اعمال تغییرات و اصلاح روند جاری امور یکی از مسئولیتهای غیرقابل چشمپوشی هر مدیری است. معمولا تغییرات برای همه افراد اندکی نگرانکننده است.
علت این امر را شاید بهتر است در معنی کلمه تغییر جویا شویم. در فرهنگ لغت آکسفورد، تغییر به معنای ترک عادات روزانه و قدم گذاشتن در راهی تاریک و غیرقابل پیشبینی است. اگرچه اعمال تغییرات برای هیچ فردی آسان نیست، با این حال باید میان دو سرنوشت متفاوت دست به انتخاب زد:
1- اعمال تغییرات با استفاده از تصمیمات شخصی و سنجیده شده؛ مزیت این مورد آن است که ابتکار عمل را در اختیارتان قرار خواهد داد.
2- تاکید روی روند جاری تا هنگامی که نیازهای کسب و کار شما را مجبور به اعمال تغییرات سازد. اگرچه این روش دشواری مقطعی اعمال تغییرات را در پی ندارد، با این حال ابتکار عمل را از دست شما خارج کرده و اوضاعی آشفته را برای شرکت به ارمغان خواهد آورد.
آنچه از مطالب ارائه شده میتوان نتیجهگیری کرد، ضرورت اعمال تغییرات است. با این حال هر تغییری در وهله نخست نیاز به ایدهای جدید دارد. برخلاف باور رایج، ارائه ایدههای جدید لزوما وظیفه مدیر شرکت نیست. در مقام مدیر یک مجموعه تنها کاری که باید انجام دهید، تشویق کارمندان به ارائه ایده است. به این ترتیب ایدههای جالب با کمترین زحمتی از راه خواهند رسید.
ایده
جان کوتر، استاد کسب و کار دانشگاه هاروارد معتقد است که رهبری کارآمد یک مجموعه ناگزیر ضرورت اعمال تغییرات را به همراه دارد. این نویسنده صاحبنظر در حوزه کسبوکار همچنین باور دارد که تفاوت اساسی میان نقش یک مدیر بهعنوان برنامهریز و رهبر شرکت حس میشود. در مقام یک مدیر، وظیفه نخست فرد برنامهریزی مناسب به منظور پیگیری بهتر اهداف است. با این حال اغلب مردم در مقام تحلیل تنها نقش برنامهریزی مدیر را مدنظر قرار داده و وظیفه اعمال تغییرات و نوآوری وی را فراموش میکنند. همه شرکتها در راستای حضوری پرقدرت در دنیای کسب وکار نیاز به ایدههای جذاب دارند.
نکته قابل توجه آنکه این ایدهها اختصاص به زمان خاصی نداشته و به طور مستمر مورد نیاز هستند.
اگرچه جان کوتر به اهمیت اعمال تغییرات در همه شرکتها توجه دارد، اما به خوبی نسبت به خطرهای این تحولات نیز آگاه است. در واقع بحث در اینجا تنها در مورد اهمیت نوآوری نیست. آنچه اهمیت بیشتری دارد، سرنوشت شرکت پس از انجام تغییرات است. اگر تغییرات اعمال شده نتیجه مورد نظر را در بر نداشته باشد، به آسانی آینده کاری شرکت نابود خواهد شد.
نکاتی را که در بالا به آنها اشاره کردیم، جان کوتر بهصورت واضح و کوتاه بیان نکرده است.
در واقع این جملات در لابهلای نکات ریز و طولانی است که این استاد دانشگاه در کتابها و کنفرانسهایش به آنها اشاره کرده است.
شاید همین نکته باعث شده تا مخاطبان این استاد دانشگاهی در سالهای اخیر به طور چشمگیری کاهش پیدا کند. صرف نظر از محتوای علمی و دقیق، خواننده نیاز به اطلاعاتی ساده و آسان دارد. این همان ویژگی است که کارآفرینان و مدیران باتجربه در اختیار افراد قرار میدهند. به همین دلیل در ادامه به بررسی نظرات ریچارد برانسون هم خواهیم پرداخت.
برانسون که مدیریت گروه ویرجین با 400 شرکت زیرمجموعه را در اختیار دارد، اظهارنظر جالب و صریحی در مورد موضوع موردنظر ما در این بخش دارد: «اگر بخواهم صادقانه بگویم، تغییرات به هیچ وجه خوشایند نیست.اگر هم لذتی در این فعالیت وجود دارد، من هنوز آن را کشف نکرده ام.خداحافظی با شرایط مطمئن و ورود به وادی نامطمئن نوآوری میتواند تیغی دولبه باشد. در ایدهآلترین حالت، موفقیت به آسانی و با تغییر چند روند قدیمی به دست خواهد آمد.با این حال اگر کسبوکار روی دیگر خود را به شما نشان دهد، باید منتظر ورشکستگی یا بهترین حالت ضررهای سنین باشید.»
در مقایسه با کوتر، برانسون به نکات دلهرهآوری اشاره کرده است. با این حال باید توجه داشت که خود برانسون یکی از نمونههای موفق در اعمال تغییرات وسیع است. شاید بهتر باشد ایده حاضر را با ذکر یک توصیه متعادلتر به پایان رساند: «نوآوری از جایگاه ویژهای برخوردار است، با این حال آینده شرکتتان از همه چیز مهمتر است.اگر اعمال تغییرات گریزناپذیر است، حداقل سعی کنید تا این کار را پس از مشورت با افراد و موسسات معتبر انجام دهید.»