میگویند گچبری بهعنوان گوشهای از معماری کلاسیک ایرانی قدمتش به دوره ساسانی میرسد اما هنری نیز از گچبری منشعب میشود به نام آینهکاری یا گچبری روی آینه. ورود آینه به ایران، پایهگذار این هنر بوده است. آینه آن هم از نوع ونیزیاش در اندازههای مختلف و از اوایل حکومت صفویه به ایران میآمده است. در این میان بسیار پیش میآمده که آینه میشکسته که در این صورت دیگر ارزشی نداشته است اما ذهن خلاق هنرمند گچبر آن دوران از تکههای شکسته این آینهها در گچبری استفاده میکند و همین امر در نهایت ظرافتهایش بیشتر و بیشتر شده تا جایی که بهعنوان هنری در معماری شناخته میشود. این امر مورد اقبال دربارها هم واقع شده و در بناها و ابنیههای تاریخی کاربرد مییابد.
اماکن مذهبی و قصرهای سلاطین نخستین جایگاه این شاخه از هنر معماری بودهاند. گچبری و آینهکاری به روزگار ما هم رسیده و امروزه هم در ساختمانها کاربرد دارد و بهنوعی شغلی با چاشنی هنر است که میتواند راهی برای درآمدزایی باشد. شیوهکار، ابزار لازم، هزینههای خرید و هزینههای انجام چنین کاری میتواند موضوع اقتصاد هنر باشد. با این مقدمه نسبتا طولانی سراغ گفتوگو با استاد علی حاجیانپور میرویم که از هنرمندان دارای نشان درجهیک ملی است و در حوزه کاری خود جزو اساتید برجسته به شمار میرود.
هنری را احیا میکنم
استاد علی حاجیانپور حالا به فکرش رسیده که هنر گچبری روی آینه را به علاقهمندان آموزش بدهد: میخواهم هنر گچبری روی آینه و شیشه را احیا کنم. این هنر به نوعی منشعب از آینهکاری سنتی ایرانی هم هست. این هنرمند باتجربه نگاهی اصیل به این هنر دارد. میگوید حتی اگر هنر مبنای اقتصاد و درآمدزایی قرار بگیرد، باز هم این پایبندی به اصالت هنر است که میتواند هم این مقوله را رونق ببخشد و هم بیارزش کند که در این صورت راه درآمدزایی را سد میکند. وی اصطلاح بازاری شدن هنر آینهکاری و گچبری را به کار میبرد که هم بهنوعی ساختار سنتی ذهنش را نسبت به هنر نشان میدهد و هم اینکه نگران از کف رفتن ارزشهاست: میخواهم اصالت این کار را به علاقهمندانش بشناسانم تا تنها این هنر مقولهای بازاری نباشد.
رعایت ظرافت یعنی رجوع به اصل هنر
میگوید این کار ظرافتهای زیادی دارد: آینهکاری نوعی سر وکار داشتن با اشکال هندسی هم هست. یک مرحله کار این است که آینهها را در اشکال هندسی و بهصورت ریزریز بُرش میدهند و در کنار هم میچسبانند و مرحله دیگر این است که آینهها را تکهتکه کنار هم قرار میدهند و درزهایی که بین آینهها ایجاد میشود با گلها و برگها و خطوط مختلف گچبریشده پوشش میدهند. هم آینه دورریز نمیشود و هم اینکه زیبایی ویژهای دارد. وی همچنین به رنگآمیزی در آینهکاری اشاره میکند و میگوید: رنگآمیزی مسئلهای جدید در آینهکاری است و کار بسیار دشواری است زیرا اگر رنگ و روغن آغشته شود، تمیز کردنش بسیار سخت است.
