در شرایط فعلی که اقتصاد کشور با شرایط تحریم مواجه است وضعیت بهگونهای است که بودجه کافی برای تکمیل پروژههای کشور به طور کلی و پروژههای عمرانی به طور اخص وجود ندارد. از سوی دیگر هزینههای جاری به طور سالانه رشد و مشکل را مضاعف میکند. در حال حاضر حدود سه هزار پروژه عمرانی ناتمام در کشور داریم که بودجه کافی برای تکمیل تمام این طرحها در اختیار نداریم. بنابراین اگر امروز تصمیم بگیریم که هیچ پروژه جدیدی را در کشور شروع نکنیم و تمام تمرکز و توان مالی خود را برای تکمیل این طرحهای ناتمام بهکار بگیریم 15 تا 20 سال طول میکشد تا این طرحها به بهرهبرداری برسد. ما کشور پهناوری داریم، بنابراین نیاز ما به راه بسیار بالاست و طبیعتا هزینههای زیادی را هم باید برای این کار کنار بگذاریم. راههای کشور باید بهصورت شبکهای و بزرگراهی ساخته شود که قطعا کار دشواری است. پس نخست باید یک مهندسی دوباره روی پروژههای عمرانی کشور صورت گیرد، دوم اینکه با برنامهریزی هدفمند و اولویتبندی مناسب مشکل محدودیت مالی و بودجهای را پشت سر بگذاریم. بنابراین با ایجاد همراهی و همدلی در کشور به جای بهانهگیریهای بیجا میتوانیم بر این مشکلات فائق آییم. در رابطه با به تعویق افتادن پروژه آزاد راه تهران –شمال چند نکته اساسی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. نکته اول: اینکه مدیریت اجرایی این پروژه به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی واگذار شده است و بنیاد هم نتوانسته به تعهدات خود به طور کامل عمل کند. شاید اگر از همان ابتدا شرایطی فراهم میشد که این پروژه به بخش خصوصی واگذار میشد، اکنون چنین شرایطی پیش نمیآمد.
نکته دوم: این است که واقعا شکافتن قلب البرز کار بسیار دشواری است و شاید از ابتدا بهتر بود در مورد این پروژه تامل بیشتری صورت میگرفت. فرض کنیم که این پروژه به اتمام رسید و میتوان از آن بهرهبرداری کرد؛ سوال اصلی اینجاست که این پروژه چه محدودهای از جغرافیای شمال کشور را تحت پوشش قرار میدهد؟ آیا بهتر نبود به جای تعریف این پروژه همان راههای موجود (جاده هراز و چالوس) را توسعه میدادیم و به بزرگراه تبدیل میکردیم؟ شاید در این صورت هزینههای بسیار کمتری نسبت به ساخت آزاد راه صرف میشد.
نکته سوم: به مسئله تامین مالی این پروژه برمیگردد. نبود اعتبارات کافی نه تنها در ارتباط با این طرح، بلکه در خصوص اجرای تمام پروژههای عمرانی کشور مسئله اصلی است. در حال حاضر که کشور در شرایط تحریم به سر میبرد و با محدودیتهای زیادی مواجه است باید بودجه کشور به نحوی هدفمند مدیریت شود تا بهترین نتیجه حاصل گردد. بنابراین در شرایطی که قطعات یک و چهار این پروژه تکمیل نشده و قطعات دو و سه آن نیز هنوز شروع نشده است بهترین گزینه این است که برای قطعه دو و سه از همین راه موجود استفاده کنیم و با افزودن دو باند به جاده فعلی و ارتباط آن به قطعات یک و چهار آزادراه مشکل این پروژه را حل کنیم.