گرانی اخیر باعث میشود اقشار مختلف جامعه اعم از کارگر، کارمند و... فشار زیادی را متحمل شوند و شرایط زندگی برایشان سختتر شود، زیرا پایه اصلی خوراک هر فرد نان است، به همین دلیل این افزایش قیمت بیتاثیر نخواهد بود. از آنجاییکه همه امور بهصورت زنجیروار به هم متصل است و هیچکس جدا از بقیه جامعه نیست این باعث میشود هر اتفاقی که در جامعه میافتد روی همه اقشار و افراد تاثیر بگذارد، ما همه در یک حلقه زندگی میکنیم و عضو یک ملت هستیم، این وسط ممکن است به بعضی از افراد و اقشار فشار بیشتری بیاید و به بعضی کمتر و من نیز از این قاعده مستثنا نیستم و بهعنوان عضو کوچکی از این جامعه این فشار را حس میکنم. وقتی چیزی در کشور گران میشود به تبع آن سایر اقلام نیز گران میشود، ولی باید به ابعاد دیگر قضیه نیز توجه کرد.
مثلا اگر کسی غیر از آقای روحانی رییسجمهور میشد، قطع به یقین میگویم قیمت کنونی دلار بهجای سه هزار و خردهای، به 6 هزار تومان هم میرسید، ما باید بدانیم که بین بد و بدتر الان در چه وضعیتی قرار داریم، اکنون وضعیت اقتصادیمان نسبت به دو دوره دولت قبل چندان بد نیست، درصورتیکه اگر همان سیاستهای قبلی را پیش میگرفتیم اوضاعمان وخیمتر میشد. در دولت قبلی هر 10 روز یکبار یک شوک جدید به اقتصاد وارد میشد و هر 15 روز یکبار مسئولان یک حرف جدید میزدند و تصمیماتشان را عوض میکردند. این بدان معنا نیست که اکنون اوضاع مطلوب و ایدهآلی داریم ولی اگر شخص دیگری رییسجمهور میشد ما به یک انفجار اجتماعی میرسیدیم و شرایط مان اسفبار میشد. ما در حوزه کاریمان یکسری ملاحظات اجتماعی داریم که خودمان لحاظ میکنیم و یکسری ملاحظات سیاسی داریم که بخشی از آن را خودمان لحاظ میکنیم و بخش دیگر را مطبوعات لحاظ میکنند. متاسفانه ملاحظاتمان در این سرزمین زیاد است که کم و بیش در همه جای دنیا به همین صورت است ولی در کشور ما بیشتر است، با خط قرمزهای زیادی مواجه هستیم که بخشی از آن را خود در نظر میگیریم و بخش دیگرش را جامعه به ما میگوید یا سیاست تعریف میکند که این ملاحظات کار ما را سخت میکند و باعث میشود آثارمان از سبک و سیاق رئالیستی به سمت و سوی سمبلیک پیش رود.