«این قرص را شب بخورید. شام نخورید، پیادهروی کنید، آب زیاد بخورید و نمک و شیرینی هم نخورید، ما لاغری شما را تضمین میکنیم». «از ما 70 بلیت کنسرت بخرید و یک شامپوی پرپشتکننده مو مجانی دریافت کنید». باور ندارید؟ خودتان امتحان کنید. میگویند ملانصرالدین عصایش را روی زمین انداخت و گفت: «اینجا درست مرکز و وسط زمین است. هرکه باور نمیکند، خودش برود اندازه بگیرد.» کافی است، یکبار و فقط برای امتحان، از آنچه نمیخواهیم یا لازم نداریم، اما تبلیغ میشود را تهیه کنیم تا شرکت تبلیغاتی مطمئن شود که کارش به نتیجه مطلوب رسیده و یک آگهی تبلیغاتی موفق و خوب ساخته است.
«تبلیغ» بیشتر از آنکه متوجه باشیم ما را تحتتاثیر قرار میدهد. آگاهیرسانی و آشنایی با محصول جدید و معرفی امکانات تازه یا هر اطلاعاتی که از طریق آگهی به مصرفکننده انتقال داده میشود به انتخاب بهتر او کمک میکند و در بین تولیدکنندگان کالا و خدمات هم بازار رقابت داغ میشود که همگی از محاسن تبلیغات است. از طرفی، تکرار یک پیام میتواند بر منطق و تصمیمگیری افراد اثر بگذارد و طرز فکر و زاویه دید را عوض کند و انسان تصمیم به خرید یا استفاده از خدماتی بگیرد که اصلا لازم ندارد. امکان ندارد یک تبلیغ بتواند به دلیلهای گوناگون ازجمله محدودیت در زمان یا فضا تمام اطلاعات لازم را یکجا اطلاعرسانی کند. بهدست آوردن اطلاعات بیشتر، مرحله مهمی در فاصله بین آشنایی با محصول تا خرید و دریافت کالاست. بزرگترین اشتباه یا ریسک حذف مرحله دریافت اطلاعات بیشتر است. بهخصوص در کشورهای سرمایهداری و صنعتی شرکتهای تبلیغاتی سعی میکنند با حذف این مرحله، فرصت تأمل و فکر کردن را از مشتری و مصرفکننده بگیرند و عملا او را وادار به خرید فوری کنند. کسی که کار تبلیغ انجام میدهد، حقوق یا پورسانت میگیرد و فروشنده براساس تقاضا، کالا عرضه میکند. اما شما چه میخواهید؟
از روی غلبه احساس بر منطق یا برای اینکه فروشنده ناراحت نشود، نباید خرید کرد. نمونههای تبلیغاتی برای آشنایی و امتحان کردن و تبلیغ یک محصول همیشه مجانی هستند، اما در دریافت نمونههای مجانی هم باید دقت داشت. برای مثال، استفاده 10 روز مجانی از امکانات یک سایت کاریابی در اینترنت یا خواندن یک مجله آنلاین، میتواند الزام به سفارش و خرید را در پی داشته باشد. معمولا در چنین مواردی، سایت یا شرکت آن را با ریزترین قلم ممکن و در دورترین و ناممکنترین جای یک صفحه قرار میدهد و استفادهکننده، فقط با دیدن لغت «مجانی» روی آن کلیک کرده و بعد، چون بهصورت کتبی از خرید انصراف نداده، بدون آنکه باخبر شود، مشترک یک روزنامه میشود یا کالایی را میخرد. آنچه برای شما مهم است را از فروشنده سوال کنید و در دام جملههای طولانی، تند حرف زدن یا اخلاق خوش فروشنده و شرحهای طولانی از تمام خصوصیات عالی و خوب در یک کالا که هیچ به درد شما نمیخورد، یا کلیشه «من خودم از این محصول در خانه استفاده میکنم» قرار نگیرید.
وقتی میخواهید براساس آگهی محصول یا خدماتی را انتخاب کنید، شاید یکی از بهترین راهحلها، پیدا کردن نقاط منفی، ایراد یا ضررهای جانبی آن کالا و خدمات، قبل از خرید است. معمولا به آگهی و تبلیغ نمیشود اعتراض کرد. آنها نه دروغ میگویند و نه غلط، اما بعضی چیزها را نه مینویسند، نه نشان میدهند و نه میگویند. مثلا در آگهیها از عوارض یا تاثیر کوتاهمدت قرص لاغری چیزی گفته نمیشود یا وقت انتخاب و خرید بلیت ارزان هواپیما، به 14 ساعت توقف بین دو پرواز در یک سالن بسیار کوچک ترانزیت و شرایط سخت آنجا اشارهای نمیشود. در همهجای دنیا، هیچ چیزی بیدلیل ارزان نیست. اما دانستن و آگاهی، برای انتخاب یک کالا یا خدمات حق مشتری است.