شاید نکتهای که مردها انتظار شنیدن آن را ندارند این است که درصد تاجران موفق میان زنان بیشتر از مردان است. مردها زمانی که وارد تجارت میشوند، با توجه به روحیهای که دارند بهشدت خود را با آن درگیر میکنند. وضعیت بازار را میسنجند و با شرکتهای دیگر برای به دست آوردن سهمی از بازار هدف با روشهای تجاری خود مبارزه میکنند و این روند ادامه پیدا میکند تا زمانی که خود را در بازار به اثبات برسانند و اگر در مسیر تجارت به سمت دلخواه آنها رفت، منتظر میمانند که بیشتر و بیشتر خود را ثابت کنند و اگر مسیر بازار به جهت دیگر حرکت کند، غرور آنها را وادار میکند که ضرر را متحمل شوند و منتظر بازگشت امید به بازار خواهند ماند.
اما خانمها در تجارت یک هدف را در ذهن میپرورانند «پول کجاست؟» هدف آنها سود کردن و ضرر نکردن است. آنها کمتر بهدنبال اثبات کردن خود هستند. آنها مانند ترکهای که با باد خم میشود، انعطافپذیرند؛ سوار بر مسیر تجارت شده و کمی زودتر پیاده میشوند و سود حاصل از تجارت را به حساب خود میریزند. داشتن آیندهنگری و استراتژی برای بقا در تجارت از مهمترین ملزومات پیشرفت است و در این کار هم خانمها دقیقتر و منظمتر عمل میکنند.
مطالعات علمی نشان میدهند که بازده سرمایهگذاری زنان در کارآفرینی بسیار بیشتر از مردان است؛ هرچند که توجیه دقیقی برای این پدیده وجود ندارد. اگر در موتورهای جستوجوگر اینترنتی به دنبال فهرستی از موفقترین سرمایهگذاران جهان بگردید، با فهرستی مواجه خواهید شد که قطعا نامهایی همچون وارن بافت و جورج سوروس در میان آنها وجود دارند و البته نام هیچ زنی نیز در آن فهرست به چشم نمیخورد.
بنابراین شاید طبیعی باشد که برخی نتیجهگیری کنند که مردان، در مقایسه با زنان، سرمایهگذاران بهتری هستند اما مطالعه دقیقتر بازارهای مالی نتیجهای معکوس را به همراه دارد. نتایج به دست آمده از یک تحقیق گسترده درخصوص سرمایهگذاری زنان در حوزههای تجاری نشان میدهد بازده سرمایه صندوقهای سرمایهگذاری که توسط زنان مدیریت میشوند، در سال ۲۰۱۳ حدود 3 درصد بیشتر از مردان بوده است.
اما چرا بررسی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری به چنین نتیجهای منجر میشود؟ برخی اعتقاد دارند که زنان در مقایسه با مردان ریسکپذیری کمتری دارند و به اصطلاح ریسکگریز هستند و به همین دلیل بازده سرمایهگذاری آنها بیشتر است اما اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد، باید عملکرد آن دسته از صندوقهای سرمایهگذاری که مدیریت آنها بر عهده مردان است، در سالهایی که وضعیت بازارها متشنج است، بیشتر از عملکرد زنها باشد اما این در حالی است که صندوقهای سرمایهگذاری تحت مدیریت زنان در سالهایی که تجارت در برخی بازارها فضای ناامیدکنندهای داشته، عملکرد خیرهکنندهای داشته اند.
یکی از دلایلی که زنان عملکرد بهتری در بازار سرمایه از خود نشان میدهند میتواند این موضوع باشد که زنان معمولا مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری کوچکتر را در اختیار دارند و صندوقهای کوچکتر بهطورکلی بازده بیشتری دارند. همچنین برخی ادعا میکنند از آنجا که زنان ریسکپذیری کمتری دارند، در طول سال تعداد معاملات کمتری را انجام میدهند و سود بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری تحت مدیریت آنها در واقع از هزینه تراکنش کمتر ناشی میشود و نه از سود معاملات بیشتر.
بدون در نظر گرفتن اینکه دلیل عملکرد بهتر زنان در بازار سرمایه چیست، میتوان گفت که نتایج بررسیهای اخیر به تغییر نگرش فعالان بازار نسبت به زنان منجر شده است. زمانی بازارهای مالی از جمله بازار مالی لندن محیطهایی کاملا مردانه بودند اما اکنون تعداد زنان فعال در این بازار رو به افزایش است تا جاییکه شاید طی دهههای آینده، فهرست موفقترین سرمایهگذاران جهان از انحصار مردان خارج شود.