تابهحال فکر کردهاید که جریان بینالمللی بیتها و بایتها میتواند نسبت به تجارت کالاهای فیزیکی و ملموس، اثرگذاری بیشتری بر بهبود اقتصاد جهانی داشته باشد؟ اگر به این موضوع فکر نکرده بودید، خود را سرزنش نکنید! چون مطالعات تازه ثابت کردهاند دقیقا چنین است. براساس گزارش منتشر شده از سوی «موسسه جهانی مک کینسی» که روز پنجشنبه رسانهای شد، در دنیای امروز دادهها بیش از کالاهای فیزیکی بر بهبود اقتصاد جهانی اثر میگذارند.
تجارت کالا که از زمان فینیقیها تاکنون حاصلش ایجاد رشد اقتصادی بوده است، در سال 2014 رقمی نزدیک به 2/7 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کرد. اما سهم جریان دادههای بینالمللی حتی از این هم بیشتر بود و در همان سال 2/8 تریلیون دلار بود. سوزان لاند، یکی از کارشناسان موسسه جهانی مک کینسی واشنگتن دراین باره چنین میگوید: «اینترنت یک ابزار لوکس برای ثروتمندان نیست. اینترنت اکنون ستون فقرات اقتصاد جهانی است.»
از زمان آغاز شهرنشینی، تجارت کالا بهصورت سنتی به شکلی آشکار به بخشی از اقتصاد جهانی تبدیل شد.در این روند، دو کشوری که هر یک از آنها در تولید یک محصول متخصص هستند، با هم توافق میکنند که محصول تولیدیشان را به کشور دیگر صادر کرده و از وارد کردن محصول کشور دیگر نفع خود را ببرند.صادرات نفت خام از عربستان به آلمان در برابر صادرات خودرو از آلمان به عربستان یکی از نمونههای خوب این روند است. رشد اقتصادی در این نوع از تجارت پس از بحران مالی جهانی روندی کند داشته است.
دراین حال، جریان بینالمللی مالی و خدماتی _ یک نوع تجارت، قدیمیتر از آنچه فکر میکنید _ به اندازه تجارت کالا قابل دستیابی نیست اما هنوز هم میتواند روشی درست سنجیده شود. آمریکا میتواند خدمات گردشگری خود را صادر کند، وقتی یک خارجی یک تور گردشگری را در این کشور رزرو میکند. یا در نمونهای دیگر این کشور خدمات مالی را صادر میکند، وقتی یک سرمایهگذار اروپایی یک صندوق سرمایهگذاری را میخرد که در والاستریت مدیریت میشود. پس، صادرات خالص اثر مستقیمی بر تولید ناخالص ملی این کشور میگذارد.
اثر جریان جهانی داده در مقایسه با کالاها و خدمات کاملا مبهم است. اما حدود 40 نفر اقتصاددان، مشاور، کارشناس صادرات و پژوهشگر که با موسسه جهانی مک کینسی مشارکت دارند، برآورد میکنند که وقتی شهروندان عادی و کسبوکارها، دادهها را با همتایان خود در خارج از کشورشان تبادل میکنند، آن کشور به دستاوردهایی در بهرهوری دست مییابد. رقم این دستاوردها برای اقتصاد جهانی بیش از 2/7 تریلیون دلار اعلام شده است.
اجازه دهید برای روشنتر شدن موضوع یک مثال بیاوریم: یک کارمند اداری در سنگاپور بیشتر حقوق خود را صرف خرید کالاهای واردشده از چین میکند و بخش کمتری از آن را به خدمات برخط آمریکایی اختصاص میدهد، اما ارزش دلارهای صرف شده برای خدمات آنلاین برای صادرکننده سودآورتر است. درهمین حال، این کارمند اداری و شرکتش از کاربرد تحقیقات اینترنتی دقیق و معتبر، بیشتر از خرید جدیدترین گجتها سود میبرند.
البته که ارسال گیگها به سراسر جهان و دریافت آنها از رفتوآمد کشتیهای حاوی کانتینرهای کالا در دریاها آسانتر است. تازهترین پژوهش درباره تجارت آنلاین میگوید برخی کشورها در حال کار برای محدود کردن جریان دادهها هستند و مثلا دلیل این کار خود را فراهمسازی شرایط برای شرکتها در جهت حفظ اطلاعات مشتریان در داخل کشور عنوان میکنند. این کار منجر به کاهش جریان داده و بازده مربوط به آن میشود. در حال حاضر سیاست کشورها حول محور دادهها نمیچرخد و بیشتر مذاکرات تجاری چندجانبه برای محصولات کشاورزی، محصولات فناوری و خدمات اساسی است.
در این شرایط کسی چندان برای سردرآوردن از جریان اطلاعات متمرکز کنجکاوی از خود نشان نمیدهد.اقتصادهای قویتری چون آمریکا در شرایط کنونی با فراغ بال بیشتری میتوانند به سرمایهگذاری روی دادهها فکر کنند. اما کشورهای فقیرتر اگر بخواهند همان سود را از جریان دادهها ببرند باید کار بیشتری انجام دهند.