وی همچنین در مورد ساز و کار گچبری روی آینه میگوید: زدن چسب روی آینه، نخستین مرحله گچبری آینه است. زدن چسب هم فوت کوزهگری دارد. افراد زیادی هستند که بعد از چند روز کارکردن، کار را رها میکنند با این استدلال که میگویند گچ را انداختهایم روی آینه اما تا بلندش کردهایم، گچ سر خورده است. چسب زدن قلق خود را دارد. در گذشته از سیریش استفاده میشده و الان از چسب چوب. منتهی همان سیریش را به چسب چوب میتوان اضافه کرد که حاصل بهتری دارد. بعد از زدن چسب روی شیشه تا یک روز صبر میکنیم که خشک شود. بعد گچ را روی آن میاندازیم. طرحی را که آماده کردهایم، با زغال گرته میکنیم روی گچ. یعنی کپی میکنیم. پرداخت و ساختن کار مرحله دیگر است. مرحله آخر هم تمیز کردن شیشه است و در واقع تمیز کردن لابهلای شیشهها سختتر از انجام خود کار است.
هزینهها و دستمزدها
درآمدزایی از هنر به این معنی نیست که به کالایی بازاری به معنای سخیفش تبدیل شود، بلکه همانطور که این استاد کهنهکار معتقد است با رعایت ظرافتها و فوتوفنهای اصیل ارزش ریالی یک کار هنری هم بیشتر میشود. اما قیمتگذاری گچبری، آینههای گچبریشده و آینهکاری در ساختمانها به چه صورت است؟ براساس اطلاعات موجود گچبریهای ساده و سهبعدی، هر متر بین 32 تا 40هزار تومان قیمتگذاری میشود. همچنین انواع گچبری توسط استادکارها یا افراد معمولی از متری 85هزار تا 250هزار تومان است. آینهکاری هم از متری 200هزار تومان برای آینهکاری ساده شروع میشود و تا متری 450هزار تومان برای آینهکاری حرفهای افزایش مییابد.
همچنین حاجیانپور در مورد قیمتگذاری گچبری روی آینه میگوید: بستگی دارد که چقدر روی آینه کار شده باشد. مثلاً کاری 2میلیون و 500 هزار تومان قیمت میخورد و دیگری 2میلیون تومان. یکمیلیون و 500هزار تومانی هم داریم. یکمیلیون تومانی هم بینشان یافت میشود. میگوید بسته به طرح، میزان کار و مقدار زمانی که صرف انجام کار میشود، هزینهها کم و زیاد میشود. همچنین خلوت بودن یا شلوغ بودن طرح اجراشده هم تأثیر زیادی روی قیمت نهایی دارد. دلیلش هم این است که کارِ به اصطلاح شلوغ دارای نقوش و خطوط بسیار است و این مسئله ظرافت، دقت و زمان بسیار زیادی میطلبد. اما کارهای سادهتر که پیچیدگی خط و نقش ندارند، معمولاً قیمت کمتری را به خود میبینند. البته اینکه استاد کاری را انجام داده باشد یا شاگرد نیز در قیمتگذاری نهایی بسیار مؤثر است.
میگوید هر کسی ارزش کار هنری را متوجه نمیشود و این میتواند نوعی تهدید برای فروش باشد. مثلاً وقتی مشتریان از من در مورد مواد اولیه کار میپرسند و من جواب میدهم گچ. انتظار دارند که یک اثر هنری را به قیمت نازل به آنها بفروشم چون گچ ارزان است. درحالیکه مگر میتوان مثلاً کوزه را به قیمت خاک رس فروخت. ما گچ را در فرآیندی از آفرینش به یک اثر هنری تبدیل میکنیم که دیگر نباید براساس مواد اولیهاش قیمتگذاری شود. الان تنها کسانی که این کار را میشناسند و علاقهمند هستند در ساختوسازهای خانهشان از این طرحها استفاده میکنند. این هنرمند همچنین اضافه میکند: گاه یک تابلو دوماه زمان میبرد که حدود 2/5میلیون تومان هم قیمتش است. کار را میتوان طی یکماه تمام کرد اما با کیفیت پایینتر و قیمت کمتر.
