با پیشرفت روزافزون کشورها و تغییراتی که گاهی لحظهای بهوجود میآید، مدیریت بازاریابی و سیستمهای وابسته به آن نیز دچار دگرگونی شده و میشود. امروزه تغییرات در روشهای بازاریابی نیز کاملا به چشم میآید و هرچند فلسفه و هدف بازاریابی همان است که بود اما تغییرات شگرفی در شیوهها، دستورالعملها و راهکارها بهوجود آمده است. این تغییرات مبدع اسامی و اصطلاحات جدیدی است که هر روز با دستهای از آنها آشنا میشویم و بازاریابی محتوایی یکی از این واژههاست؛ واژهای که این روزها بسیار آنرا میشنویم و دانسته و نادانسته بسیار با آن سر و کار داریم.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
برخی گمان میکنند بازاریابی محتوایی در اینترنت خلاصه شده است و در فضای مجازی معنا پیدا میکند. شاید دلیلش این است که این واژه همراه با رشد بازاریابی دیجیتال فراگیر شد. اما بازاریابی محتوایی کاری است که بشر سالهاست با آن در ارتباط است؛ خلق یک محتوای ارزشمند که دائمی و مرتبط اتفاق میافتد، با در نظر گرفتن بازار هدف مشخص و به منظور ایجاد رغبت بیشتر در این بازار هدف، برای انجام فعالیتی که برای خالق محتوا سودآور باشد. حالا این محتوای ارزشمند میتواند در یک وبلاگ، در یک روزنامه یا در یک اعلامیه کاغذی باشد. مهم این است که با این روش ارزشی به مخاطب منتقل شود. دلیل اینکه این واژه با نتورک مارکتینگ یا بهطورکلی اینترنت عجین شده، این است که اینترنت مخاطب بیشتری دارد و بهعنوان دیواری عمل میکند که با چسباندن اعلامیه خود به آن از مخاطب فراوانی بهرهمند میشوید.
پس با در نظر گرفتن وجود اینترنت، یکی از دلایل استقبال از بازاریابی محتوایی امکان فراگیر بودن، پرمخاطب بودن و سادگی کار است. اما دلیل دیگر اقبال این روش را میتوان در آگاهی مشتریان یافت. امروز مشتریان کمتر تحت تاثیر شیوههای قدیمی تبلیغات و بازاریابی هستند. مشتریان باهوش شدهاند، گول نمیخورند. امروز همیشه حق با مشتری است و برای جلب او باید منطقی باشید و پیشنهادی کنید که نتواند آنرا پس بزند. شیوههای قبلی برای او شناخته شده است و ناخودآگاه در مقابل آن حالت تدافعی پیش میگیرد. مشتریان از تبلیغات تکراری خسته شدهاند و بهدنبال بهترین کیفیت با کمترین هزینه هستند. باید آنها را متقاعد کنید که شما همان چیزی هستید که آنها بهدنبال آنند. تولید محتوا روش مناسبی برای تحلیل و توضیح و بررسی منطق شماست.
ماجرای دیگر در پس پرده استقبال از تولید محتوا، هزینه آن است. طبیعتا تولید محتوا هزینه کمتری را در پی دارد و بسیار کمک میکند تا کسبوکارهای نو را نیز به خود جذب کند. حالا شما تریبونی دارید که ارزانتر است، همهگیر است، منطقی است و در دسترس است. اما این پایان کار نیست. بازاریابی محتوایی اثربخشتر است. تاثیرات روانی مفیدی با مخاطب دارد. ارزشآفرین است و مخاطب حس میکند چیزی به دانستههایش اضافه شده است. کششی ناملموس را برای مشتریان ایجاد میکند و اگر به درستی ایجاد شود، حتی اگر مشتری نسازد، حداقل جذب مخاطب دارد. مانند تبلیغات دیگر هجوم نمیآورد بلکه در کنار مخاطب قدم برمیدارد و سعی دارد برای رفع مشکل او مشاوره دهد.
گروهی بازاریابی محتوا را از تبلیغات جدا میکنند و بهدلایلی که گفته شد تبلیغات را یک فعل هجومی میدانند درحالیکه این گروه تصور محدودی نسبت به تبلیغات دارند. تبلیغات بهعنوان ابزار بازاریابی مانند هر تکنیک دیگری رشد میکند. محدودیتهای خود را میشکند و تغییر ایجاد میکند. این تغییرات طبیعتا تعریف تبلیغات را در هر دورهای عوض میکند. پس باید بپذیریم امروز با تعریف جدیدی از تبلیغات روبهرو هستیم. بازاریابی محتوا هم بخشی از تبلیغات است. شاید بتوان آنرا در BTL )Below the line) گنجاند. تبلیغاتی که براساس اطلاعات صورت میگیرد، تمرکز دارد، کمهزینهتر است و انرژی آن بر تاکید به مشتریان است. اگر نگاهمان را اینگونه تغییر دهیم و تولید محتوا را جزئی از ابزار تبلیغات بدانیم، میتوانیم آنرا در ساختار BTL و در قالب کمپین تبلیغاتی به مشتریان ارائه دهیم. برای اجرا زمانبندی داشته باشیم، سیاستگذاری کنیم و بازخورد آنرا بسنجیم.
هماکنون در ایران شرکتهای BTL بهوجود آمدهاند که تمرکز خود را فقط بر این شیوه معطوف داشتهاند. کمپین خود را براساس تعریف شیوه خود ارائه میدهند و برنامههای زمانبندی شده را میسازند. حتی این تعریف محتوا به یمن خلاقیت گروههای ایدهپرداز به دیگر رسانهها با دسترسی عمومی نیز گسترش پیدا کرده و همهجا مورد استفاده است. فراگیر شدن بازاریابی محتوا فصل جدیدی از بازاریابی دورهای است که در آن زندگی میکنیم. باید منتظر باشیم و ببینیم که نسل معاصر ما شاهد چه تحولات سریع و هوشمندانه دیگری در دوره حیات خود خواهد بود.
* مشاور توسعه بازار