ساعت نشان میدهد از وقت سرکاررفتن گذشته و خیلی هم دیر شده، اما کارمند حوصله اداره رفتن را ندارد. شب قبل درست نخوابیده، سردرد دارد؛ حوصله خانه ماندن هم ندارد. با تاخیرزیاد به اداره میرسد. کار زیاد و وقت کم است اما او اصلا نمیتواند روی کارش تمرکز کند و مرتب به خودش میگوید چقدر از این کار و اداره خسته شده و بیزار است، حتی از مزه چای روی میزش.
کسی که به سَندرُم برناوت (Burnout) یا «کارزدگی» دچار شده، بدون هیچ دلیل خاصی و ناگهانی، حوصله و انگیزه کارکردن را از دست میدهد. او در محیط کار ترجیح میدهد تنها و به حال خود گذاشته شود و با دیگران رفتار سردی دارد. عصبی و پرخاشجو میشود و احساس درماندگی میکند اما به کسی اجازه کمک نمیدهد. وقتی از او بپرسیم چه اتفاقی افتاده یا چه شده؟ پاسخ روشنی ندارد. فقط نمیخواهد، نمیتواند، نمیداند و از همهچیز خسته شده است.
«کارزدگی» به دنبال عدم پاسخ به اضطراب و استرس پیش میآید. معمولا استرسکاری، عدم پرداخت بهموقع حقوق، پایین بودن دستمزد، تبعیض بین کارمندان، ساعت طولانی یا سختی کار، دیده نشدن کارخوب و... میتوانند باعث بروز سندرم «کارزدگی» شوند. مشکل اینجاست که در محیط کار وقتی یک نفر عصبی یا افسرده باشد، حال و روحیه بد او مثل گاز سمی در محیط پخششده، دیگران را بیآنکه متوجه باشند، مسموم میکند. درنهایت راندمان و نتیجه کار مجموعه پایین آمده و با ایجاد محیط کاری سرد و پرتنش کمکم بیشتر کارمندان از محیط کار، همکاران و از مدیران خود ناراضی میشوند و کارفرما هم از نتیجه کار و کارمندان راضی نیست.
حتی ممکن است در این زمان، کارمندی که دچار سندرم «کارزدگی» شده اخراج شود یا استعفا دهد. درحالیکه بعد از مدت کوتاهی خودش هم حیران است که در عرض چند روز یا حتی چند ساعت، چطور این اتفاق افتاد؟ ظرفیت و آستانه تحمل روانی مردم با هم متفاوت است. یکی از عوامل اصلی بروز خشونتهای محل کار، شیوع سریع سندرم «کارزدگی» و افسردگی است. بهعنوان همکار یا کارفرما بهتر است درک کنیم که این حال خاص روحی میتواند برای هر یک از ما پیش بیاید، از این رو به شخصی که دچار مشکل شده، نشان دهیم که او را درک میکنیم و میدانیم و میفهمیم که او به هر دلیلی با یک بحران کوتاهمدت روبهرو شده است. مثل کسی که دچار سرماخوردگی شده او هم نیاز به استراحت و مراقبت و درمان دارد و بعد از اینکه سالم شد، دوباره به سرکار همیشگی خود بازخواهد گشت.
مدیران موفق میدانند که برای بالا بردن کارایی و رشد مالی مجموعه، سلامت و بهداشت روانی کارمندان بسیار مهم است و روی نتیجه کار مجموعه تاثیر مستقیم دارد. کارمندی که از محیط کار و شغل خود راضی باشد، باعث سودآوری بیشتر مجموعه میشود و کارمند ناراضی، میتواند با ایجاد محیطی ناآرام و جوی متشنج در محیط دیر یا زود، سیستم را با ضرر و زیان مالی روبهرو سازد. تحرک و ورزش میتواند با هر نوع فشار روانی مبارزه کند. بعد از تنها چند دقیقه ورزش، تمرکز و بازده کاری افراد بلافاصله بالاتر میرود. در بعضی از کشورهای پیشرفته در بیمارستانها (برناوت بین پزشکان و پرستاران بسیار شایع است) و شرکتهای بزرگ، محلی مخصوص ورزش برای کارمندان درنظر گرفته شده است.
یکی از بهترین راهحلها برای از بین بردن بیانگیزه بودن یا شیوع افسردگی و دلزدگی کارمندان و کارگران، انجام دادن فعالیت غیرمعمولی است؛ کاری که عادی و روزمره نباشد. ازکار کردن در حیاط تا ناهاری دست جمعی یا برگزاری جشن سادهای برای یک مناسبت نهچندان مهم یا مسابقهای بین بخشهای مختلف یا گاهی تنها چند لحظه حرف زدن یک مدیر و تشویق و تعریفی کوتاه از تک تک کارمندان میتواند باعث خوشحالی و دلگرمی به کار و تغییر احوال همگی از حال بد به حال خوب شود.
* روزنامه نگار و جهانگرد