این روزها کنکوریها مشغول پر کردن فرمهای انتخاب رشته هستند و باید برای سالهای آینده زندگیشان تصمیمگیری کنند. البته با رتبه و امکاناتی که این رتبه برای تصمیمگیری برایشان باقی گذاشته است. اما بعضی برای اینکه انتخاب مطمئنتری داشته باشند سراغ افراد دیگری برای انتخاب رشته میروند تا خودشان مسئولیت این امر خطیر را بر عهده نگیرند. کدام آموزشگاه برویم تا مطمئن شویم حتما دانشگاه سراسری قبول میشویم؟ کدام مشاور قبولی ما را تضمین میکند؟ اگر بیشتر پول بدهیم مهر قبولیمان در دانشگاه سراسری محکمتر میخورد؟ وقتی پایت به پیش دانشگاهی رسید از ب بسم الله باید خرج کنی تا همان موقع که چشمت به سر درِ دانشگاه رسید. حالا باقیاش که دیگر هیچ...!
اما خرج کردن داریم تا خرج کردن. مثلا اگر برای معلم خصوصی و کتاب تست و آموزشگاه کنکور هزینه کنیم دلمان خوش است که پول دادهایم که چهار تا تست اضافهتر در کنکور بزنیم و رتبهمان بهتر شود، اما بعد از رتبه، داستان انتخاب رشته شروع میشود که به خودیِ خود استرسی صد برابر بیشتر از کنکور برای دانشآموزان دارد و برای پدر و مادرها هم هزینههایی سرسامآور به همراه میآورد. این روزها که رتبههای کنکوریها آمده، بازار انتخاب رشته حسابی داغ است و حرفهای دانشآموزان شنیدنی.
***
سازمان سنجش یک ساعت بعد از اعلام نتایج
یکی از آن طرف فریاد میزند که «به خدا رتبهام اشتباه شده من آنقدر بد نداده بودم». پدری هم گوشه سالن سیلیِ بدی به گوش پسرش میزند و میگوید «این همه خرجت کردم آخرش شدی پنج هزار!!» مادری هم اشک میریزد و هنوز هم دعا میخواند. اما همه چیز بعد از انتخاب رشته مشخص میشود. کارمندان سازمان هم برای روحیه دادن به دانشآموزان نرمافزار انتخاب رشته را پیشنهاد میدهند. بین این همه هیاهو یکی هست که با خیال راحت نشسته تا نوبتش شود و برود به رتبهاش اعتراضکند، میگوید: «سال گذشته جواب انتخاب رشتهام آمد مردود، دیگر امسال بدتر از اینکه نمیشود!»
نزدیک به یک میلیون تومان برای انتخاب رشته. . .
«سراسری و آزاد روی هم 600 تومان یا جدا جدا؟ تو رو خدا اگر میشود کاری کرد که دخترم حتما قبول شود بکنید، هزینهاش مهم نیست؟» اینها حرفهای مادری است که حسابی از رتبه دخترش ناراحت است و تنها امیدش به انتخاب رشته است. در دفتر مشاوره جای سوزن انداختن نیست. چند نفری گریه میکنند و یکی هم میگوید: «اصلا بیخیال یک سال دیگر هم میخوانم.» یکی از بچهها با کاغذ انتخاب رشتهاش بیرون میآید و 600 هزارتومان کارت میکشد. رتبهاش 3000 شده و خیلی هم امیدی به قبولی در رشته دلخواهش ندارد. میگوید: «من که میدانم معماریِ سراسری قبول نمیشوم اما مشاورم تضمین کرده که با این روش چیدمان بالاخره معماریِ شهرستان قبول میشوم.» برایم جالب است بدانم این روش جادویی چیست. شانههایش را بالا میاندازد و میگوید: «کار خاصی نکرد، فقط معماریِ تمام دانشگاهها را برایم به ترتیب سطح علمی اولویتبندی کرد. اما بچهها میگویند کارش درست است. خدا را چه دیدی شاید قبول شوم.»
اشتباه نکنید...
ملیکا رتبهاش 2000 شده است. میگوید: «وقتی به مشاورم رتبهام را گفتم به من اطمینان داد که با روشی که انتخابرشته میکند چند نفری رتبهام کاهش پیدا میکند و رشته خوبی در تهران قبول میشوم. فقط تاکید کرد که برای انتخاب رشته وقت بگیر چون آن زمان سرم خیلی شلوغ است. 800تومان پول انتخاب رشته دادم و با مادرم وارد دفتر شدیم. نوبت من که رسید، گفت: خب براساس علاقهات رشتهها را مرتب کن کاری هم نداشته باش قبول میشوی یا نه بعد هم آنها را به ترتیب سطح علمی دانشگاه بچین. . . همین! ! البته بعدش یک ساعتی در اتاق نشستیم تا باهم این کار را انجام دهیم. یعنی هر کدام از بچهها یک ساعت وقت داشتند تا با مشاور رشتههایشان را مرتب کنند.»
فکر میکند و میگوید: «نمی دانم شاید مشکل از من بود که راجع به انتخاب رشته اطلاعات کافی نداشتم اما شما فکر کنید این همه پول بدهید و همین جمله را بشنوید. . . واقعا پول دادن برای انتخاب رشته کار اشتباهی است. اصلا این همه هزینه برای کنکور اشتباه است، اگر بچه درس خوان باشی خب آره میارزد و آخر سر هم نتیجه خوبی میگیری اما اگر خودت درس نخوانی حالا هر چقدر هم پول معلم و مشاور و کلاس و درس بدهی هیچ فایدهای ندارد. . . سال آخر اگر یک نفر باعث موفقیت ما باشد آن هم خودمانیم...»
نصف شبها هم انتخاب رشته میکنیم
به یکی از آموزشگاههای کنکور برای گرفتن مظنه و وقت انتخاب رشته زنگ میزنم. به جرأت میتوانم بگویم 118 آنقدر سرش شلوغ نیست که سر منشی آموزشگاه شلوغ است. بعد از نیم ساعت تلفن کردنِ مداوم بالاخره جواب میدهد. فقط صدای داد و فریاد میآید که «پس نوبت من کی میشود؟ چهار ساعت است اینجا نشستم!!» منشی بدون اینکه اجازه دهد من حرف بزنم شروع میکند که «خانم شماره کارت رو یادداشت کنید، 450 تومن بریزید به حساب، شماره پیگیری رو واسم بخونید، بعد زنگ بزنید واسه دو روزه آینده از استاد وقت بگیرین.» گفتم من عجله دارم و باید سریعتر انتخاب رشته کنم. شاید عجیبترین پاسخ ممکن را شنیدم. «فردا شب ساعت یک ربع به 12 خوبه؟»
بازار انتخاب رشته هر سال بعد از اعلام نتایج اولیه کنکور داغ میشود و پولهای کلانی برای آن جابهجا میشود. پولهایی که قرار نیست چیزی را تغییر دهد و تنها امید داوطلبان را بیشتر میکند که با همان رتبهای که دارند بتوانند بهترین گزینه را انتخاب کنند و پذیرفته شوند.