درسا سیدعسگری، عضو هیاتمدیره کانون زنان بازرگان ایران، جوان و خوش صحبت است و از سال 89 تاکنون بهصورت تیمی پنج نفره که از دوستان و آشنایانشان تشکیل شده، کار بازرگانی انجام میدهد. سپند سپاهان شرکتی است که او و همکارانش ایجاد کردهاند. کارشان را با صادرات صنایع دستی شروع کردهاند و اکنون علاوه بر صادرات صنایع دستی، حدود سه سال است که قطعات حفاری وارد میکنند و تأکید میکند قطعهای که او و همکارانش وارد میکنند، فعلا امکان ساختش در ایران وجود ندارد. در عین حال که قطعهای حیاتی برای کارهای مربوط به حفاری است.
ثبات اقتصادی یعنی ثبات کسبوکارها
وقتی از او میپرسم که چرا از صادرات صنایع دستی به سمت واردات سوق یافتهاند، میگوید: روند کار معمولا به این صورت است که گاه نوع کار عوض میشود و تحت تأثیر عوامل مختلفی این مسئله ایجاد میشود. مثلا عدم سوددهی یک کار اقتصادی در برهه زمانی خاصی که همین امر بازرگان و تاجر را ترغیب میکند به فعالیت اقتصادی دیگری روی بیاورد. البته سیدعسگری تأکید میکند که این ناپایداری در کار بازرگانی و تجارت بیشتر مربوط به اقتصادهای ناپایدار و کمثبات است و در کشورهایی با اقتصاد پایدار تغییر فیلد کاری کمتر اتفاق میافتد.
مثلا در ایران و در سالهای اخیر عدم ثبات قیمت ارز و تحریمها برنامهها و پیشبینیهای بسیاری از بازرگانان را به هم ریخت. البته وسوسهها و جذابیتهای کاری هم موجب میشود که بازرگانان همزمان به چند رشته کاری بپردازند تا از تداوم کسب وکارشان مطمئن
باشند.
موفقیت در گرو همفکریها
با اینکه مدیرعامل شرکت است اما در صحبتهایش بارها و بارها بر کار تیمی تأکید میکند. اینکه کسب وکارشان تیمی و حاصل اندیشهها و همفکریهای گروهیشان است. همچنین دانش روز و کار بر پایه آموزش همیشگی از دیگر حرفهایی است که در گفتوگویش از بسامد بالایی برخوردار است. هرچند اصراری ندارد که خود را کارآفرین معرفی کند اما فعالیت اقتصادی قابل توجه او و گروهش و اینکه توجه ویژهای به ظرفیتهای داخلی داشته است، او را در زمره افراد خوشفکری قرار میدهد که به جای صادرات مواد خام ملی و میهنی به صادرات کالاهایی با ارزش افزوده بالا اقدام کرده است.
سرمایهگذاری تیمی و ریسک گروهی
سیدعسگری درست پنج سال پیش با همتیمیهایش سرمایهای متوسط برای راهاندازی کسبوکارشان فراهم میکنند. در این راستا با پیشنهاد خانمی مواجه میشوند که میخواهد برایشان صنایع دستی چرمی با طراحی نوین و شکل و شمایل جدیدی تولید کند؛ همه را هم بهصورت دستی یا همان هندمید. تیمی 12نفره این کالاهای دستساز را تولید میکنند. کیف و کفش در اولویت کاری قرار میگیرد و در بازارهای انگلیس و اروپا با استقبال هم مواجه میشود. کیف و کفشهایی که به واسطه طراحی متفاوت هم صنایع دستی ایران را به خوبی نمایش میدهند و هم اینکه ارزش افزوده بالایی را ایجاد میکنند. به هر حال ریسک کردهاند، چون این امکان وجود داشته است که تهیه مواد و ارسال آن برای این تیم 12نفره نتیجه لازم را ندهد. ممکن بوده که سرمایه اولیه برنگردد. سیدعسگری معتقد است که به هر حال باید ریسک کرد و دلسرد نشد. امر تجارت و کسب وکار همین است و گاه ممکن است همه پیشبینیها درست از آب درنیاید اما بیکار هم نمیتوان نشست. همچنین اضافه میکند که اگر تحریمها برداشته شود حوزه صنایع دستی جای کار بسیاری دارد و ارزآوری بالایی را هم در پی خواهد داشت.
