بسیاری از سازمان ها برای پیشبرد اهداف خود از راهنمایی های مشاوران بهره می جویند و بسیار دیده می شود که با خروج آن مشاوران از سازمان، مدیران با چالش های عظیمی در سازمان مواجه می شوند و بعضا گامی به عقب بر می دارند، اما ریشه این مشکلات کجاست؟ چگونه می توان کسب و کار موفقی داشت و سازمانی را به خوبی مدیریت کرد؟ پاسخ این سوالات ریشه در آموزش مدیران دارد. مدتی پیش مدرسه ای تحت عنوان مدرسه کسب و کار و زندگی مدیران پارسیان تاسیس شد که یکی از اقدامات این سازمان استعدادیابی کودکان 8 تا 16 سال و آموزش و پرورش مهارت های مدیریتی به آنهاست.
از این رو «فرصت امروز» در گفت وگو با دکتر مهران شیرزاد، مدیر عامل مدرسه کسب و کار مدیران پارسیان و دکتر آرشام شرفایی، معاون سرمایه انسانی و ارتباطات یکپارچه این سازمان به بررسی فرآیند استعدادیابی در این مدرسه و ابعاد مختلف آن پرداخته که در ادامه می خوانید.
نتیجه یک چالش
دکتر آرشام شرفایی می گوید: معمولا مدیران سازمان های مختلف از مشاوران خبره استفاده می کنند و آموزش های مختلفی می بینند یا پروژه های مختلفی تعریف می شود، اما معمولا این آموزش ها در سازمان ها پایدار نیست یا تا حد زیادی وابسته به فرد آموزش دهنده یا تیم مشاوره است بنابراین به محض اینکه این افراد به هر دلیلی سازمان را ترک می کنند و از آن دور می شوند مجددا به دوره قبلی و حتی عقب تر بازمی گردند.
همچنین می بینیم، اغلب مدیران سازمان ها تحصیلات مدیریتی دارند، اما عملا آن مدیریتی که باید در سازمان ها اتفاق بیفتد، رخ نمی دهد. از سوی دیگر این چالش وجود دارد که چرا در کشوری که از نظر موقعیت ژئوپلیتیک و ترانزیتی و منابع زیرزمینی و معدنی، جاده ها، محیط زیست، توریستی و حتی منابع انسانی غنی و خاص است، این وضعیت وجود دارد؟این چالش موجب شد تا پژوهش هایی صورت بگیرد تا متوجه شویم کشورهای دیگر چه کاری انجام می دهند که موفق هستند؟
نتایج این پژوهش نشان داد که در اغلب کشورها توانمند سازی مدیریتی، اقتصادی، مالی و اجتماعی افراد از دوره های قبل از دانشگاه شروع می شود و دلیل موفقیت شان همین امر است زیرا سیستم های آموزشی آنها از دوره های دبستان، راهنمایی و... شروع می شود و زمانی که فرد به دانشگاه می رسد، هدفمند تر تحصیل می کند و درسش را براساس استعداد خود ادامه می دهد و کسب تجربه او نیز در همان حوزه است بنابراین یادگیری دروس معمولی نیز برایش جذاب تر می شود.
وی تاکید می کند: سن قابل قبول برای پذیرش در مدرسه کسب و کار 8 تا 16 سال است که استاندارد جهانی است. بر خلاف تصور بسیاری از افراد، کودکان گیرنده های قوی دارند. از آنجا که در سن 8 سالگی هنوز خمیر مایه کودکان شکل نگرفته و هوش هیجانی و ارتباطی آنها قوی است، به راحتی می توان با روش هایی مانند زبان کودکانه یا مثال های راحت تر و در محیطی خلاقانه به طور غیرمستقیم آنها را آموزش داد. تجربه نشان داده که این کار امکان پذیر است.
نحوه استعدادیابی
دکتر آرشام شرفایی در خصوص فرآیند استعدادیابی در مدرسه کسب و کار می گوید: در این مدرسه فیلترهایی وجود دارد که مرحله اول آن سفیران دانش هستند. سفیران دانش افرادی هستند که به روحیه و شرایط کودکان آشنا هستند. وظیفه سفیران دانش این است افرادی را که مطابقت بیشتری با خصوصیات مدرسه کسب و کار و زندگی دارند شناسایی و به مجموعه معرفی می کنند.
