بازار در تب انتظار میسوزد. وضعیت کشدار و خستهکننده تفاهم هستهای اثرات تخریبی زیادی بر بازار سهام داشته و شرایطی را به وجود آورده که حجم زیادی از نقدینگی از بازار خارج شده و با وجود کاهش نرخ سود بانکی، راهی بانکها شدهاند. به دنبال این اتفاق ارزش بازار سقوط کرده و شاخص کل در وضعیت اضطرار قرار گرفته است. تداوم ریزشهای شاخص کل فعالان بازار را به سوی نوسانگیری سوق داده و کمتر سرمایهگذاری در چنین شرایطی حاضر است با دید بلندمدت وارد بازار شود. اما نکته تاسف بار آنجاست که شرکتهای حقوقی که فعالیتهای آنها اثرات مثبت یا منفی زیادی را به جای میگذارد، به نوسانگیری روی آوردهاند. با حسن خضوعی، کارشناس سرمایهگذاری شرکت کاتوز آرمان پارس دراینباره به گفتوگو نشستهایم.
***
چرا برخلاف خوشبینیهای قبلی، توافق باعث رونق بازار سرمایه نشد و از روز بعد از توافق بازار روند نزولی به خود گرفت؟
برای پاسخ به این سوال ما باید رفتار سفته بازها و سرمایهگذاران بنیادی را بهصورت جداگانه بررسی کنیم. در روزهای قبل از توافق کسانی که برای نوسانگیری ناشی از توافق وارد بازار شده بودند با صعودی شدن بازار نوسان مدنظر خود را کسب کرده و از روز بعد از توافق از بازار خارج شدند. خروج همزمان این گروه از بازار باعث ایجاد روند نزولی در بازار شد. در حال حاضر، این گروه اخبار رسیده از کنگره را دنبال میکند و در صورتی که پیشبینیها مبنی بر موافقت کنگره با توافق باشد بدون شک بازگشت نوسانگیران به بازار میتواند باعث خروج هر چند موقت بازار از رکود کنونی شود. متاسفانه در سالهای اخیر بسیاری از سرمایهگذاران حقوقی نیز به جای سرمایهگذاری بنیادی به نوسانگیری میپردازند. به همین علت تاثیرگذاری این گروه در بازار به حد بسیار چشمگیری افزایش یافته است. اما از دید سرمایهگذاران بنیادی امضای توافق در کوتاهمدت در اقتصاد و وضعیت بنیادی شرکتها تاثیر نخواهد داشت. به عقیده این گروه عوامل بنیادی موثر بر شرکتهای بازار سرمایه در بدترین حد ممکن خود قرار دارند.
چه عوامل بنیادی باعث بدبینی سرمایهگذاران بنیادی شده است؟
در سطح بینالمللی در حال حاضر بخش عظیمی از اقتصاد دنیا در رکود فرورفته که باعث شده قیمت برخی از مواد اساسی مانند سنگ آهن، مس، محصولات پتروشیمی و... در پایینترین قیمت خود طی چندین سال گذشته باشد. مطلب دیگری که در کوتاهمدت موجب تشدید این موضوع خواهد شد کاهش خودخواسته ارزش یوان چین است که از سویی ارزش صادرات به این کشور را کاهش خواهد داد و از سوی دیگر با کاهش بهای تمام شده محصولات در این کشور، کالاهای چینی با قیمتهایی پایینتر از گذشته بازارهای مصرف را در دنیا به خود اختصاص خواهد داد که بیشک ایران هم یکی از این بازارها خواهد بود.
در عرصه داخلی چه عواملی باعث رکود و کاهش سودآوری شرکتها در بازار سرمایه شدهاند؟
در عرصه داخلی هم وضعیت مشابهی وجود دارد. مهمترین و بزرگترین صنایع کشور ما در حال حاضر با رکود مواجهند. کاهش چشمگیر تقاضا موجب کاهش شدید سطح تولید و فروش شرکتها نسبت به سالهای قبل شده است. بهگونهای که در بسیاری صنایع مثل پتروشیمیها و سیمانیها شرکتها با حدود 50درصد ظرفیت فعالیت میکنند. در اغلب صنایع نرخ فروش با کاهش شدید مواجه شده است. شدت رکود به حدی است که به صنایع مصرفی نظیر صنایع غذایی نیز اثرگذار بوده است.