استراتژیهای سرمایهگذاری در خرابی بازار
آغاز کارشان مربوط به سالهای پرنوسان اقتصاد ایران است؛ یعنی در اوضاع اقتصادی بهمراتب بدتری نسبت به امروز. از او میخواهم راهکارهای مدیریتیشان برای پیشبرد کار را توضیح دهد. او میگوید: به نظر من کار گروهی حتی در اوضاع بد اقتصادی نتیجه میدهد اما در ایران کار گروهی ضعیف و تعامل کم است و حتی اگر کار گروهی را هم آغاز کنند به دلیل عدم تفاهم کاری و نبود فرهنگ کار گروهی معمولا با کوچکترین مسئلهای گروه به هم میخورد. درحالیکه کار گروهی بهویژه زمانی که اوضاع اقتصادی خیلی بر وفق مراد نیست، میتواند ریسک کار را پایین بیاورد. هر شخص هزینه کمتری متقبل میشود و در نهایت اینکه وقتی چندین دانش و تفکر در کنار یکدیگر و در یک راستا قرار میگیرند، پیش بردن کار هم بهتر و سریعتر خواهد بود.
وی ادامه میدهد: اعتقاد زیادی به کار گروهی دارم. به همین خاطر هم تیمی کار میکنیم و حتی دو نفر هم بهعنوان بازاریاب در تیم خود داریم که در کشورهای مقصد برای ما بازارسنجی و بازاریابی میکنند. اینکه شما بدانید برای چه خریداری چه کالایی را باید تولید کنید، به میزان بسیار زیادی روند موفقیت را سریعتر و سوددهی را مطمئنتر میکند. این یک استراتژی پیشبرنده است. به همین دلیل من تصمیمی را بهتنهایی نمیگیرم، چون کار تیمورک نتیجه میدهد. در واقع ما در کار گروهی هم میزان سرمایهگذاری هر شخص را پایین آوردیم و هم اینکه درصد موفقیت را با همفکریهایمان افزایش دادیم.
الزامهای کار گروهی
کار گروهی از خودگذشتگی میخواهد و دید بلندمدت. این جملهای است که سیدعسگری با لحنی محکم بیان میکند و ادامه میدهد: بیزینسهای بسیاری بودهاند که براساس کار گروهی شکل گرفتهاند اما دیدگاه افراد هنوز فردمحور بوده و گروه به خاطر منفعت شخصی از هم پاشیده است. من دلیل موفقیت تیم خودمان را عدم تکروی و همفکری برای پیشبرد کارها میدانم و به همین دلیل آینده کاریمان را بسیار روشن میبینم.
انگیزه مهمتر از سرمایه
فوق لیسانس مدیریت بازرگانی دارد که انگیزه کاریاش را هم ایجاد کرده است: انگیزه من از رشته تحصیلیام شروع شد. علاقه و انگیزه عواملی مؤثر برای موفقیت هستند. هرچند ممکن است چند سال اول شخص به همه خواستههایش نرسد ولی در صورت وجود انگیزه حتما موفقیت حاصل میشود. سرمایه اولیه حدود 30درصد در موفقیت نهایی نقش دارد. بیشتر مدیریت صحیح در کنار انگیزه است که در نهایت روند موفقیت را رقم میزند. میگوید حتی افرادی بودهاند که با سرمایهای بسیار کمتر از ما به کاری دست زدهاند و حتی از ما موفقتر هم بودهاند.
