مراسم جایزه امی امسال بهشدت تحت تأثیر سریال پرطرفدار «بازی تاج و تخت» است. سریالی که در ماههای اخیر بینندگان بسیاری را در سراسر جهان جذب خود کرده است. این سریال امسال در بخش نامزدهای دریافت جایزه، رقبا را یکی یکی تار و مار کرده و با 24 نامزدی علاقهمندانش را خوشحال کرده است. سابقه جایزه امی به سال ۱۹۴۹ میلادی باز میگردد اما به تدریج جوایز متنوعتر شده است. برای نمونه، جایزه مربوط به برنامههای روزانه، نخستینبار در سال ۱۹۷۲ اعطا شده و از سال ۱۹۷۴ بهطور مستقل برگزار میشده است.
اما اگر شما هم مثل ما فعال حوزه تبلیغات هستید، احتمالا چندان برایتان مهم نیست که جایزه نقش اول مرد و زن امی به بازیگران «بازی تاج و تخت» خواهد رسید یا سریال دیگر. برای شما مهم این است که سر از کار نامزدهای دریافت بهترین آگهیهای تلویزیونی در بیاورید. به همین خاطر ما در این گزارش برای شما از آگهیهایی خواهیم گفت که از دیدگاه داوران جایزه معتبر امی شایستگی کسب عنوان بهترین را دارند. مراسم جایزه امی که یکی از معتبرترین جایزههای تلویزیونی در دنیاست و معادل اسکار سینمایی شناخته میشود، امسال نیز مانند سالهای گذشته علاقهمندانش را به وجد خواهد آورد.
شش آگهی تلویزیونی در بخش تبلیغات نامزد دریافت جایزه شدهاند. هر شش آگهی نامزد شده از خلاقیتهای کافی برای برنده شدن برخوردار هستند. اگر به تماشای این شش آگهی بنشینید حالتان دائم عوض میشود از خندههای از ته دل گرفته تا صدای تودماغی برای همراهی با شخصیتهایی که در آگهیها نقش میآفرینند. اما همه این آگهیها در عین تنوع و تفاوتهای عمده یک ویژگی مشترک دارند. آنها درسهایی ارزشمند به تبلیغاتچیها میآموزند؛ حتماً کنجکاو شدهاید که بدانید چه درسهایی. از پرسش بجایتان سپاسگزاریم و از شما میخواهیم برای دستیابی به پاسخش این گزارش را تا انتها بخوانید و با دیدگاه پنج آگهی از شش آگهی آشنا شوید:
1- اسنیکرز و خانواده بردی بانج
آموزه: قدرت نوستالژی و البته طنزهای خندهدار را دستکم نگیرید
جایی در درام کلاسیک «مردان دیوانه» دندراپر میگوید: «در یونان، داستانهای نوستالژیک به معنای تازه شدن درد یک زخم کهنه است. دردی که این یادآوری به قلبت میاندازد خیلی قدرتمندتر از یک یادآوری ساده است. این جمله بازیگر «مردان دیوانه» بدون شک درست، تند و تلخ است اما یک چیز کم دارد. نوستالژی به همان اندازه که تلخ و دردناک است، قدرت طنز دیوانهکنندهای هم در خود دارد. شاید به این دلیل که واژه «دیوانهکننده» کلاً حس تلخ را از بیخ و بن ویران میکند. آگهی تازه شکلاتهای خوشمزه اسنیکرز که برای جایزه امی نامزد شده است، به شکلی رویایی نوستالژی و طنز را با هم ترکیب کرده است. در واقع اسنیکرزیها با گریز زدن به درام کلاسیک بردی بانج، مخاطبان ر ا به خوبی یاد نوستالژیهایشان از این درام انداختند. آنها با این کار یکی از بهترین آگهیهای سال را ساختند و حالا انتظار دارند این جایزه معتبر را از آن خود کنند.
2- فتوشاپ و سفری رویایی
آموزه: داستانسرایی ذاتا یک مهارت بصری است
فتوشاپ آنقدر محبوب است که برای محبوبتر شدن چندان نیاز به یک آگهی تلویزیونی ندارد اما در گیر و دار استفادههای خندهدار و طنزآمیز از فتوشاپ سخت میتوان به یادآورد که این نرمافزار فوقالعاده میتواند کاراییهای هیجانانگیز و کاربردی دیگری هم داشته باشد. فتوشاپ انگار این روزها به دستکاریهای عجیب و خندهدار مدلهای روی جلد مجلات محدود شده است، حال آنکه چنین نیست. این آگهی آنقدر حرفهای ساخته شده که به سادگی مخاطب را قانع و رضایتش را جلب میکند. در این آگهی تقریباً تمام تواناییهای نامحدود فتوشاپ برجستهسازی میشود. نکته مهم این آگهی استفاده نکردن از کلام است. در این آگهی بینندگان بدون اینکه مجبور باشند به حرفهای خستهکننده که در بسیاری از آگهیها معمول است گوش کنند، به خوبی به قدرت نرمافزار Adobe پی میبرند. آنها با چشم خود شاهد همه آن چیزی هستند که این نرمافزار میتواند برایشان بیافریند.
