یکشنبه, ۴ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sun, 24 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز
گفت‌وگوی «فرصت امروز» با گلرخ بحرالعلومی، کارآفرین جوان و مدیرعامل شرکت طرح‌پرداز پایا

تشریفات ایرانی می‌فروشیم

9 سال پیش ( 1394/8/13 )
پدیدآورنده : علی علمی  

زن، خانه‌داری، زنان کارمند، سهم زنان، کار زنان، محیط‌های زنانه، 60درصد ورودی دانشگاه‌ها و... مهم نیست کدام یک از این عناوین را می‌شنویم؛ همه‌شان ناخودآگاه چند تصویر را در ذهن‌مان قطار می‌کنند. تصویر کسی که پای اجاق گاز مزه قرمه‌سبزی را می‌چشد یا از صبح که بیدار شده پی بار گذاشتن‌ آش رشته و مخلفاتش بوده، کارمندی که با ست اداری سرمه‌ای‌رنگ سراسیمه‌ و مضطرب دنبال اتوبوس و تاکسی می‌دود که مبادا دیر برسد و دیر کارت بزند؛ دختر جوان دانشجویی که برای ادامه تحصیل و لیسانس و فوق لیسانس، رنج مترو و بی‌آر‌تی را به جان می‌خرد تا به کلاسش برسد؛ مادری که ‌هزار گرفتاری دارد، بشور و بپز دارد، صبح باید دختربچه نازک‌نارنجی‌اش را ببرد دم در مهدکودک و ظهرنشده آقاپسرش را از مدرسه برگرداند.

تصویرهایی که ما داریم، معمولا به‌ همین جا ختم می‌شود. شاید خیلی هم برایمان مهم نبوده که امتداد این تصاویر به کجا رسیده یا بعد از این همه تقلا چه اتفاقی می‌افتد. خیلی به خودمان فشار بیاوریم ته حافظه کوتاه‌مدت و بلند‌مدت‌مان را هم بکاویم می‌رسیم به فیلم و سریال‌های از آب گذشته رسانه ملی! یا قهرمانان رنج کشیده رمان‌های ایرانی که نخوانده اشک مخاطبش را درمی‌آورد. اما برای آن تصویر کلیشه‌ای که در ذهن بیشترمان نقش بسته است، سال‌هاست که سکانس‌های جالب و خارج از عرف هم ثبت و ضبط شده. بانوانی که همه این تصاویر سیاه، سپید، خاکستری و رنگی را در آرشیو خاطراتش قاب گرفته‌اند و یک پایان‌بندی جالب و در‌خور توجه را رقم زده‌اند.

golrokh bahrololomi 1

گلرخ بحرالعلومی از این دست بانوان است که از کارمندی و کارآموزی، چند سالی است که مسیری متفاوت در پیش گرفته و کار‌‌وبار پررونق طراحی دکوراسیون داخلی را برای خودش دست و پا کرده است. کاسبی و سود و بازار به کنار، در فهرست کارآفرینان برتر هم قرار گرفته و کلی جایزه و تقدیرنامه‌های متعدد دریافت کرده است. گفت‌وگوی‌مان با موسس و مدیرعامل شرکت طرح‌پرداز پایا را که در برگ‌ریزان ظهری پاییزی پذیرای‌مان بود، در اینجا می‌خوانید.

***

خیابان ولیعصر بالاتر از عباس‌آباد، نشانی شرکت است. تک‌تک پلاک‌ها را می‌خوانم تا دفتر شرکت را پیدا کنم. وارد سالن ورودی که می‌شوم، منشی شرکت راهنمایی‌ام می‌کند. بعد از چهار، پنج دقیقه، هماهنگی صورت می‌گیرد و وارد اتاق رئیس می‌شوم. یک اتاق حدودا 20متری نه چندان مجلل. کنار در ورودی پشت پنجره اتاق یک LED بزرگ جاخوش کرده است. لوح‌های تقدیر و تندیس‌ها هم ضلع دیگر اتاق قرار گرفته‌اند. گلیم رنگارنگ کف اتاق هم جلوه زیبایی دارد. بعد از سلام و احوال‌پرسی‌های معمول روی مبلمان اداری کرم‌رنگ که بعدا می‌فهمم تولید خودشان بوده می‌نشینم. خانم مدیر مکالمه تلفنی دارد و با اشاره چای و تنقلات روی میز تعارف می‌کند. خندان است و خوش برخورد.

