اهمیت تورم و تولید و ارتباط بین آنها و تاثیر آنها بر اقتصاد اکثر کشورها، همواره بهعنوان یک موضوع مهم، مورد بررسی محققان قرار گرفته است، چرا که این دو از متغیرهای مهم کلان اقتصادی به شمار میآیند.
از طرف دیگر بررسی تجربی این دو متغیر میتواند سازگاری یا عدم سازگاری تئوریهای مطرح اقتصادی حول محور این دو متغیر را براساس شرایط خاص کشورها نشان دهد.
محققان علوم اقتصادی بر این باور هستند که افزایش میانگین نرخ تورم در بازه زمانی محدود، موجب افزایش عکسالعملهای ناگهانی بازار نسبت به تغییرات تورمی و تاثیر بر مکانیسم قیمتگذاری در آینده خواهد شد. بر همین اساس یک افزایش ناگهانی در تورم باعث تغییرات زیاد متغیرها میشود.
نظیر این شرایط در دورههایی در ایران به وقوع پیوسته است. در چنین شرایطی نمیتوان درک درستی از آینده داشت. این عدم وجود درک از آینده بر نرخ بهره و همچنین دیگر منابع تاثیر میگذارد. عوامل دیگری نیز هستند که دامنه این تاثیرات را با تغییرات گستردهتری همراه میسازند. عدم آگاهی سیاستمداران نسبت به علوم اقتصادی یا شرایط جهانی، عدم آگاهی اجتماعی و فرهنگی مردم نسبت به موقعیت اقتصادی جامعه و سیاستهای تثبیتی غلط از این جمله هستند.
در دراز مدت نخستین تاثیر ماندگاری که مشکلات مطرح شده به وجود خواهند آورد بالا رفتن نرخ بیکاری طبیعی است که جبران آن در شرایط موجود هزینه و تلاش بسیار زیادی میطلبد.