جمعه, ۹ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Fri, 29 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

بسیاری از فعالین کسب و کار و مدرسان حوزه فروش بر این عقیده‌اند که دوره فروش و تربیت فروشنده به شکل سنتی آن کاملا رو به افول است و اساساً تا مدتی بعد چیزی به‌نام فروشنده وجود نخواهد داشت. آنها معتقدند این نقش پررنگ در ساز و کار تجارت که قرن‌ها و شاید از ابتدای ظهور رفتار خرید و فروش در بین دست‌اندرکاران آن وجود داشته است کم‌کم در حال تغییر شکل است و امروز حتی فروشندگان خرد نیز این احساس تغییر را در روند کاری خود درک کرده‌اند. دلایل مختلف و متفاوتی را مسبب از بین رفتن این عنوان شغلی می‌دانند.

دلایلی همچون از میان رفتن تفکرات و استراتژی‌های فروش‌‌محور، تولد عنوان «خدمات پس از فروش» و فرآیندهای وفادارسازی مشتریان که همگی از حیطه اختیارات عنوان فروشنده سنتی خارج است و اینگونه فروشندگان وظایف شغلی خود را شامل چنین فعالیت‌هایی نمی‌بینند اما نکته جالب اینجاست که گروهی از مدعیان چنین نظریه‌هایی که خود مدرس حوزه‌های مختلف کسب و کار در فضای آموزشی حرفه‌ای و آکادمیک هستند، هنوز مرگ فروشنده را قبول ندارند و آنها که دم از تغییرات آنی در عناوین مختلف مارکتینگ می‌زنند و سعی در تربیت شاگردانی انعطاف‌پذیر دارند، کماکان در ایستگاه ابتدایی خود فرومانده‌اند.

وضعیت آموزش‌های مارکتینگ در موسسات، آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها شرایط مناسبی ندارد. این شرایط را از دو منظر می‌توان بررسی کرد. ابتدا سیستم‌های و آموزشگاه‌ها و سیاست‌های آموزشی آنها و پس از آن افرادی که مبادرت به تدریس دوره‌های آموزشی می‌کنند. دوره‌های آکادمیک که همیشه متهم به اشکالات اساسی در شیوه‌های آموزشی و سیستم‌های پذیرش بوده‌اند، کماکان از این اتهامات مبرا نیستند. حال به این اتهامات افزایش پذیرش دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی و به تبع آن استفاده از اساتید کم‌تجربه را نیز اضافه کنید.

به نظر می‌رسد سیستم آموزش عالی خیال تغییر در شیوه پذیرش دانشجویان را ندارد و کمافی‌السابق قرار است از همان شیوه ابتدایی استفاده شود. این در حالی است که در بسیاری از دانشگاه‌های معروف دنیا در گرایش‌های مختلف مارکتینگ، سن، سابقه کار و هزینه نسبتاً بالا را از شرایط ورود به دوره می‌دانند. در این دانشگاه‌ها اعتقاد بر این است که در دوره‌های تحصیلات تکمیلی افرادی باید تحصیل کنند که شرایط مدیریتی و پستی و بلندی‌های بازار را درک کرده باشند و آنچنان در شغل خود موفق باشند که توانایی پرداخت این شهریه‌ها را داشته باشند.

شیوه‌هایی که چندان خوشایند فرهنگ مدرک محور ما نخواهد بود. تألیف مقالات علمی بدون پشتوانه، دانشجویان کم‌سواد و آینده نامشخص حرفه‌ای از دیگر مشکلات این سیستم است که در سال‌های اخیر جدی‌تر هم شده است اما دوره‌های حرفه‌ای، ماجراهای متفاوتی را تجربه می‌کند. با توجه به رکود موجود، بازار دوره‌های آموزشی حرفه‌ای هم دچار افت محسوسی در جذب دانش‌پذیر شده است و از همین‌رو تبلیغات را در دستورکار خود قرار داده است.

تبلیغاتی که خود پارامترهای اصلی و استاندارد (به عنوان یک اهرم بازاریابی) را ندارد و این شائبه را برای مخاطب ایجاد می‌کند که متولی آن چگونه قرار است مدرس بازاریابی باشد؟! شرایط منعطف اخذ شهریه از دانشجویان و استفاده از اعطای مدارک مختلف فارغ‌التحصیلی به عنوان مزیت رقابتی اینگونه موسسات تلقی می‌شود. موسساتی که هرچه از عمر آنها بیشتر می‌گذرد سطحی‌تر و کم حوصله‌تر می‌شوند. داستان اساتید کمی متفاوت‌تر است.

برخی از آنها سابقه‌ای دارند و برخی در تلاشی نفس‌گیر درجهت دست و پا کردن اسمی برای خود هستند.شبکه‌های اجتماعی جولانگاه این اساتید بعضاً کم‌تجربه شده است. از عکس‌های تکی روزانه با ژست‌های سینمایی و با کامنت‌های «روز بخیر» و «شب‌بخیر»، با استراتژی نفوذ در ذهن مخاطب تا واژه‌سازی و استفاده مؤکدانه از واژه‌های من درآوردی در توضیح بازاریابی و تبلیغات. در این میان برخی به لطف آموزشگاه‌ها و ترجمه واژه به واژه دوره‌ها، لقب «دکتر» را به اسامی اضافه کردند و گروهی دیگر تبدیل به پدر و مادر انشعابات بازاریابی مثل تبلیغات، برند و فروش شده‌اند.

گروهی از دانشجویان دشمن این استاد و عاشق آن دیگری‌اند و زیر عکس‌هایشان القاب مرشد، فرزانه و فرشته می‌گذارند. اگر ساعت سه و نیم صبح، پنج دقیقه، مصاحبه رادیویی داشته باشند حتماً در تمام رسانه‌های آنها برجسته‌سازی خواهد شد و با تمام عوامل آن برنامه رادیویی عکس و فیلم دارند اما قسمت ناراحت‌کننده آموزش این اساتید آنجاست که کلاس‌هایشان آن‌جور که وزن اسم‌هایشان است، پربار نیست.

گروهی از مدرسان دوره‌های آموزشی تبدیل به بازیگران سینمایی شده‌اند که هنرشان پورموشن است. از همان دسته اساتید که اغلب در دانشگاه‌ها فصل فصل یک کتاب را بین دانشجویان تقسیم می‌کنند و ترجمه آنها را به اسم تألیف خود منتشر می‌کنند. به هر حال در این موقعیت ناآزموده اقتصادی امروز هر بنگاه حقیقی و حقوقی از روش منحصربه‌فرد خود استفاده می‌کند. آن چیزی که به ذهنش صحیح می‌آید.

بعضی هنوز معتقدند بدون هیچ پشتوانه‌ای با یک تلفن می‌توان میلیاردها تومان جابه‌جا کرد و بعضی دیگر ناامید از تغییر طبقه کاری خود هستند ولی حداقل از مدرسان مارکتینگ انتظار می‌رود تا این حد استراتژی‌های فروش‌محور را در دستورکار خود نداشته باشند و به عنوان یک معلم، تعهدات رسالت خود را به جای آورند. به نظر می‌رسد امروزه در این حوزه، پرسونال برند، نه براساس اصول اساسی، جای خود را به سازندگی واقعی داده است و مدرسان به جای مطالعه دائم و به‌روزرسانی معلومات خود، بیشتر وقت‌شان صرف شبکه‌های اجتماعی و گرفتن عکس‌های شخصی می‌شود.

مشاور توسعه بازار

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/SJt75oHv
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتامحاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه