مارکوس باکینگهام اکنون مشاور رئیس بخش منابع انسانی فیسبوک است. او که پیش از این بهعنوان تحلیلگر در موسسه معتبر گالوپ کار میکرد، تحقیقاتی همراه با همکارانش انجام داد تا مشخص کند چگونه بهترین مدیران جهان تیمهای خود را مدیریت میکنند. او آن زمان این تحقیق را روی 80هزار مدیر در 400 شرکت انجام داد. نتایجی که او و تیمش بهدست آوردند، نشان داد که مدیران با کمی تغییر دیدگاه میتوانند به بهرهوری بالایی در سازمان خود برسند.
در سال 2008 فیسبوک نخستین شرکت مهم و بزرگی بود که به نتایج این تحقیقات بها داد و از آنها برای مدیریت بهتر استفاده کرد. حضور باکینگهام در فیسبوک بهعنوان مشاور دقیقا بههمین دلیل است. از نظر باکینگهام دو اصل مهم و اساسی وجود دارد که بهترین مدیران آنها را رعایت میکنند:
1- وظیفه شخص مدیر است که فرهنگ تیمی را در مجموعهاش ایجاد کند
به باور باکینگهام اینکه میگویند شرکتها یک فرهنگ سازمانی واحد دارند افسانهای بیش نیست. از نظر باکینگهام آنچه شرکتها دارند چندین فرهنگ تیمی است که مدیران شخصا آنها را ایجاد میکنند. باکینگهام با مثال آوردن از فیسبوک میگوید، تجربه کارمندان از کار کردن در هر شرکتی کاملا به این امر بستگی دارد که مدیرشان چه کسی باشد و چقدر بلد باشد که فرهنگ سازمانی در مجموعهاش ایجاد کند.
بهگفته باکینگهام، مدیر اجرایی ارشد فیسبوک یعنی خانم شریل سندبرگ شبها به این پرسش پاسخ میدهد که آیا مدیران مجموعه ما بهاندازه کافی خوب بودند؟ چون اگر مدیران این سوال را از خود نپرسند، کارمندان میروند و در نتیجه محصولی هم در کار نخواهد بود.
مدیران ارشد فیسبوک تصمیم گرفتند کارمندانشان را بررسی و مشخص کنند که کدام شاخصه مدیران باعث رشد کارمندان میشود. به این ترتیب بهترین صفات مدیران معلوم میشد: آنها مراقب اعضای تیمشان بودند، فرصت برای رشدشان فراهم میکردند، انتظارات و اهداف مشخصی داشتند، بازخوردهای منظم و قابلاجرا ارائه میدادند، منابع مفید در اختیار کارمندان میگذاشتند، مسئولیت پاسخگویی به آنها را میآموختند و کارهای برجسته را تشخیص میدادند.
به گفته باکینگهام در فیسبوک هرچیزی یک رهبر برای تیم دارد و این دیدگاه در شرکتها کم پیدا میشود. بسیاری از شرکتها فکر میکنند که همه کارها را میتوان از مرکز اصلی کنترل کرد.
2 - نقاط قوت کارکنان باید پرورش یابد و نقاط ضعف تاحد زیادی نادیده گرفته شود
گولر، بهعنوان رئیس بخش منابع انسانی فیسبوک پذیرای فلسفه مدیریتی «یک سایز برای همه» است. باکینگهام میگوید: «مدیران خوب در سنجش آنچه کارمندانشان به خوبی انجام میدهند و گسترش آن نقطه قوت برای پیروزی تیم، عملکرد درخشانی دارند. بهترین مدیران، مدیرانی هستند که در این زمینه خوب عمل میکنند. آنها با کارمندان شطرنج بازی میکنند و آنها را شکل مهرههای شطرنج یعنی اسب، فیل، رخ، ملکه و... میبینند.
شطرنجی دیدن کارمندان به آنها کمک میکند که در گود بمانند و اثرگذاریشان در تیم بیشتر شود. به گفته باکینگهام از نظر خیلیها این ایده که یک مدیر از طریق فراهم کردن شرایط برای رشد کارمند و برجسته کردن نقاط قوتش میتواند بازگشت سرمایهاش را ببیند یک اشتباه بزرگ است. اما مدیران فیسبوک عقیدهای غیر از این دارند.
آنها معتقدند این بهترین راه برای بازگشت سرمایه است. این دو اصل مهم اگر در نظر گرفته شود میتواند کارمندان بیکفایت را به کسانی تبدیل کند که انرژی و انگیزه کار پیدا میکنند و میتوانند با کمک فرهنگ سازمانی و برجسته شدن نقاط قوت به پیشرفت خود و سازمانشان کمک کنند.