آسیای میانه، گزینه مناسب تجارت
اروپا مقصد نخستشان بوده است اما خرابی اوضاع اقتصادی چند ساله اخیر و قهر سفت و سخت بازارهای جهانی با اقتصاد ایران و بازرگانان ایرانی موجب شد تا روند صادراتیشان از اروپا به سایر کشورهای همجوار تغییر کند. خودش در این زمینه میگوید: کار با کشورهای اروپایی بهویژه در سالهای اخیر به دلیل مشکلات بانکی و بازنشدن السیها، کمی سخت شده است. همچنین سختگیریهایی که اروپاییها روی کالاهای ایرانی انجام میدهند، کار با کشورهایی چون عراق و منطقه کردستان و غیره را آسانتر و به صرفهتر جلوه میدهد. یا مثلا در حال حاضر با کشورهای حوزه دریای خزر کار میکنیم که به دلیل تحریمهای اعمال شده در قبال روسیه فرصت خوبی فراهم شده تا کالاهای ایرانی به این کشورها ارسال شود.
شکست مهم نیست
میگوید بارها پیش آمده که احساس شکست کرده است: حتی گاهی روزی چند بار این احساس به من دست داده است. گاهی با خودم گفتهام از فردا دیگر سر کار نمیروم اما صبح که میشود دوباره انگیزه مورد نیاز ایجاد میشود. فضای کاری باز آدم را میخواند و دوباره کار شروع میشود. در این میان خانواده هم مشوقش بودهاند. بدون دلگرمی و حمایت خانواده ادامه کار برایش ممکن نبوده و به جایگاه فعلی دست نمییافت. همچنین اضافه میکند: کسی که کار بازرگانی انجام میدهد دیگر نمیتواند آن را ترک کند. سیدعسگری با بیان این جمله اضافه میکند: کار با رفتار و ذهن من عجین شده است. مثلا وقتی در بازاری یا خیابانی هستم با دیدن کالاها همیشه به این فکر میکنم که کدام یک قابلیت صادرات دارند و چه کار میتوان کرد که به مرحله صادراتی برسند و مسائلی از این دست. یعنی کار با ذهن آدم عجین میشود و دلکندن از آن هم آسان نیست؛ بهویژه وقتی مورد علاقهات هم باشد. در واقع کار در ناخودآگاه من رسوخ کرده است. مثلا اگر کسی به من بگوید که دیگر نمیتوانی تحت هیچ شرایطی کاری انجام دهی، از بین میروم.
پیشنهادهایی که برای جوانان دارد
پیشنهاد من به کسانی که میخواهند کاری را شروع کنند این است که حتما آموزش ببینند. به مهارتهای خود اکتفا نکنند. هیچگاه فکر نکنند که دیگر تمام شد و آنها همه چیز را میدانند. وقتی وارد حیطه کاری میشوید هر چه جلوتر میآیید، تازه متوجه میشوید که بسیاری از مسائل و دانشهای روز را نمیدانید. آموزش زبانهای مختلف از عربی و انگلیسی گرفته تا چینی و ترکی و غیره در امر تجارت و بازرگانی بسیار مهم است، زیرا وقتی شما در جلسهای تجاری حضور دارید و زبان طرف مقابل را میدانید و میتوانید به زبانی یکسان با آنها صحبت کنید بر روند تجارت و همکاریهایشان با شما تأثیر مستقیمی دارد و نوع رابطه و نوع تجارت کشوری که زبانشان را بدانی، با شما فرق میکند. آموزش مهارتها باید دائمی باشد. بدون مهارت در دنیای تجاری امروز محکوم به شکست هستید زیرا خلاقیت که از ارکان موفقیت در بازار کار امروز است، براساس دانش و مهارت است. از جمله آموزشها و مهارتهایی که باید داشته باشید میتوان به مراحل ثبت شرکت، مقررات واردات و صادرات، علم کامپیوتر و زبان اشاره کرد. آموزش در درجه اول اهمیت در امر بازرگانی قرار دارد. قبل از شروع کار باید آموزشها را ببینید چون بدون دانش، کاری از پیش نمیرود.