این سوالی است که چندی است از سوی بسیاری از سهامداران این شرکت که فعالیت اصلی آن طراحی، ساخت، مونتاژ، نصب و فروش انواع كمباین، تراكتور، بیلر، موتور و سایر ماشینآلات و ادوات كشاورزی و همچنین قطعات و لوازم یدكی آنها است، به کرات پرسیده میشود و دنبال دلیل این صف فروش حجیم که هیچ تقاضایی هم برای آن وجود ندارد میگردند. درحالیکه جواب این سوال بسیار ساده است.
تنها کافی است شما نگاهی به نسبت قیمت به درآمد 40، 62 واحدی این سهم و نسبت قیمت به درآمد میانگین گروه ماشینآلات و تجهیزات که 9.5 است و تکمبا در آن قرار دارد و همچنین نسبت قیمت به درآمد کل بازار که در حوالی پنج مرتبه قرار دارد دلیل صف فروش را بهخوبی مشخص میکند. شاید برای خوانندگان مفهوم این نسبت بهدرستی جا نیفتاده باشد، بدین منظور لازم به توضیح است نسبت قیمت به درآمد 40 مرتبه، یعنی اگر سهام شرکت را با قیمت فعلی خریداری کنیم و شرکت با افزایش سودآوری یا به قول بازاریها تعدیل مثبت مواجه نشود، 40 سال طول خواهد کشید تا سرمایهگذاری ما برگشت داشته باشد!
حال تصور کنید چه کسی حاضر است چنین سرمایهگذاری را با نرخ 2.5درصد سالانه انجام دهد!؟ البته شاید دوستان حرفهایتر خرده بگیرند که شرکت پتانسیل تعدیل مثبت سود بالایی داشته و این اعداد و ارقام به مرور زمان با افزایش سودآوری شرکت تعدیل شده و هم نرخ بازگشت سرمایه کم شده و هم نرخ سود سرمایهگذاری بالا خواهد رفت. بر فرض که این حرف درست باشد و در این وضعیت بد اقتصادی حاکم بر کشور سود شرکت تا دو برابر نیز رشد کند، در این صورت باز هم نرخ بازگشت سرمایه از 40 سال به 20 سال رسیده و نرخ سود سرمایهگذاری پنج درصد میشود.
بنابراین با این اوصاف مشاهده میکنید که اگر بنا به اصلاح این نسبت P بر E بالا از طریق افزایش مخرج کسر یا رشد سودآوری باشد، سود شرکت باید حدود هشت برابر شود یا بهعبارتی شرکت تعدیل مثبت 700 درصدی بدهد تا با نسبت قیمت به درآمد پنج واحدی میانگین فعلی بازار هماهنگ شود. البته اتفاقی که در حال حاضر امکان بیشتری دارد اصلاح این نسبت از طریق کاهش صورت کسر یعنی قیمت سهم است. یعنی تمام اتفاقاتی که در جهت مثبت در سودآوری میتواند سهم را به تعادل برساند، باید در جهت منفی در قیمت رخ دهد تا سهم متعادل شود. بنابراین سهامداران تکمبا برای متعادل شدن سهم خود در شرایط فعلی بازار باید به دنبال یکی از دو اتفاق ذکر شده در بالا باشند.
البته دلیل اینکه این صف فروش سنگین به یکباره پس از بازگشایی سهم نمود پیدا کرد و تا قبل از بسته شدن سهم توسط سازمان شاهد رشد قیمت هر روزه و سرسامآور سهم بودیم، به افزایش سرمایه شرکت از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییهای ثابت (زمین) بازمیگردد! این افزایش سرمایه 232درصدی (یعنی هر یک سهم به 3.32 سهم پس از افزایش سرمایه تبدیل شده است) که به دلیل اصلاح ساختار مالی، استفاده از شرایط و مزایای مقرر در ماده 17 قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تامین نیازهای کشور و آییننامههای اجرایی مربوطه و نیز خروج از شمولیت مفاد ماده 141 قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت در شرکت اجرایی شد، باعث شد تا مدتی که برای ثبت این افزایش سرمایه در مرجع ثبت شرکتها زمان نیاز است، 2.32 سهم هر سهامدار که در مجمع افزایش سرمایه شرکت کرده بود، قابل معامله نباشد.
بنابراین یک عملیات سفتهبازانه شدید روی سهم صورت گرفت و قیمت آن را هر روز بالا برد تا جایی که بالاخره ناظران سازمان بورس هرچند پس از مرگ سهراب، ولی نوشداروی بستن سهم را تا طی شدن زمان ثبت راه علاج دیدند، درحالیکه خیلی دیر شده بود و بسیاری سهامدار طمعکار در این بازی گرفتار شده بودند. بنابراین زمان بازگشایی که تمامی سهمهای حاصل از افزایش سرمایه، قابل معامله بود شاهد تشکیل چنین صف فروش پرحجمی در نماد بوده و هستیم.
* کارشناس بازار سرمایه