در فضای امروز بازار، اکثر کسبوکارهای بزرگ و تازه نتیجه سالها تحقیق و پژوهش در بازار و نیز سرمایهگذاری و برنامهریزی استراتژیک هستند. سرمایهگذاران ماجراجو و مشاوران پولی بزرگ و برجسته همواره دور هم جمع شدهاند و ایدههایی مطرح کردهاند که پشتوانهشان سالها تجربه بوده است. آنها همیشه به دنبال بیشترین سود بودهاند. این در حالیاست که هنوز هم میلیونها کارآفرین و صاحب کسبوکار در دنیا وجود دارند که به دست خودشان کارشان را آغاز کردهاند و معمولاً هم با سرمایهای کم یا در حد متوسط کلید زدهاند. مثالهای پرطمطراق و بزرگی در این زمینه وجود دارد که کارشان را با سرمایههای کم آغاز کردند و حالا در فهرست پولدارترین و پرآوازهترین شرکتهای دنیا هستند.
هول فودز مارکت (Whole Foods Market)
در سال 1978، جان مک کی 25 ساله که به تازگی از کالج اخراج شده بود، به همراه رنه لاسون هاردی 21ساله با پساندازهایی که داشتند و پولهایی که از دوست و آشنا قرض کردند، یک فروشگاه موادغذایی طبیعی در استین تگزاس تأسیس کردند. در سالی که این دو مغازه را راه اندختند، کلاً بیخیال آپارتمان خود شدند، چراکه از آن بهعنوان انبار فروشگاه استفاده میکردند.
آنها که حالا بیخانمان شده و جایی برای ماندن نداشتند، تصمیم گرفتند تا با نقل مکان به فروشگاه و زندگی در آنجا پولهای خود را پسانداز کنند. نکته جالب درباره محل زندگی تازه این زوج آن بود که به دلیل طراحی تجاری، حمام برای آنجا پیشبینی نشده بود و آنها مجبور بودند تا با یک شیلنگ آب حمام کنند! مک کی و هاردی به خانه خود رفتند و طی دو سال توانستند دومین فروشگاه خود را هم باز کنند. در سال 2008 اعلام شد که سود این فروشگاه عرضه موادغذایی طبیعی 5/6 میلیارد دلار و میزان داراییاش 2/3 میلیارد دلار است. هول فودز مارکت هنوز هم یکی از بهترینها در آمریکا است و به مشتریان خود خدمات ممتازی ارائه میکند.
اپل
داستان اپل احتمالا آشناترین داستان از میان کسبوکارهای کوچک است. داستانی که از گاراژ یک خانه و با تلاش جوانی به نام استیو ووزنیاک آغاز شد. ایده اولیه ووزنیاک و رفیق قدیمی اش، استیو جابز این بود که یک کامپیوتر شخصی بسازند. سال 1976 بود که این دو دوست به یک فروشگاه لوازم الکترونیکی مراجعه کردند تا ببینند که آیا کامپیوترشان را میتوانند بفروشند یا نه. صاحب فروشگاه از کار دو دوست خوشش آمد و سفارش 50 دستگاه داد و این آغاز راه اپل بود.
اپلیها از گاراژی که کارشان را شروع کردند تا همین حالا که در رده صد و سوم فورچون جهانی 500 هستند، رشد خود را ادامه دادهاند. فورچون جهانی ۵۰۰ که بهعنوان جهانی ۵۰۰ نیز شناخته میشود، رتبهبندی سالانه از ۵۰۰ ابرشرکت را در سراسر جهان شامل میشود، که از طریق محاسبه درآمد سالانه آنها، انجام میگیرد. این فهرست، سالانه توسط مجله فورچون منتشر میشود. آنها ثابت کردهاند که سرمایهگذاری خردمندانه برای کسانی که به دنبال گسترده کردن کسبوکار کوچک خود هستند به نتایج ارزشمندی چون اپل منجر خواهد شد.
نورداستورم
در سال 1887، یک نوجوان 16ساله سوئدی خانه خود در سوئد را به قصد آمریکا ترک کرد. وقتی به نیویورک رسیدتنها 5 دلار داشت و اصلاً انگلیسی حرف زدن بلد نبود. نام این نوجوان سوئدی جان دبلیو نورداستورم بود. نخستین سالهای حضورش در آمریکا برایش بسیار سخت بود. کار او در معدن و زندگیاش در کمپهای کارگری بود. عایدیاش نیز تنها به اندازهای بود که زنده بماند! نورداستورم اما دوام آورد. او پس از 12سال کار کردن در شرایط کارگری توانست 13هزار دلار پسانداز کند و پول کم خود را در سال 1901 سرمایهگذاری کند. او نخستین کفش فروشی خود را 14سال بعد از ورود به آمریکا باز کرد و آن مغازه کوچک حالا یک امپراتوری میلیارد دلاری در زمینه خردهفروشی در دنیا به شمار میآید.
دل
دل، زمانی بزرگترین فروشنده سیستمهای کامپیوتری و سرورهای شخصی در دنیا بود. در حال حاضر دلیها در رتبه سی و چهارم فورچون 500 هستند. سود شرکت دل در سال 2008 به رقم 61 میلیارد دلار رسید، در حالیکه سرمایه این شرکت 5/27 میلیون دلار برآورد شد. مسیر کامیابی دلیها با یک ایده و سرمایهگذاری 1000 دلاری آغاز شد. میشل دل همزمان با حضور در دانشگاه کمپانی خود را هم تأسیس کرد. در ابتدا شرکت دل در خوابگاه دانشگاه بود اما آقای دل تصمیم گرفت برای گسترش کار خود و تمرکز تمام وقت بر آن درس و دانشگاه را رها کرد و تمام وقتش را صرف شرکتش کرد. در سال 1988، این شرکت نخستین کامپیوتر طراحی خودش را تولید کرد که باعث شد ارزش دل به 80میلیون دلار برسد.