همیشه بستهبندی جذاب و زیبا نیست که باعث خرید میشود. امکان دارد بستهبندی محصول شما نه چندان زیبا، بلکه خاص و کمی عجیب باشد تا مصرفکننده برای امتحان کردن و خرید به سراغش برود. چند وقت پیش دوستی بستهبندی متفاوتی را از یک محصول در بازار به دستم داد. از روی بستهبندی متوجه نشدم بستهبندی برای چه محصولی است، وقتی بسته را باز کردم متوجه شدم که حاوی دو عدد خرماست.بستهبندی ویژگی خاصی نداشت، ولی با تمام بستهبندیهایی که از خرما در بازار وجود دارد، متفاوت بود و همین مسئله من را به خرید ترغیب میکرد.
خرمای صادراتی با بستهبندی فلهای
خرما محصولی ارزشمند است، ولی همیشه بستهبندی بیکیفیتی دارد. در بسیاری از خبرها گفته میشود که خرمای ایران بهترین کیفیت خرمای جهان را دارد و اگر درست بستهبندی و صادر شود، میتواند به کالایی ارزآور تبدیل شود. از صادرات این محصول به خارج از کشور دهها سال میگذرد؛ صادراتی که همان شکل بستهبندی سنتی روز اول خود را حفظ کرده و تغییری در آن ایجاد نشده است. فرانسه، انگلیس، آلمان و کانادا از عمده خریداران خرمای ایران هستند که این محصول را فلهای خریداری و با بستهبندیهای متفاوت و زیبا به سراسر جهان صادر کرده و سود زیادی را نصیب خود و کشورشان میکنند.
به گفته مسئولان، سالانه نیمی از خرمای تولیدی درکشور از بین میرود که یکی از دلایل اصلی آن بستهبندی نامناسب این محصول است. اکثر بستهبندیهای این محصول مانند تمامی کالاهای سنتی ایرانی بهصورت غیربهداشتی و ابتدایی انجام میشود. می توان گفت تمامی بستهبندی محصولات سنتی داخلی مشابه هم هستند.
در مورد تمامی این بستهها شلوغی در بسته باعث شده که چشم نتواند المانهای اصلی بسته را ببیند. این بستهبندیها معمولا دارای فرم هندسی منظمی است که یک حجم ساده مکعبی دارند و در بیشتر بستهها از تصاویر نخلستان خرما و در برخی موارد، از تصاویر واقعی فرزندان خود تولیدکنندگان محصولات روی بستهبندی خرما استفاده شده که از جذابیت این بستهبندیها بیشتر و بیشتر میکاهد.
تمامی بستهبندیها از جنس مقوا بوده و به وسیله چسب و منگنه شکل هندسی به خود گرفتهاند. این بستهها آنچنان مقاومت ندارند و به دلیل نداشتن استحکام در مقابل فشارهای سنگین و در حملونقل، آسیبپذیر بوده و باید درحمل آنها دقت کرد. از روش باز و بسته کردن این بستهبندیها هم نگوییم که خود داستان دیگری دارد.
کلیشه نقش بستن تصویر اموات روی محصولات سنتی
تمام مشکلات موجود در حوزه بستهبندی خرما باعث میشود که یک بستهبندی متفاوت حتی اگر چندان خلاقانه طراحی نشده باشد، به چشم بیاید. بسته خرمایی که به دستم رسید، با تمامی موارد مشابه در بازار متفاوت بود. این بستهبندی تکنفره بود و طبق نوشته روی بستهبندی برای مصرف کوهستان تعریف شده بود. مصرفکننده تا زمانی که بستهبندی را کامل باز نکند، امکان ندارد متوجه شود که این بستهبندی محصول خرما را درون خود جای داده است.
بعد از بازکردن، دو عدد خرمای رطب که در کیسه پلاستیکی پیچیده شده، دیده میشود. از محتوای داخلی که هیچ فرقی با محصولات دیگر نمیکند که بگذریم، نوشتههای روی بستهبندی از همه چیز جالبتر بود.بستهبندی قرمزی که عکسی از اجداد صاحب کارخانه روی آن نقش بسته بود. درست مشخص نیست این فرهنگ از چه زمانی وارد صنعت بستهبندی ایران شده؛ اما انگار نمیشود محصولی سنتی در ایران دید که تصاویری از چهرههای مدفون شده روی آن نباشد.
این عکسهای قدیمی معمولا بدون هیچگونه دستکاری با همان کیفیت و فرم نه چندان مطلوب روی بستهبندی محصول نقش میبندد. دوستی نقل میکرد در سفری به اروپا یک محصول سنتی ایرانی را به سوغات میبرد و برای جلب توجه چند نفر آلمانی تا میتواند از محصول برای آنها تعریف میکند. آنها ابتدا با تعجب به بستهبندی نگاهی میاندازند و میگویند که این دیگر چیست.