پس از معرفی این افراد، یک مصاحبه تحلیلی توسط دو دانش آموخته آموزش داده شده مدیریتی در حوزه های علوم تربیتی، روانشناسی، مدیریت آموزشی و جامعه شناسی انجام می شود که این افراد در سطوح بالای علمی قرار دارند.
وی می افزاید: در این مجموعه یک پژوهشکده غیر رسمی نیز وجود دارد که تست جدیدی را تحت عنوان مصاحبه تحلیلی مدرسه کسب و کار و زندگی راه اندازی کرده است. این پژوهشکده تحت نظارت یک پنل تخصصی 14 نفره است که از اعضای هیأت علمی دانشگاه ها هستند و در زمینه های مختلفی تخصص دارند.
این افراد تست هایی مانند تست وکسلر، هالند، نئو، تیپ شناسی مدیران، دوره عمر و چند شبه تست را بازطراحی می کنند و این تست ها در مصاحبه ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این مصاحبه تحلیلی، کودکان در موقعیت های بازی مختلف قرار می گیرند و هوش هیجانی، هوش ارتباطی، هوش کسب و کار، هوش محیطی، نحوه نگاه شان به پدیده ها، راهکارهایی که ارائه می دهند، میزان خلاقیت، بحث های حل مسئله، سرعت واکنش محیطی، زبان بدن و چندین فاکتور دیگر مانند شجاعت، عزت نفس، ایده پردازی و... آنها سنجیده می شود و نتایج این مصاحبه که در قالب بازی انجام می شود به پنل تخصصی ارائه می شود و در انتها کودکان از این پنل ها جایزه دریافت می کنند.
تقریبا 72 ساعت تا یک هفته طول می کشد تا نتیجه مصاحبه مشخص شود. پس از انجام بررسی ها یک گزارش فیدبک تحلیلی در17 دسته بندی و در 14 صفحه، با جلدی مزین و زیبا به صورت فیزیکی و هم به صورت الکترونیکی به والدین کودکان داده می شود و آنها براساس اسکن کودک خود می فهمند که کودکان شان در چه حوزه هایی قوی تر هستند و در چه حوزه هایی ضعیف ترند و باید بهبود یابند. سپس مشخص می شود که آیا کودکان برای ثبت نام در این مدرسه آماده هستند یا خیر.
استعداد واقعی یا کاذب؟
دکتر آرشام شرفایی در پاسخ به این سوال که چگونه می توان به این نتیجه رسیدکه استعداد کودک واقعی است و می توان روی آن حساب کرد، می گوید: از آنجا که این دوره طی سه ترم برگزار می شود و کودکان در این دوره آموزش های مقدماتی و سپس آموزش های مهارتی و در نهایت مدیریتی می بینند و با کمک اساتید اقدام به راه اندازی یک کسب و کار می کنند، کودک تجربه لازم را به دست می آورد و حتی آنها می توانند از سنین کودکی هم کسب درآمد کنند بنابراین می توان به واقعی بودن و قابل اتکا بودن این استعدادها اطمینان داشت. بسیاری از مدیران گمان می کنند تمام منابع ما فقط منابع مالی هستند.
در صورتی که ممکن است منبع ما اعتبارمان باشد و بتوانیم در جایی معامله انجام دهیم و مبلغ آن را در چند بخش بپردازیم. ارتباطات ما نیز می تواند نوعی منبع مالی محسوب شود. در کشور ما منابع زیادی وجود دارد اما متاسفانه منبع ذهنی و رویکرد لازم وجود ندارد و افراد به نقاط ضعف و قوت خود آگاه نیستند.
دکتر مهران شیرزاد در این باره می گوید: بچه ها از زمانی که به دنیا می آیند با توجه به اطلاعاتی که به آنها می رسد تصمیم می گیرند و دائما این تصمیمات بالا و پایین می شود، اما هر چه بزرگ تر می شوند تصمیمات شان منطقی تر می شود.
