پدیده مهاجرت میتواند پیامدهای خوب و بد زیادی برای كشورهای مقصد داشته باشد. از میان همه پیامدها، جنبه اقتصادی مهاجرت همیشه عاملی برای استقبال یا مخالفت با مهاجران بوده است.دركشورهای زیادی، قوانین بهگونهای هستند كه پدیده مهاجرت میتواند از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد. با این حال مسئله تقبل هزینههای مهاجران چنان جدی است كه در اروپا كشورهایی مانند دانمارك قوانین خود را تغییر دادهاند تا از نظر اقتصادی به خاطر پذیرایی از مهاجران متضرر نشوند. اما سوال اینجاست كه چه كسی باید هزینههای زندگی مهاجران را بپردازد؟
نخستین پاسخ این است: كشوری كه آنها را به این روز انداخته باید كمك كند تا جنگ داخلی احتمالی یا هر عامل دیگری متوقف شود و هزینههایی را كه به شهروندانش وارد شده جبران كند. این یعنی اینكه دنیا باید كاملا در صلح باشد. شاید روزی در آینده، این كشور هزینهای را كه به شهروندانش وارد كرده جبران كند. برای مثال، دولت آلمان هنوز به قربانیان هولوكاست جریمه میدهد اما در حال حاضر، چنین دنیایی دور از دسترس به نظر میرسد.
پاسخ دوم، كشور دیگری است كه باعث شده است مردم از كشور اصلی خود آواره شوند. هنوز این بحث مطرح است كه دولت آمریكا باید به خاطر شروع جنگ افغانستان در مقابل افغانیهایی كه از كشور خود فرار كرده و به كشورهای دیگر مهاجرت كردهاند پاسخگو باشد. پاسخ سوم، كشورهای همسایه است. وظیفه آنهاست كه شرایط كشور همسایه را درك و از مهاجران پذیرایی كنند. حضور مهاجران در كشورهای همسایه همچنین به این معناست كه در نخستین موقعیت، میتوانند به خانه خود برگردند، اما معمولا شرایط اینگونه است كه جنگهای داخلی در نقاطی از دنیا اتفاق میافتند كه كشورهای همسایه از نظر مالی و اقتصادی توانایی پذیرایی از سیل عظیمی از مهاجران را ندارند.
پاسخ چهارم، همه كشورهای دنیا هستند كه به حقوق بشر احترام میگذارند و به آن ایمان دارند. و پاسخ نهایی، خود مهاجران هستند. یعنی خود آنها تا آنجا كه میتوانند باید پاسخگوی شرایط خودشان در كشورهای دیگر باشند. با اعتقاد داشتن به این پاسخ است كه دانمارك در قانون جدید خود به پلیس اجازه میدهد هر چیز باارزشی -مانند طلا و جواهر- را از مهاجران بگیرد و ضبط كند.
و حالا این سوال بزرگتر و مهمتر مطرح میشود: آیا این درست كه از پناهجویان خواسته شود هزینه بلایی را كه به سرشان وارد شده بپردازند؟ آیا قانونا میشود از مهاجران خواست هزینهای را كه به كشور میزبان وارد كردند خودشان پرداخت كنند؟ پاسخ این سوال واقعا پیچیده است. اول اینكه ارقام مربوط به هزینه مهاجران چندان واضح و شفاف نیست. در بسیاری از كشورهای پیشرفته، مهاجران خیلی زود وارد تعامل با جامعه میشوند و به اقتصاد آن كمك میكنند. دوم اینكه همین حالا هم مهاجران بخشی از هزینه اسكان در كشورهای مقصد را پرداخت میكنند.
برای مثال، در كانادا و آمریكا، دولت هزینه جا به جایی مهاجران به شهرهایی را كه خودشان انتخاب كردهاند، میدهد اما مهاجران به محض اینكه كار پیدا كردند، موظف به بازپرداخت این هزینهها هستند و این تفاوت قانون در كانادا و آمریكا با دانمارك را نشان میهد. در كانادا و آمریكا از مهاجران درخواست میشود هر وقت كه توانایی داشتند هزینهها را بازپرداخت كنند. در دانمارك و همینطور سوییس اما همان ابتدا از مهاجران خواسته میشود هر چیز باارزشی را كه با خود آوردهاند به دولت بدهند.
این واضح است كه برخی از مهاجران هرگز نخواهند توانست هزینهای را كه دولت برای آنها كرده پس بدهند و هرگز هم به اندازه كافی مولد نخواهند بود كه به اقتصاد كشور مقصد كمك كنند. بعضی از آنها در چنان شرایط بدی هستند كه دیگر هرگز نمیتوانند روی پای خود بایستند. اما اگر به این مسئله اعتقاد داشته باشیم كه قربانیان بیعدالتی نباید تاوان كار بد دیگران را بدهند، هرگز این مسائل پیش نمیآید. با همه اینها، هیچ پاسخ روشنی برای اینكه كدام كشورها و كدام شهروندان باید هزینه دفاع از حقوق مهاجران را بدهند، وجود ندارد.