار و فروشنده موبایل