در ادامه مصاحبه متوجه می‌شوم خوش‌صحبت است و پرحوصله. ظاهرش به‌سادگی دفتر کارش است، شیک، ساده و آراسته. گلرخ متولد 1359 است. مهندسی نرم‌افزار خوانده و یک دختر 14ساله دارد. به‌عنوان چهره ماندگار جایزه گرفته. کارش را از سال 1378 که وارد این صنف شده با کارمندی شروع کرده، مدیرفروش شده و پنج سال بعد خودش به فکر تاسیس شرکت افتاده و کارفرما شده است. از فضای کار می‌گوید که رقابت سنگین است و نباید کم بیاوری! در حین کار از یادگیری غافل نبوده و دوره‌های جهاد دانشگاهی را هم گذرانده است. اهل مطالعه است و بی‌گدار به آب نمی‌زند. اینطور که می‌گوید محیط کاری‌اش کاملا زنانه است و صمیمیت در آن موج می‌زند.

دوپله تا سکوی اول

در صنف ما، تا سال 1384 شرکتی در ایران نداشتیم که تماما تولید داخلی داشته باشد. البته بعضی شرکت‌ها کالاهای موردی آن هم در حجم و تعداد محدود تولید می‌کردند. برای دکور کار خاصی انجام نمی‌دادند و فقط جانمایی می‌کردند. احساس کردم می‌توانم خودم کارهایی را در این صنف و حرفه انجام دهم. این را هم بگویم صنف ما کاملا مردانه است و زنان نقش چندانی درآن ندارند. من از بخش طراحی شروع کردم. طراحی و نظارت رایگان برای نخستین مشتری‌ها. از گروه طراحی سه، چهار نفره شروع کردیم تا به وضعیت فعلی رسیدیم.

از سال 84 تا 86 کار طراحی و نظارت را انجام می‌دادیم و تولید کارگاهی‌مان را از یک فضای کوچک شروع کردم. ما تا روزی 16 ساعت کار می‌کردیم تا بتوانیم خودمان را تثبیت کنیم. یادم هست خودم کوله‌پشتی‌ام را برمی‌داشتم و به شرکت‌ها و اداره‌ها سر می‌زدم. به آنها می‌گفتم: من یک نمونه کار را مجانی برای شما انجام می‌دهم، اگر خوش‌تان آمد بخرید. خلاصه زیاد زمین خوردم ولی باز بلند شدم و مسیرم را ادامه دادم. اول به خودم و بعد به بقیه می‌گفتم چاره‌ای جز موفقیت نداریم!

از افغانستان تا عراق

در جواب این پرسش که وضعیت اشتغال‌زایی کار شما چطور است می‌گوید: «الان 19 نفر نیروی ستادی در دفتر مرکزی است که همه‌ خانم هستند و 24 نفر پرسنل کارگاهی. درحال حاضر صفر تا صد کارهای تولیدی ما داخلی است. در ضمن در ماه بیش از 30 نفر نیروی پیمانی از نصاب و نقاش و رنگ کار و... داریم که به طور غیرمستقیم مشمول اشتغال‌زایی شرکت شده‌اند.»از گستره فعالیت‌هایش سوال می‌کنم: «فعالیت‌های ما متنوع و وسیع است. سفارش برون‌مرزی هم داریم. اول در افغانستان کار کردم، الان طراحی یک زائرسرا در نجف و یک بیمارستان در کربلا را مشغول به کار هستیم.»

جمع مستان

وقتی از مجموعه تحت نظرش صحبت می‌کند، به وجد می‌آید؛ تیمش را به‌شدت دوست دارد و با علاقه خاصی درباره آنها صحبت می‌کند: «ما در این شرکت مانند یک خانواده‌ایم؛ خانواده‌ای که همه افراد خود را در موفقیت آن سهیم می‌دانند. اعضای این شرکت بیش از هفت‌سال است که با من کار می‌کنند و خودشان را در فرازو‌فرود مجموعه دخیل می‌دانند. با جان و دل اینجا کار می‌کنند. نگاه بالا به پایین نداریم و کسی خودش را برتر و بهتر از دیگری نمی‌بیند. هر عضوی سر کار مربوط به خودش است و همه می‌دانند که با این مجموعه می‌توانند فعال باشند و موثر واقع بشوند. تک‌روی در بین ما جایی ندارد.»