کار؛ زندگی و آموزش دانشگاهیان و بازاریها
شاگردان زیادی در بازار کار دارم. در مرکز میراثفرهنگی هم حدود شش شاگرد دارم که به آنها آموزش میدهم. حاجیانپور بعد از بیان این جملات میگوید: خانمها از این هنر و آموزش آن بیشتر استقبال میکنند تا آقایان. چون دید ظریفی دارند و زیبایی این کار را میپسندند. وقتی از او میپرسم چه میزان زمان و هزینه برای یادگیری این هنر لازم است، میگوید: طی پنج تا شش ماه میتوان مراحل اولیه کار را یاد گرفت. اما مهارت طی تجربه بهدست میآید. از شاگردان حرفهای ساعتی 20هزار تومان و بقیه ساعتی 15هزار تومان بابت آموزش دریافت میشود: هم از دانشگاه شاگرد دارم و هم از گچبرهای ساختمانی.
اما دیگر خیلی نمیتوانم کار کنم. با این سابقه کاری نه بیمه هستم و نه حقوق بازنشستگی دارم. در جوانی درآمدم خوب بود و خریدار زیاد بود و نگران بیمه و این روزها نبودم. در حال حاضر روزی بین 200تا 300هزار تومان به اساتید این کار اجرت میدهند. من این روزها توان سابق را ندارم. این کار مانند کار قهرمان کشتی است. قهرمان کشتی تنها 10سال در اوج است. این کار هم دوران اوج و فرود دارد. از 20 تا 30سالگی میتوان کارهای سخت را انجام داد. هرچند از نظر طراحی و تجربه آدم پختهتر میشود. الان طرحهایم را خودم میکشم و همه را هم بهصورت تجربی آموختهام. اما تنها یک زیرزمینی پنج تا شش متری دارم که کارهای سفارشیام را در آن انجام میدهم. محیط بهتر و بزرگتری نتوانستم فراهم کنم.
با اینکه میگوید این روزها توانش کمتر شده اما انگار باز به یاد جوانیاش میافتد که میگوید: اما اگر کاری در خور به من پیشنهاد شود شاید روی داربست مطمئنی که بشود رویش نشست هم بروم و این کار را انجام بدهم. کارگاهی هم در زیرزمین خانهاش دارد. هفتهای دو روز به نمایشگاه آثارش در برج میلاد هم میرود. کارهایی که تاکنون انجام داده بیشمار است. کاتالوگی روی میزش است. ورقش میزند و عکسی را نشانم میدهد: دومتر عرض و سهمتر طول این کار بوده است.
رزومه کاری
عکسی را نشانم میدهد و میگوید 90درصد این آدمها الان مردهاند. عکس از دوران جوانیاش و سال 56 است در خیابان فرمانیه. خانهای برای فردی خاص. همچنین مجلس شورای ملی، کاخ نخستوزیری، مرمت شمسالعماره، باغ فردوس و موزه زمان جزو مکانهای مهمی هستند که در آنها هنر خود را آفریده است. به اینها باید خانههای شخصی چه در ایران و چه خارج از کشور مثلاً آلمان را هم اضافه کرد. سال 53 به مدت سهماه در آلمان روی یک خانه کار کردم. همه هزینههای اقامت را هم صاحبِ خانه داده است. سال 56 هم خانهای را در شمال تهران بالاتر از میدان اختیاریه کار کردم. آن کارها را دوست داشتم. طرحهایش سنتی بود. حتی اخیراً رفتم و برای تهیه عکس از آن بازدید کردم.