دلیل ایجاد رکود شدید در داخل کشور چیست؟
مـهـمتـریـن دلـیـل آن سیاستهای ضد تورمی دولت است که باعث هدایت نقدینگی به بانکها و موسسات اعتباری شده است. در حال حاضر بالا بودن نرخ سود سپرده بانکی باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران نرخ بدون ریسک بانکها و موسسات مالی را به سرمایهگذاری در تولید و بازار سرمایه ترجیح دهند. حتی بسیاری از شرکتهای تولیدی نیز در سالهای گذشته به جای صرف منابع خود در سرمایه در گردش و چرخه تولید به سپردهگذاری آن اقدام کردند. عامل دیگری که در این رهگذر مغفول واقع شده موسسات مالی غیرمجاز هستند که با نرخهایی بسیار بالاتر از موسسات مجاز و بانکها به پذیرش سپرده اقدام میکنند که موجب شده بخش عظیمی از نقدینگی کشور را به خود اختصاص دهند. متاسفانه بسیاری از این موسسات به دلیل عدم پرداخت سود تعهد شده خود ورشکست شده یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند.
دو دلیل مهم دیگر که به رکود بازار سرمایه دامن زده کاهش شدید بودجه عمرانی دولت ناشی از کاهش قیمت نفت و همچنین رکود عمیق در بازار مسکن است که موجب کاهش شدید در تولید و فروش صنایعی نظیر فولاد و کانیهای فلزی، سیمان، کاشی و سرامیک و املاک و مستغلات شده است. حتــی امضــای تــوافق هستهای نیز به لحاظ روانی در کوتاهمدت به رکود موجود دامن میزند. انتظارات افکار عمومی جامعه مبنی بر کاهش قیمت بسیاری از کالاها بعد از اجرای توافق هستهای باعث شده که بسیاری از مصرفکنندگان خرید خود را به تعویق بیندازند. نمود آن در بازار خودرو به وضوح قابل مشاهده است.
در حال حاضر بانکها از نظر بنیادی نسبت به سایر صنایع در بازار سرمایه چه وضعیتی دارند؟
حجم بالای نقدینگی در بانکها موجب رونق در این صنعت نشده است. واقعیت این است که در حال حاضر بانکها نیز در یکی از بحرانیترین شرایط خود در سالهای اخیر به سر میبرند. بسیاری از آنها به دلیل مطالبات معوق قبلی، عدم بازدهی در صنایع تولیدی و همچنین ریسک بالای وام دهی در شرایط فعلی پرداخت قادر به تامین حداقل نرخ سود تعهد شده به سپردهگذاران نیستند.
اجرای توافق هستهای بر بازار سرمایه چه اثراتی خواهد داشت؟
اجرای توافق هستهای بدون شک باعث رونق در بازار خواهد شد. اما نکته حائز اهمیت در این خصوص آن است که نوع و میزان تاثیرگذاری و زمان آن در صنایع مختلف متفاوت است. بهعنوان مثال، صنایعی که واردات مواد اولیه آنها تاکنون به دلیل تحریمها با مشکل مواجه بوده بسیار سریعتر از سایر صنایع از توافق تاثیر خواهند گرفت. در بسیاری از صنایع نیز ممکن است به دلیل رکود شدید، تاثیرات مربوط به رفع تحریم ملموس نباشد. شرایط داخلی هر صنعت، قوانین حاکم و تصمیمات دولت برای هر صنعت نیز در میزان اثرپذیری آن صنعت متفاوت است.
بهعنوان مثال سودآوری در صنعت پالایشگاهی به تصمیمات دولت بستگی داشته و تاثیرات توافق هستهای بر آن بسیار کمتر خواهد بود. اما حکم کلی در این مورد آن است که اجرای توافق در کوتاهمدت اثرگذار نبوده و سریعترین تاثیرات آن در میانمدت یا بلندمدت خواهد بود. همچنین از مشکلات شدید شرکتها در خصوص سرمایه در گردش نیز نمیتوان به راحتی چشمپوشی کرد. کاهش تولید و فروش در سالهای اخیر موجب شده که با کمبود شدید نقدینگی مواجه شده و برای افزایش تولید به اخذ تسهیلات نیاز داشته باشند. با توجه به نرخ سود بسیار بالای بانکی، مواجه شدن با هزینههای بسیار سنگین در صورتهای مالی بسیاری از شرکتها در سالهای 94 و 95 کاملا طبیعی به نظر میرسد.