 

در لابه‌لای حرف‌هایش تمایل خود به استفاده بیشتر از نیروی کار زنان را هم ابراز می‌کند و با تاکید فراوان می‌گوید: «قول می‌دهم که در آینده‌ای نزدیک گروه نصب و کارگاهی هم از خانم‌ها باشند.»

فضل پدر، مهر مادر

خانم بحرالعلومی در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمده و بزرگ شده. پدرش استاد دانشگاه و منتقد سینما بوده که چند سالی است مرحوم شده. مادرش هم مهدکودک دارد. موفقیت خودش را بسیار مدیون خانواده‌اش می‌داند. والدینش نقش زیادی در روحیه بالا و خودباوری‌اش داشته‌اند؛ «حمایت خانواده را همیشه و در همه حال داشته‌ام و از هر لحاظ به من کمک کرده‌اند به‌خصوص در مواقع سختی‌ها و مشکلاتی که داشته‌ام همواره پشتیبانم بوده‌اند.» نقش پدر و مادرش در تکوین شخصیتش را این‌گونه اظهار می‌دارد: «جرات، قدرت و صلابت را از پدرم و مهربانی و صبوری را از مادرم یاد گرفتم.»

تشریفاتی برای فروش

در مورد ویژگی‌های شغلی‌اش اینطور می‌گوید: «کار ما تشریفات است؛ ما تشریفات می‌فروشیم. به همین خاطر در اولویت دخل و خرج عموم نیستیم. نخستین گروه از سبد هزینه‌ای مردم حذف می‌شویم و به عنوان آخرین گروه اضافه می‌شویم. تیم پنج نفره طراحی داریم به علاوه گروه مذاکره و فروش که همگی فارغ‌التحصیل رشته روان‌شناسی، کامپیوتر، گرافیک و... هستند. ما اجباری برای فروش محصولات‌مان نداریم. هر کسی که طالب تولیدات ما باشد در کنارش هستیم. هیچ قسمت در خانه از دست ما در نمی‌رود؛ مشاوره و طراحی خوب و مناسب برای مشتری به ارمغان می‌آوریم. شاید بخواهید کمد یا چیز دیگری برای خانه تهیه کنید ولی گوشه‌ای از اتاق شما پرتی داشته باشد؛ ما برای آن هم برنامه و طرح داریم. کافی ا‌ست اطلاع بدهید تا چندین نمونه کار را به شما ارائه کنیم و اگر خوش‌تان آمد اجرا می‌کنیم، با همان قیمت کمد موجود در بازار. انتخاب با خودتان است ولی علاقه‌مندی و هنر ما در اتاق شما به کار می‌رود.» به‌‌واقع سفارش برای ما از یک صندلی تا دکوراسیون برای فضای 1000متری هیچ فرقی ندارد. هرچه سفارش بدهند، مهیا می‌کنیم. شما سفارش می‌دهید و گروه ما می‌‌آید اندازه‌گیری می‌کند، طراحی می‌کند و محصول نهایی را به شما تحویل می‌دهد. مراحل مختلف طراحی و تولید و حتی گرفتن تاییدیه از مشتری را هم انجام می‌دهیم، مبادا از ما ناراضی باشد.

golrokh bahrololomi 3

گلرخ در ادامه می‌گوید: البته باید این نکته را هم اضافه کنم که درآمد عمده ما از ادارات دولتی، شرکت‌ها، سازمان‌ها و ارگان‌هاست. قسمت زیادی از کار برای سیستم اداری و تجاری است و بخش خانگی خیلی پررنگ نیست. هر چند برای قسمت دکور داخلی منازل طبقه متوسط رو به بالا هم تقاضا داریم. ولی فعالیت اصلی ما به اداره‌ها و شرکت‌ها برمی‌گردد. کف هزینه برای دکور کردن منزل یک‌میلیون تومان است. برای ایجاد تغییر اجازه می‌گیریم، مشاوره رایگان هم می‌دهیم. در شرایط کنونی که در دوران رکود به سر می‌بریم با انبوه‌سازان مسکن که خانه‌هایشان خالی مانده و فروش نمی‌رود، صحبت می‌کنیم. سه واحد از 100 واحد خالی را رایگان دکور می‌کنیم، اگر پسندیدند و موافق بودند، قرارداد می‌بندیم و کل ساختمان را برایشان دکور و طراحی می‌کنیم.