میگوید در مجلس شورای ملی بیش از 100نفر هنرمند گچکار کار کردیم. آدرسش را هم میدهد: طبقه بالا از سمت راست که وارد اتاقها شوید، دور تا دور اتاقهای مشرف به سالنهای اصلی را ما کار کردیم. آن زمان در ساختمانها از گچبری و معماری استفاده میشد. اما امروزه هم وقت میبرد و هم هزینه. بنابراین کسی استقبال نمیکند. کمتر کسی پیدا میشود مانند حاج حسین خداداد که 15سال گچبر استخدام کند تا موزه زمان را بسازد. خود من تقریباً دو سه مرحله در این موزه کار کردم.
ابزار کار
دمبری را نشان میدهد که به علت کار زیاد کوچک شده است. به مزاح میگوید مانند خودم آب رفته است. قلمقاشقی دیگر ابزار این کار است. قاشقی متوسط هم ابزار دیگری است. پرگار، نقاله ریز، نقاله درشت ابزار دیگر است. در مورد ساختن این ابزارها میگوید: خام این ابزارها را از قلمساز میگیرم و خودم میسازم. آهنگرها هم درست میکنند اما مثلاً ناصاف است و ظرافت لازم را ندارند. من خودم بالای سر سازنده میایستم و از او میخواهم که هر آنچه میخواهم درست کند. میزان نازکبودنشان تعیینکننده ظرافتهای کار است.
نقش مؤثر میراثفرهنگی در معرفی هنر
عدم شناخت مردم از هنر و ارزش هنر همیشه تهدیدی برای بقای هنر و بازار هنر است. حاجیانپور میگوید: سازمان میراثفرهنگی میتواند نقس مؤثری برای شناساندن این هنر به مردم داشته باشد: باید تبلیغات بیشتری برای این کار انجام دهد تا ارزش، تاریخ و قدمت این کار را به مردم نشان دهد. مثلاً جایگاهش در معماری سنتی را نشان دهند تا در ساختوسازهای امروزی نیز مورد اقبال واقع شود. چون این کار میتواند منبعی برای درآمد باشد و اشتغالزایی ایجاد کند. الان صاحبکارها دیگر به اسلوب کار و اصالت کار توجه نمیکنند. کارها را بازاری تحویل میدهند و کارهای قالبی هم کار میکنند. هرچند هستند خانوادههایی که از کارهای قالبی استفاده کردهاند ولی دوباره میتراشند و از گچبری با قاعده اصلی استفاده میکنند.
نقش آخر
نوای دلانگیز استاد شجریان در سالن طنینانداز است. نقشها با موسیقی گره میخورد و به خورد گچها میرود. استاد هم با این حال و هوا کار میکند: این کار را که انجام میدهم، دوست دارم با موسیقی سنتی کار کنم چون روی کیفیت کار و ذوق و خلاقیت تأثیرگذار است و این جمله را که میگوید به یاد حرف حافظ میافتم که میگوید: کی شعر ترانگیزد خاطر که حزین باشد...
گیومه
استاد علی حاجیانپور متولد ۱۳۱۹ در روستای اسلامآباد از توابع همدان است. ابتدا در کنار معماران دوران خود کار کرده و بعدها با هنر گچبری آشنا میشود. گچبری سنتی و بومی ایرانی و بعد سبکهای اروپایی را فرامیگیرد. تا جایی که این دو سبک را بهصورت تلفیقی نیز اجرا میکند. حاجیانپور در ساخت نقوش دو گچه یا یکگچه چدنی مهارت ویژهای دارد. بهگونهای که ابتدا به اندازه دو یا سه سانتیمتر گچاندازی میکند و طرح میزند سپس برای قسمتهای برجسته چنگ یا گل و برگ مجددا چند سانتیمتر گچاندازی و آنگاه کار ترکیب را انجام میدهد. این هنرمند از چند سال پیش غیراز اجرای هنر گچبری برای تزیین ابنیهها، ساخت آینههای گچبری شده را آغاز کرده و در طی سالیان متمادی با بهکارگیری مهارت و استادی، موفق به کسب درجه یک هنری (معادل دکترا) از شورای ارزشیابی هنرمندان سازمان میراثفرهنگی شده است.