بعد از کلی پافشاری بالاخره راضی به خوردن میشوند و متعجب از ناهماهنگی طعم و کیفیت محصول با بستهبندی آن میپرسند: آیا شما هنوز با نرمافزار فوتوشاپ آشنایی ندارید که حداقل تصویر مردگان خود را کمی جذابتر کنید تا مصرفکننده اگر خواست محصول خوشمزه شما را در شب مصرف کند، بعد از دیدن تصویر روی بستهبندی خواب پریشان نبیند؟ از عکس هم که بگذریم، محل باز کردن بستهبندی جالب بود که بسته از محل نامرسومی باز میشد و این امتیازی برای بستهبندی بود؛ چون نشان میداد بالاخره یک نفر بازکردن آسان را مورد نظر قرار داده است.
پیگرد قانونی برای بستهبندیهای کپی شده
روی بستهبندی خرمای مورد نظرمان با خط درشت و رنگ متفاوت از بستهبندی نوشته شده بود: «طرح این جعبه در اداره مالکیت صنعتی به ثبت رسیده است. هرگونه تقلید یا مشابهسازی از این طرح از سوی مقامات قضایی پیگرد قانونی دارد.» پیگرد قانونی برای یک طرح بستهبندی که هیچ شماره ثبت و بهرهبرداری وزارت بهداشتی روی آن نیست، کمی عجیب به نظر میرسد. بااین حال متعصبانه برخورد کردن صاحب اثر و دفاع تمام و کمال او از طراحی خود جای قدردانی دارد.
شاید اگر تمامی طراحان این قدر در این مورد پافشاری کنند، هنر کپیکاری در صنعت بستهبندی کشورمان کمرنگتر شود. وقتی بستهبندی قرمز رنگ و متفاوت خرما به دستم رسید، از آن عکس گرفتم و در فضای مجازی برای دوستانم به اشتراک گذاشتم تا نظر آنها را درمورد بستهبندی بدانم. البته درمورد بستهبندی توضیحات کاملی دادم که این بستهبندی خرمایی است که کارخانه آن در تبریز است و اطلاعات جانبی دیگری را هم اضافه کردم تا دوستان نظرات کارشناسی خود را بهعنوان مصرفکننده کالا راحتتر ارائه کنند.
در میان نظرات مختلفی که تقریبا همگی از خاص بودن و کاربردی بودن محصول تعریف کرده بودند، یک پیام نظرم را به خود جلب کرد. فردی ادعا میکرد که این بستهبندی کپی شده از بستهبندی خرمایی است که او چند وقت پیش هنگام سوار شدن در هواپیمایی از امارات برای مصرف دریافت کرده است. وقتی تصویر بستهبندی خرمای اماراتی را دیدم، متوجه شباهت زیاد آن با بستهبندی خرمای مورد نظر شدم. فقط رنگ آن سورمهای بود و با رنگ نقرهای روی آن لوگوی هواپیمایی امارات و عبارت «رمضان الکریم» حک شده بود.
به نظر میرسد این بستهبندی برای ماه رمضان طراحی شده است. البته آن بستهبندی با اینکه یک سفر را طی کرده و مدتی نیز در چمدان تحت فشار بود، باز هم فرم اصلی خود را از دست نداده و سالم و بدون هیچ مشکلی قابل استفاده بود، ولی بستهبندی مورد نظر ما از زمان خرید تا زمانی که به دستم برسد، چیزی از آن نمانده بود. نمیدانیم این شباهت بستهبندی تکنفره خرما با نمونه خارجی اتفاقی پیش آمده یا طراح این بستهبندی هم مثل باقی همصنفان خود به نمونههای خارجی نظر ویژهای دارد.
گذشته از این مورد خاص، یک مشکل اساسی در بستهبندی ایرانی وجود دارد و آن این است که طراحان بستهبندی کپی شده را به راحتی به نام خود در کشور ثبت میکنند و حتی برای کپیکاران بعدی خط و نشان میکشند که در صورت تقلید پیگرد قانونی نیز خواهد داشت. آیا کسانی که این بستهبندیها را ثبت میکنند نباید جستوجویی انجام دهند و ببینند این بستهبندی در جای دیگری ثبت شده است یا خیر؟
سروصدا برای هیچ
برخی از کارشناسان بستهبندی ادعا میکنند کسانی که ثبت بستهبندی را انجام میدهند، از کارشناسان این رشته نیستند و هیچ تحقیقی هرچند سطحی را در این زمینه انجام نمیدهند. کارشناسی در این مورد به «فرصت امروز» میگوید: «صاحبان اکثر شرکتها در سفرهای مختلف خود وقتی بستهبندی خاصی نظرشان را جلب میکند، آن را همراه خود به ایران میآورند و طرح بستهبندی را با کمی تغییر یا بدون هیچ تغییری به نام خود ثبت کرده و به بازار ارائه میکنند، تا حدی که بعضا طرح را مقابل طراحان قرار میدهند و از آنها میخواهند که موبهمو از آن طراحی تقلید کنند.