رفیق تمام راه!

بیش از 2هزار نام و نشان مشتریان در بانک اطلاعاتی ما ثبت شده که فقط 60درصد آنها تاکنون از ما خرید کرده‌اند. به رسم معمول، هرساله برایشان سررسید، دیوان حافظ، خیام و سایر هدایای کوچک تبلیغاتی می‌فرستیم تا ارتباط‌مان را با آنها حفظ کنیم.

دشت اول!

نخستین قرارداد دولتی را در سال 1384 با مرکز فناوری دولت الکترونیک شهرداری تهران بسته است و یادمان مثبتی از آن در ذهن دارد: قرار بود 80دفتر در سطح تهران بزرگ تجهیز و زیباسازی بشوند. از این قرارداد خاطره خوشی برایم باقی مانده است.

توصیه به کلاس‌اولی‌ها

توصیه من به کسانی که می‌خواهند وارد کار تولید مخصوصا صنف طراحی و دکور و مبلمان بشوند، این است که اول خودشان را پیدا کنند. از خیال‌بافی دست بردارند و دنبال یادگیری، خلاقیت و ارائه خدمات به بهترین شکل باشند. ممارست و استقامت در کار و پیگیری را هیچ وقت کنار نگذارند. به نظر من موفقیت سه عامل دارد: پیگیری، پیگیری، پیگیری!

متاسفانه جوانان در حال حاضر به خاطر شرایط نامطلوب اقتصادی و رکود حاکم بر بازار دنبال رابطه‌بازی هستند. رانت و روابط همیشه هیجان‌انگیزترین بخش درآمد در ایران بوده است. ولی رانت‌بازی و روابطی که در بستر ناسالم به وجود آمده باشد نه قابل قبول است و نه دوام پیدا می‌کند. جایگاه فعلی ما باید بالاتر و بهتر از این قرار می‌گرفت، امکانات تولید ما هم باید بیشتر از این می‌بود؛ ولی من راضی‌ام با این حال هیچ موقع سراغ رانت و رانت‌بازی نرفتم.

آفساید!

از خانم بحرالعلومی می‌خواهم تجربه نخستین شکست کاری‌اش را بازگو کند؛ «سال 86 بود که در یک پروژه 25میلیون تومان ضرر کردم. همه طرح‌ها و ساخته‌های ما مرجوع شد. 25میلیون آن سال خیلی زیاد بود ولی من ضرر کار را قبول کردم و تازه طرح جایگزین را هم رایگان به مشتری تحویل دادم.

افق‌های طلایی

برای توسعه و گسترش فعالیت‌هایش کلی طرح و برنامه دارد؛ «دوست دارم صادرات داشته باشیم. تیم طراحی ما مطالعه می‌کند، نمونه‌سازی می‌کند، بررسی کمی وکیفی را در دستور کار دارد به‌عنوان مثال کالایی را بررسی می‌کند که در عراق استفاده شده چقدرعمرکرده؟ بادوام بوده؟ چه خدمات دیگری امکان حضور و تولید را دارند؟ و... البته باید قبول کنیم که تولیدات ایرانی در عرصه جهانی حرفی برای گفتن ندارند.

نمونه‌اش خود ما که تولید ما هنوز کارگاهی است نه کارخانه‌ای. زیرا هرچند ما سابقه صنعتی بیش از 100سال را داریم اما یک برند معتبر در سطح بین‌المللی نداریم. ما به سهم خودمان اقدامات لازم را برای ورود به مراحل بالاتر آغاز کرده‌ایم؛ باید کار تیمی و خرد جمعی را با هم ترکیب کنیم تا شاهد پیشرفت و توسعه در زمینه‌های گوناگون صنعت و هنر و خلاقیت باشیم. در دنیای کنونی باید دانش، تفکر و خلاقیت را پرورش داد و آن را به فروش رساند. همیشه و همه حال به یاد داشته باشیم که فقط غیرممکن، غیر‌ممکن است.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/krECxN1w
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفره
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه