مدیریت ناکارآمد یک موسسه و شرکت میتواند تاثیرات گستردهای روی کیفیت محصولات، دیدگاه شرکای تجاری و کارکنان شرکت و همچنین گردش مالی شرکت بگذارد. امروزه اغلب افراد به دلیل عدم رضایت از مدیر خود شغلشان را تغییر میدهند، همچنین طبق نظرسنجی اخیر موسسه Lynda حدود 20درصد افراد در اروپا معتقدند نحوه مدیریت مافوق آنها (رئیس و مدیر بخش) تاثیری منفی روی عملکرد کاریشان دارد.
بدون شک برای کسانی که مدیریت یک شرکت را در اختیار دارند بهبود رابطه میان خود و کارمندان میتواند کمک بسیاری درجهت افزایش کیفیت محصولات و عملکرد کارکنان داشته باشد. در همین راستا، در ادامه 4توصیه کاربردی موسسه Lynda را که پس انجام نظرسنجی گسترده این موسسه ارائه شده است مورد بررسی قرار میدهیم.
انتخاب شیوه مدیریتی صحیح
برای مدیریت درست یک شرکت یا موسسه شیوههای گوناگونی وجود دارد. اگرچه تمام این روشها میتوانند در جای مناسب خود نتیجه خارقالعادهای برای شما به ارمغان بیاورند، با این حال باید توجه داشت هر شیوه مدیریتی در میان کارمندان، موافقان و مخالفانی را خواهد داشت. آن دسته از کارمندان که با شیوه مدیریتی شما موافق هستند، بدون شک شیوه مدیریتی شما باعث بهبود کیفیت کارشان خواهد شد.
در عین حال اعتراض و نارضایتی گروه دیگری از کارمندان نسبت به شیوه مدیریتی شما در واقع بیانگر این نکته است که شیوه مدیریتی شما به احتمال زیاد باعث کاهش کیفیت و توان کاری آنها خواهد شد. برای حل این مشکل بهتر است از چندین شیوه مدیریتی مختلف به طور همزمان بهره بگیرید. به این ترتیب شما علاوه بر راضی نگه داشتن تمام کارمندان خود، کیفیت کاری همه آنها را نیز تا حد قابل توجهی افزایش خواهید داد.
تلاش برای متقاعد کردن افراد
در مقام مدیر یک شرکت شما نیاز دارید تا طیف وسیعی از افراد را به منظور پیشبرد اهداف خود تحت تاثیر قرار داده و آنها را مجاب کنید تا با شما همکاری کنند. در مورد توانایی افراد برای متقاعد کردن دیگران دکتر جان اولمن، استاد مدیریت دانشگاه کالیفرنیا معتقد است شور و اشتیاق ما برای متقاعد کردن دیگران معمولا باعث افزایش تواناییمان در متقاعد ساختن دیگران میشود. در واقع شما نیاز به انگیزه قوی برای متقاعد کردن دیگران دارید و در عین حال برای موفقیت در رسیدن به هدف خود باید از شیوه و روشهای مختلف نیز بهره بگیرید.
پاسخگویی و هماهنگی با کارمندان
یکی از مهمترین بخشهای مدیریت هر شرکتی مربوط به مسئولیتپذیری و پاسخگویی به موقع به مشتریان است. مشتریان شرکت انتظارات خاصی از محصولات و خدمات شما دارند و یکی از مهمترین مسئولیتهای شما نیز پاسخگویی به آنها در مواقع بروز مشکل یا بحرانهای اقتصادی است. در عین حال بهتر است در انجام این امر زیادهروی نکنید، تنها در مواقع ضروری و مورد نیاز بهصورت عمومی به مشتریان در مورد مسائل و مشکلات پیش آمده توضیح دهید.
همچنین علاوه بر مشتریان، پاسخگو بودن در برابر کارمندان شرکت و هماهنگ بودن با آنها نیز اهمیت ویژهای دارد. اسکات بلانچارد، نویسنده و پژوهشگر مطرح آمریکایی در یک نظرسنجی از مدیران شرکتهای مختلف خواست ویژگیهای یک کارمند نمونه را به ترتیب اولویت انتخاب کنند، سپس از کارمندان همان شرکتها نیز نظرسنجی مشابهی به عمل آورد. در این نظرسنجی مدیران و کارمندان تنها در 26درصد موارد نظراتشان به هم شبیه بود.
این نظرسنجی تنها نشاندهنده میزان کمی از تفاوت نگرش و دوری نظرات مدیران و کارمندان در شرکتهای مختلف است. بهترین راه برای دچار نشدن به این گونه مشکلات، افزایش ارتباط با کارمندان است. به بیان دیگر شما بهعنوان مدیر شرکت با برقراری ارتباط بیشتر با کارمندان میتوانید انتظارات خود نسبت به کارمندان را به آنها منتقل کنید و آنها را نسبت به نگرش خود آگاه سازید.
حلوفصل مشکلات بخشهای مختلف شرکت
در شرکتهای امروزی بخشها و گروههای کاری بسیاری وجود دارد. همچنین به طور معمول هرچند وقت یکبار میان بخشهای مختلف شرکت اختلافات و درگیریهایی نیز پیش میآید که امری طبیعی است. با این حال عدم توانایی در کنترل این تنشها میتواند باعث بروز مشکلات شدید و حاد در شرکت شود.
سیمون بیلی، نویسنده کتاب مشهور «انتشار استعدادهای درونی» معتقد است اینگونه تنشها در اثر عدم ارتباط نزدیک بخشهای مختلف شرکت و کمبود منابع مورد نیاز این بخشها رخ میدهد. همچنین بیلی برای حل این مشکل پیشنهاد میکند ابتدا ارتباط میان بخشهای شرکت را بهبود دهیم و در گام بعدی هدفها و منابع مورد نیاز بخشهای مختلف را تا حد امکان فراهم کنیم. در نهایت هم کارمندان بخشهای مختلف را به همکاری متقابل تشویق و برای آن پاداشی تعیین کنیم.