وقتی به سختی یک بنر پیدا کردم که درباره برگزاری نمایشگاه لوازم خانگی اطلاعرسانی میکرد، مشتاقانه دوربین و وسایلم را برداشتم تا همراه بازدیدی از نمایشگاه و برگزارکنندگان آن، در عین کسب تجربهای تازه، گزارشی برای روزنامه تهیه کنم.
پله برقیهای مترو را که بالا میرفتم مدام داشتم فکر میکردم چنین نمایشگاهی باید اطلاعرسانی قویتر و گستردهتری داشته باشد، چراکه این روزها خانوادهها بیش از پیش درصدد تعویض وسایل خانه برمی آیند و با وجود این همه برند و شرکت فعال در این حوزه، کاش حداقل مردم خودشان دست به کار شده و یکدیگر را خبر کرده باشند.
دمای هوا به 36 درجه رسیده بود و به دنبال جمعیت به ضلع جنوبی مصلی کشیده شدم، به امید اینکه هوای داخل سالن حتما بسیار خنک است و با حضور شرکتهای لوازم خانگی احتمالا سرما هم بخورم. وارد سالن که شدم هوا کاملا دم کرده بود، سالن بیشتر شبیه نمایشگاه لوازم خودرو بود تا لوازم خانگی! همه بازدیدکنندگان و کارکنان شرکت کاتالوگ به دست خود را باد میزدند و خیس عرق بودند، چند کولر آبی ارج در سالن خودنمایی میکرد که البته فقط رطوبت سالن را افزایش میداد. فکر کردم چارهای نیست و در همان اوضاع شروع به گشتن در سالن کردم.
در مرکز سالن، شرکت سامسونگ غرفه بزرگی را گرفته بود و خانمها و آقایان بسیاری دورش جمع شده بودند. فکر کردم بهتر است از همینجا شروع کنم. نزدیکتر که رفتم دیدم خانمی با یک ماکروفر یا شاید کیکپز مشغول درست کردن دسرهای کوچکی است که بهعنوان نمونههای مجانی برای معرفی محصولش به مشتریان ارائه میداد. تازه دلیل شلوغ بودن اطراف غرفه را متوجه شدم.
منتظر نماندم و بقیه سالن را گشتم، سالن بسیار شلوغ بود و همگی با وجود گرمای هوا با دقت محصولات را نگاه میکردند. بعد از چرخی در سالن متوجه شدم اکثر برندهای مشخص این حوزه در نمایشگاه حضور پیدا کردهاند، از بوش و بهی و هیوندا گرفته تا آزمایش و ارج که برندهای داخلی هستند. متاسفانه در همین گردش نیم ساعتی خلاقیت مشخصی در خصوص چیدمان یا بازاریابی دیده نمیشد که برایتان عنوان کنم.
غالب شرکتها دکورهایی با سه رنگ قرمز، آبی و مشکی داشتند با چیدمانهای مشابه، گویا دستور آمده بود خلاقیتی به کار برده نشود، به گمانم برای افرادی که برندها را خوب نمیشناختند همه غرفهها و محصولاتشان یکی بود.
سوالات جالبی در ذهن من، نه بهعنوان یک خبرنگار، که دست کم بهعنوان بازدیدکنندهای که با توقع بازدید از یک نمایشگاه خلاق لوازم خانگی این مسیر را طی کرده بود خطور کرد، اول اینکه چرا ترکیب رنگ غرفهها و حتی برندها اینقدر شبیه است؟ بدون اینکه تلاشی برای به کارگیری خلاقیت یا روشی متمایز برای جذب مشتریان شود!
آیا در چنین نمایشگاهی که قابلیت پیشبرد و معرفی لوازم خانگی در کشور را دارد نمیشد از حرکتهای نو و خلاق به جای این همه دکور مشابه استفاده کرد؟ آیا هیچ شرکتی به ذهنش نرسید که از روشهای متفاوت بازاریابی و تبلیغات برای تمایز در نمایشگاه استفاده کند تا دستکم ما بتوانیم از این تریبون از آنها تشکر و قدرانی کنیم؟!
زبان ما کوتاهتر از قلم ماست، تیزی این مطلب هم شاید رشته افکار آن مدیر تبلیغات یا مارکتینگ شرکت را که بیهیچ خلاقیتی فقط برای اینکه از قافله عقب نماند در چنین نمایشگاهی حضور پیدا کرده، پاره نکند! اما بهتر است مدیران مربوطه از چنین فضاهایی بیشترین استفاده را ببرند و حداقل وجهی از تمایز خود را به منصه ظهور بگذارند.