این بستگی به این دارد که ما فرزندان خود را در معرض چه اطلاعاتی قرار دهیم. این اطلاعات می تواند جهت دار و محدود باشد اما به طور کلی بهترین راه این است که کودکان را در معرض اطلاعات مختلفی قرار دهیم و با مشاغل مختلفی آشنا کنیم تا بتوانند در آینده یک شغل خوب و مناسب انتخاب کنند.
در سنین 16 سالگی تقریبا می توان گفت بچه ها از فاز رویاپردازی خارج می شوند و تصمیمات بهتری می گیرند و به ندرت پیش می آید که پس از رفتن به دانشگاه بخواهند مسیرشان را تغییر بدهند. این آموزش ها با وجود ناامنی های اقتصادی و روانی که وجود دارد، می تواند به نوعی آینده فرزندان را تضمین کند.
پرورش استعدادها
دکتر مهران شیرزاد در خصوص برنامه های مدرسه کسب و کار و زندگی می گوید: آموزش و پرورش در این مدرسه طی سه ترم مقدماتی، مهارتی و مدیریتی و بر پایه و اساس علمی جهانی انجام می شود. در ترم اول بیشتر روی دیدگاه بچه ها تمرکز می شود. تفاوت افراد در نگاه شان به پدیده ها و اشیاء است. از آنجا که کودکان هنوز به آن نگاه مدیریتی که خودشان کارهایشان را انجام دهند نرسیده اند در این مدرسه سعی می شود این نگاه ایجاد شود و این مسیر با یک شیب ملایم طی و نهادینه شود.
در این ترم بیشتر به بحث ایده پردازی پرداخته می شود و بچه ها با نخبگان و ایده های جدیدی آشنا می شوند و به آنها یاد داده می شود که به مرور خودشان نیز ایده پیدا کنند و ارائه دهند. این در حالی است که تمام جلسات به صورت مانیتورینگ ارزیابی و بررسی می شود و نقاط ضعف و قوت آنها در پنج حوزه مهارتی شناسایی می شود. در ترم دوم بیشتر سعی می شود روی این نقاط مثبت و منفی کار شود و 17 شاخص اولیه که در مصاحبه تحلیلی وجود دارد به طور مرتب چک می شود.
همچنین در این دوره برای ایده هایی که ارائه شده برنامه ریزی می شود و هر فرد با توجه به توانایی های خود در بخشی از کار مشارکت می کند، همچنین در قالب بازی، مفاهیم مدیریتی مانند سازماندهی به آنها آموزش داده می شود و نقاط ضعف تقویت می شود. در ترم سوم بچه ها باید بتوانند ایده های خود را به یک محصول یا خدمت تبدیل کنند و در پایان ترم سوم باید بتوانند این محصول را پرزنت کنند و در نهایت به آنها مفهوم مسئولیت اجتماعی یاد داده می شود و بچه ها این را درک می کنند که بخشی از دسترنج شان برای جامعه است.
ابعاد اجتماعی
دکتر آرشام شرفایی می گوید: در مدرسه کسب و کار و زندگی، زمینه های اجتماعی نیز در نظر گرفته شده و حتی مباحث تغذیه و ارگونومی و ورزش نیز وجود دارد، زیرا محیط باید همه جانبه باشد و تعادلی بین کار و زندگی برقرار شود. همچنین در زمینه ارتباطات به بچه ها یاد داده می شود که به عنوان مثال هنگامی که می خواهند با کسی ملاقات داشته باشند چگونه باید رفتار کنند و دست بدهند.
از سوی دیگر روی مباحث تیم ورکینگ نیز تاکید زیادی وجود دارد و بچه ها برای تیم خود اسم انتخاب می کنند و حرکات تیمی و شعار تیمی و شعر تیمی دارند.
در این مدرسه به آنها سخنرانی یاد داده می شود زیرا هر فرد در هر شغلی که باشد باید توانایی سخنرانی کردن و جلوی جمع صحبت کردن را داشته باشد.
مهران شیرزاد در پایان می افزاید: بچه ها پس از این دوره ها رها نمی شوند و تا 15 سال مجموعا پشتیبانی می شوند و می توانند پس از تحصیلات برای راه اندازی کسب و کار خود و اشتغال در حرفه دلخواه شان از طریق این سازمان با نخبگان آن حوزه در ارتباط باشند.
ارتباط با نویسنده: M_farazmand_66@yahoo.com