3- آلویز، مثل یک دختر
آموزه: در معضلات مهم اجتماعی راه راست را در پیش بگیرید
درخواست از مشتریها برای در میان گذاشتن مشکلاتشان به شما همواره میتواند کارآفرین یا تولیدکننده را در مسیر درستی هدایت کند. برای مثال، جشنواره کن جایزهای دارد با عنوان شیر طلایی که به فعالان مبارزه با تعصبهای جنسیتی اهدا میکند. اگرچه در این گردهمایی بزرگ شرکت تولیدکننده محصولات بهداشتی ویژه بانوان نامزد دریافت جایزه شده است اما برنده واقعی در آن کمپینی در هند است که تلاش کرده تعصبهای خاص جنسیتی در این کشور را از میان بردارد. به سخن دیگر، زمان آن فرارسیده است که شرکتهای گوناگون در سراسر دنیا به خاطر اهمیتی که به آگاه شدن جامعه و گل درشت کردن معضلات اجتماعی میدهند، مورد تقدیر و ستایش قرار گیرند. آیا کسبوکار شما تابهحال وارد چنین چالشی شده است؟ اگر نه، شما بهعنوان صاحب کسبوکار باید از معضلات اجتماعی که بهنوعی به کارتان ربط پیدا میکند، آگاه شده و وارد عمل شوید.
4- نیسان، برای پدرها
آموزه: بچهها فوقالعادهاند
بچهها با چهرههای معصوم خود سوژه فوقالعادهای برای تبلیغاتچیها به شمار میآیند. چشمهای درشت و حرکتهای جذاب و شیرین این بچهها باید با داستانی خوب ترکیب شود تا بتواند به خوبی مخاطب را جذب خود کند. نیسان با آگهی خود به نام «همراه با بابا» توانسته انرژی ذاتی بچهها را در کنار یک داستان خوب قرار دهد. نیسانیها با این آگهی در واقع ناخودآگاه یک داستان کلاسیک و احساسی را تعریف میکنند که به رابطه میان پدر و فرزند میپردازد. داستانی که نهتنها شوق پدر برای بالا کشیدن و ترقی دادن فرزندش را به تصویر میکشد بلکه نشان میدهد فرزند هم انگیزه بزرگی میشود برای تلاش پدر جهت برنده شدن در رقابتی سخت. این آگهی آنقدر قوی ساخته شده که هر کسی میتواند به سادگی با آن همذاتپنداری کرده و خود را جای این پدر و پسر بگذارد.
5- گاتورید: ساخت نیویورک
آموزه: و باز هم مردم عاشق نوستالژی هستند
یکبار دیگر نوستالژی با قدرت جادویی خود پا به میدان میگذارد. در آگهی شرکت گاتورید که تولیدکننده محصولات غذایی و آشامیدنی مربوط به ورزشکاران است، شهر نیویورک در طول سالها نشان داده میشود. در این آگهی همچنین بینندگان همراه با یکی از قهرمانان ورزشی سفر میکنند که طبعا کار را جذاب میکند. از این گذشته، تصویری از سیناترا، خواننده و هنرپیشه فقید آمریکایی در پیشزمینه این آگهی به چشم میخورد. خب! همه اینها وقتی دست به دست هم میدهند کاری جذاب از نظر هنری و قابل تأمل از نظر تبلیغاتی ساخته میشود.
برنده امسال وارث اپل است
نامزدهای امسال تبلیغات تلویزیونی در حالی با هم رقابت تنگاتنگی دارند که سال گذشته برند مشهور و محبوب اپل توانست جایزه بهترین آگهی تلویزیونی را از آن خود کند. اپلیها پارسال با آگهی به نام «Misunderstood» یا «اشتباه» در حضور رقبایی چون نایک و جنرالالکتریک توانستند جایزه امی را صاحب شوند. در تیزر تبلیغاتی اپل، لحظههای مختلفی نشان داده میشود که خانوادهای دورهم برای تعطیلات کریسمس جمع شدهاند و در حال شادی کردن هستند و تنها پسر خانواده است که سرش در گوشی موبایلش است. اما در انتها همه خانواده متوجه میشوند که پسر در حال ضبط تمام این لحظههای بهیادماندنی و تکرارنشدنی بوده است. به این ترتیب و با پایانی خوش اپل بیننده را به این نتیجه میرساند که تکنولوژی و سر در گوشی بودن همیشه هم بد نیست. چنین نتیجهای را به مخاطب القا کردن، آن هم در شرایطی که در عصر حاضر همه از وابسته شدن به ابزارهای فناوری نالان هستند، قطعاً شایسته جایزه امی است.