اجرای توافق هستهای بر صنایع مهم نظیر پتروشیمی، خودرو و بانک چه اثراتی خواهد داشت؟
صنعت پتروشیمی از جمله صنایعی است که بیشترین تاثیر را از رکود اقتصاد در سطح جهانی گرفته است. اجرای توافق هستهای تاثیر چندانی بر مشکل فروش در این صنعت نخواهد داشت. اما ورود پیمانکاران خارجی به عسلویه و تسریع در راهاندازی فازهای جدید و سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در این صنعت باعث افزایش راندمان و حاشیه سود شرکتهای خواهد شد. در این میان اخباری از قطعی شدن افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها به 13سنت به گوش میرسد که میتواند تاثیرات مثبت توافق را در کام سهامداران تلخ کند.
صنعت خودروسازی نیز با همین مشکل مواجه است. اجرای توافق در مرحله اول باعث تسهیل ورود قطعات و تجهیزات جدید با قیمت بسیار پایینتر از قبل از خارج شده و باعث افزایش حاشیه سود عملیاتی خودروسازان خواهد شد. در مرحله دوم ورود خودروسازان خارجی در این صنعت و همکاری آنها با خودروسازان داخلی باعث تنوع تولید و افزایش کیفیت خودروها خواهد شد. در این میان برنامههایی برای افزایش چشمگیر صادرات نیز وجود دارد که در صورت تحقق، صنعت خودروسازی تا سه سال آینده دچار تحول شگرفی خواهد شد. در این صورت شرکتهای تولیدکننده قطعات و لاستیک نیز میتوانند با افزایش سودآوری همراه باشند.
تاثیرات توافق در صنعت بانکداری داخلی بسیار پیچیده است. از سوی دیگر ورود منابع مالی در خارج از کشور و همچنین توانایی بازپرداخت مطالبات معوق از سایر صنایع میتواند از مهمترین تاثیرات مثبت توافق هستهای باشد. اما مهمترین تهدیدی که بر سر راه بانکها وجود دارد تصمیم دولت مبنی کاهش نرخ سود سپرده بانکی و خروج نقدینگی بانکها و هدایت به سایر بازارها نظیر بازار سرمایه و مسکن است. برآیند این تاثیرات چه مثبت باشد و چه منفی بیشک در بلندمدت بوده و اثرگذاری آن در سال آینده مشاهده خواهد شد.
نقش دولت را در وضعیت کنونی و دوران پساتحریم در بازار سرمایه چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت در حال حاضر کمترین توجه را به بازار سرمایه دارد که این به معنای قصور و کم کاری دولت در این زمینه نیست. دولت در حال حاضر تصمیم دارد بورس بهصورت بنیادی و بدون حباب، از طریق کاهش نوسانات در قیمت ارز و بهبود وضعیت اقتصادی موجب رونق در بازار سرمایه شود، نه از طریق ایجاد جو روانی و فشار بر حقوقیها برای خرید. در صورت لغو تحریمهای نفتی و افزایش صادرات، درآمد کشور افزایش یافته و دولت میتواند از طریق تحقق بودجه در سال 1394 و افزایش آن در سال 1395 بر صنایع مربوط به آن بهصورت مستقیم اثرگذار باشد. اما به نظر میرسد دولت قصد دارد یارانه بسیاری از صنایع را کاهش دهد.
در این شرایط توصیه شما به سرمایهگذاران چیست؟
در شرایط کنونی انتخاب شرکت و صنعت مناسب و همچنین انتخاب افق سرمایهگذاری متناسب با آن میتواند بهترین استراتژی در بازار سرمایه باشد. تحلیل بنیادی شرکتها و صنایع میتواند در این زمینه از اهمیت قابل توجهی برخوردار باشد. همانگونه که اشاره شد بسیاری از سرمایهگذاران (حتی حقوقی) در بازار کنونی به دنبال نوسانگیری و کسب سودهای کوتاهمدت هستند که این مطلب سود ریسک سرمایهگذاری آنان را بالا برده و باعث ایجاد هیجان کاذب و حتی حباب مثبت و منفی در بازار میشود. بدون شک بازگشت سرمایهگذاران به تحلیل بنیادی و انتخاب افق سرمایهگذاری بلندمدت موجب کاهش ریسک، کاهش هیجانات بازار و حباب و همچنین سود بیشتر خواهد شد.