اگر هر فردی جستوجوی کوچکی درحوزه بستهبندی شویندهها و موادغذایی انجام دهد به عمق فاجعه پی خواهد برد که چقدر موارد مشابه در این حوزه وجود دارد. حال نکته جالب این است که اکثر شرکتها از بیاخلاقی موجود در بازار گلهمند هستند؛ درحالی که این بیاخلاقی ریشه در خود این شرکتها دارد. اکثر شرکتها ادعا میکنند که نخستین هستند و خلاقیت به خرج دادهاند.
وقتی در کشوری بحث کپیرایت معنا ندارد، پس چرا افراد این حوزه اجازه پیدا میکنند از واژههایی مثل نخستین و خلاقیت استفاده کرده و برای خود مشکلتراشی کنند. این یک پیشنهاد به شرکتهاست که از این واژه استفاده نکنند تا ذهن هیچ فرد کنجکاوی برای جستوجو تحریک نشود. از این طریق میتوانید به راحتی و بیسروصدا به خلاقیت خود ادامه دهید.
***
چای ایرانی و بستهبندی هلندی
نمونهبرداری از طراحیهای دیار فرنگ در همه حوزهها دیده میشود. سال گذشته یک بستهبندی از نوعی چای فوری به بازار آمد که تبلیغات گستردهای در مورد بستهبندی آن شد. صاحبان آن ادعا کردند که تحولی عظیم در صنعت چای تیبگ ایران صورت گرفته است و این بستهبندی خاص برای نخستین بار در ایران انجام شده است. بستهبندی برای کسانی که همیشه تیبگ را با یک شکل و شمایل دیده بودند جالب توجه بود.اما نکته جالب و متفاوت این بستهبندی این بود که طراح حتی رنگ و فرم بستهبندی نمونه خارجی را هم تغییر نداده بود ولی ادعای خلاقیت میکرد.
با تمامی توصیفات، مدیر فروش شرکت بستهبندی چای عنوان کرده بود که این بستهبندی مدتها قبل به ذهن مدیرعامل شرکت که سابقه طولانی در طراحی بستهبندی خلاقانه در بازاردارد، رسیده است. مدیرعامل این بستهبندی را برای قهوه طراحی کرده بود ولی به دلیل وجود گردههای ریز قهوه برای آن مناسب نبود و با کمی تغییرات برای چای مورد استفاده قرار گرفت. نکته جالب اینکه درسایت این شرکت تصاویری از مدارک ثبت این طراحی در سال 1388 موجود بود.
این در حالی است که همین بستهبندی سالها قبل توسط یک شرکت هلندی با آدرس وبسایت www.ticolino.net برای چای و قهوه فوری استفاده شده بود. مدیر فروش آن قدر زیبا درباره طراحی و شکل منظم هندسی سوراخهای بستهبندی صحبت کرده بود که دهان هر فردی از این همه خلاقیت برای مدتها باز میماند. این شرکت ادعا کرده بود که برای این بستهبندی نمیتوان از هر نوع چای نامرغوبی استفاده کرد و موقع استفاده مشکل تمامی تیبگها را ندارد و هر فردی با استفاده از آن مجذوب این بسته میشود.
همچنین عنوان شده بود که بسیاری از مصرفکنندگان با دیدن این بستهبندی، چای تمامی شرکتها را کنار گذاشتهاند و دلخورند که چرا زودتر این بستهبندی را طراحی نکرده و به بازار ندادهایم. بعد از رو شدن ماجرای کپی بودن بستهبندی، بهعنوان یک مشتری حتی به کیفیت محصول هم شک کردم. بعد از اینکه برخی از کارشناسان این رشته به این موضوع اعتراض کرده و مدارک و آدرس وبسایت شرکت هلندی را منتشر کردند، باز هم شرکت مذکور به راحتی ادعا کرد که این طراحی را قبلا ندیده است و امکان دارد همزمان به ذهن دو طراح در دو نقطه دنیا رسیده باشد. اما مشابه بودن عین به عین بستهبندی و رنگ دو محصول، موضوعی است که قضاوت در خصوص آن را باید بر عهده خواننده گذاشت.