سوال بسیار مهمی وجود دارد، آیا مهمترین مشکل اقتصادی دولت، پرداخت یارانه است؟ مردم به این مقدار ناچیز ۵۰ - ۴۰ هزار تومان نیازی ندارند، این مسائل شرافت و عزت مردم را که شعار انقلاب اسلامی بود، پایمال میکند، مردم نیاز به اشتغال دارند و اقتصاد ما نیازمند تولید است، دولت باید زمینههای سوددهی بخش تولید را در کشور ایجاد کند. مصرفگرایی و مردم را جیرهبگیر دولت کردن هدف انقلاب اسلامی نبود، مصرف داخلی باید به سمت تولیدات داخلی متمایل شود نه تولیدات خارجی؛ شاه هم نفت را میفروخت و کالای ارزان وارد میکرد و در کشور هم فراوانی بود، اما آیا این درست است که ما منابع را بفروشیم و به جای آن کشور را پر کنیم از کالاهای مصرفی؟
روش مورد پیشنهاد دولت، راه مناسبی برای شناسایی افراد نیازمند نیست؛ دولت برای شناسایی اقشار کم درآمد باید از نهادهای حمایتی موجود نظیر کمیته امداد، بهزیستی، اوقاف، انجمنهای خیریه و… استفاده میکرد. در سالهای گذشته تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی این روش توسط اقتصاددانان به دولت قبل گفته شد و این دولت نیز باید از آن تجربیات استفاده کند. دولت اگر میخواهد به اقشار کمدرآمد یارانه بدهد، از روش توزیع ارزاق موردنیاز به اقشار کمدرآمد با کمک سازمانهای حمایتی و خیریهها استفاده کند.
دولت میتواند به جای بهرهگیری از روشهای مقطعی توزیع سبد کالا، از تعاونیهای محلی، روستایی و کارگری و کارمندی برای رساندن کالاهای موردنیاز به مردم استفاده کند. در آن زمان، سازمان بازرگانی دولتی خود اقدام به خرید کالا کرده و در تعاونیها توزیع میکرد و بدینترتیب دست واسطهها و محتکران از کالاهای اساسی مردم کوتاه میشد. سیستم خصوصی هم کار خودش را میکرد. اگرچه در آن زمان هم برخی تعاونیها فسادهایی را داشتند، اما چون نظارت جمعی وجود داشت، قابل پیگیری هم بود.
گروههای محروم و کمدرآمد جامعه با وجود فداکاریهایی که در زمان انقلاب، دفاع و چه پس از آن برای مملکت کردهاند، نتیجهای ندیدهاند و روزبهروز گذران زندگی برایشان سختتر شده است و بالعکس کسانی که منافع شخصی را بر منافع اجتماعی ترجیح میدهند، در این سالها سوار بر وضعیت اقتصادی موجود شدند و از قبل آن میلیاردها به دست آوردند.
این تفکر که هرکسی به دنبال سود بیشتر برود، در اقتصادی که سود در دلالی است، فاجعه به بار میآورد و متاسفانه در اقتصاد ایران این اتفاق رخ داده است، در حالی که کشورهایی که با این شعار پیشرفت کردهاند، بالاترین سود را به تولید دادهاند و بخش دلالی و مفاسداقتصادی را با وضع مالیاتهای سنگین و نظارتهای حقوقی مهار کردهاند و در مقابل با وجود همه فشارهای اقتصاد سرمایهداری به بخشهای تولیدی و کشاورزی خود سوبسیدهای ویژهای میدهند. درست بلافاصله بعد از اتمام دفاع مقدس، مدیریت جهادی در اقتصاد کشور فراموش شد و مدیریت سرمایهداری جای آن را گرفت.
دولت باید برخی کارخانجات اساسی را خود تولید کند، چراکه ممکن است سوددهی بخشخصوصی در تولید آن کالاها نباشد؛ متاسفانه وجود کسانی که هماکنون میلیاردها به دولت و بیتالمال بدهکارند، نشاندهنده این است که اقتصاد فعلی ما، برخاسته از انقلاب و قانون اساسی نیست، آنهایی که به سود حداکثری فکر میکنند و تصور میکنند بخشخصوصیای که حداکثر سود را دنبال میکند برای اقتصاد ما راهگشاست، اشتباه میکنند. اینطور نیست که هرچه اقتصاد سرمایهداری میگوید درست است، در اقتصاد ما، حداکثر سود بخشخصوصی در بخشهایی است که نه تنها ضروری نیست بلکه به ضرر اقتصاد هم است.
اقتصاد دان