در دنیای شتابزده و پیش فعال کسب و کار امروز، جهان هر لحظه شاهد ظهور انواع محصولات و خدمات جدید از سوی شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است، به گونه ای که بیش از هر زمان دیگری فرصت ها و ضرورت های انکارناپذیری را مقابل مدیران بنگاه های اقتصادی قرار می دهد و این تغییر سریع رفتار بازار، همگان را شگفت زده کرده است.
اینک سخن از انقلاب صنعتی یا موج چهارم اقتصادی است که بشریت در حال تجربه این دگرگونی بزرگ در پیرامون خود و ظهور یک پدیده خارق العاده در همه ابعاد زندگی خویش است و دراین راستا مدیران و رهبران کسب و کار نیز بیش از هر زمان دیگری به تکاپو افتاده اند که مبادا در این وادی پرشتاب از این غافله شگرف عقب بمانند. اندکی تامل و تاخر در ارزیابی و تصمیم گیری در شرایط موجود، آنان را کیلومترها از رسیدن به مقصد نهایی عقب خواهد راند.
هم اکنون در دنیای مجازی میلیون ها انسان با وسایل ارتباط جمعی تعاملی و شبکه های اجتماعی در یک چشم به هم زدن با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و از کم و کیف وضعیت خود مطلع می شوند که این موضوع مهم به یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران امروزی مبدل شده است، چرا که در این عرصه جدید، بازخورد کوچک ترین خطا و اشتباه در فرآیند مدیریتی، تولید و خدمات و در نتیجه نارضایتی مشتریان در کسری از ثانیه با تیراژی سرسام آور و تکثیری باورنکردنی بین مردم منطقه، شهر، کشور و جهان به اطلاع همه خواهد رسید.
نمونه بارز آن خطاهای نسبتا کوچکی است که اخیرا برای دو شرکت مطرح خودروسازی جهان به وقوع پیوست که اخبار مربوط به آن بلافاصله و با سرعت چند ثانیه در سراسر جهان منتشر و همین امر موجب افت قیمت سهام در بازار های بورس و کاهش فروش آنها در سطح وسیعی از جهان شد.
در موج چهارم، معیار سنجش کیفی و کمی شرکت ها دیگر وسعت، مساحت و موقعیت برتر جغرافیایی نخواهد بود، بلکه ارزش ها برمبنای فروش و سهم بازار سازمان ها سنجیده می شوند و این امر به وضوح مشخص می کند که با شرایط پیش رو، ناقوس عصر اشتغال و فروش سنتی و قانون هشت ساعت کار به جا مانده از عصر انقلاب صنعتی، به پایان خود نزدیک می شود.
همان طور که اخیرا در فرانسه تحقیقی وسیع صورت گرفت و این واقعیت نمایان شد که در دنیای کسب و کار، طول عمر بسیاری از مشاغل به چهار سال تنزل پیدا کرده و عصر استخدام های دائمی و جاخوش کردن در یک شرکت و سازمان به پایان رسیده است. قراردادهای دائمی به قراردادهای کوتاه مدت، پیمانی یا حداکثر یک ساله تغییر ماهیت داده اند.
با پژوهش های موجود در موسسات کسب و کار آمریکا معلوم شد که بیش از 40درصد مشاغل فعلی در طول پنج سال آینده و 30درصد باقی مانده دیگر آن طی 10 سال آینده از صفحه روزگار محو خواهند شد و جای آنها را مشاغل جدید و نوآور یا استارتاپ های جدید، کوچک ولی چابک و حرفه ای خواهند گرفت.
از این پس، علت بسیاری از رکود و بحران های اقتصادی کشورها، متاثر از تحولات مربوط به نوسانات بازار انرژی یا وقایع سیاسی نخواهد بود، بلکه متاثر از تبیین، تفکر و تصمیم رهبران بزرگ بازارهای اقتصاد بین المللی خواهد بود.
شاید باورش کمی سخت باشد ولی همه دیر یا زود باید این واقعیت انکارناپذیر را بپذیرند که طوفان موج چهارم در کشورهای توسعه یافته صنعتی موجب شده که شرکت های بدون مکان، کاغذ و قلم و تنها با تکیه بر نیروهای مستعد انسانی بسیار ماهر و فوق تخصصی و چابک به سرعت در حال ظهور و تکثیراند و بنگاه داری به شکل امروزی آن از این پس، داستانی خواهد بود برون محتوا و بدون تاثیر.
برای باقی ماندن و استمرار کسب و کار در چنین شرایطی، رهبران و مدیران اقتصادی باید در سه حوزه فردی، سازمانی و محصولات خود، تمایز ویژه و استثنایی ایجاد کنند و برای افزایش ارزش برند خویش برخلاف تفکر پیشینیان خود، در بسیاری از موارد حتی از سود روزانه و کوتاه مدت حاصل از فروش کالا و خدمات خود برای رسیدن به اهداف بلند مدت سازمانی، صرف نظر کنند، چرا که از این پس برندها تنها با افزایش سهم بازار خود قادر خواهند بود به حیات شان ادامه دهند، بنابراین میزان سودآوری کوتاه مدت در مرحله ثانویه اهداف شرکت ها قرار می گیرد.
حال با وضعیت جدید آیا می توانید حدس بزنید چند درصد از شرکت ها و بنگاه های بخش دولتی و خصوصی موجود در کشور قادر خواهند بود استراتژی بنگاه های شان را بر مبنای این اصول جدید بنا کنند و در مرحله بعد آیا می توان خوش بین بود که آستانه تحمل آنان در اجرای چنین برنامه های راهبردی جدید چه میزان خواهد بود؟
در فناوری های حاصل از این موج، بسیاری از هزینه ها به یک چهارم کاهش پیدا می کند و همین فناوری های بی نظیر به سرعت جایگزین نیروی انسانی آماتور و غیرحرفه ای در شرکت ها خواهد شد، هر چند در حال حاضر هزینه جایگزینی این فناوری بالاست ولی در مقابل به مدیران و کارآفرینان می آموزد سرمایه هایی که تاکنون صرف خرید مکان های مناسب، دکوراسیون، معماری های آنچنانی و زمین های شاخص و... می شد، باید به سمت تکنولوژی ها و فناوری های جدید، جذب منابع انسانی ماهر و دانش فنی نوین تغییر جهت دهد تا با اجرای این موارد، ماندگاری و امنیت در فضای کسب و کار تامین شود.
از همه مهم تر فناوری موج چهارم برای ادامه حیات و مدیریت خود نیاز به دانش مدیریت موج چهارمی نیز خواهد داشت و این امر عملی نخواهد شد مگر با تحول در سیستم آموزشی دانشگاه ها، آکادمی ها و کالج هایی که همگام با این موج، دانش علمی موج چهارمی را بین نسل جوان مشتاق، پیوسته و بدون توقف، آموزش و گسترش دهند.
با شرایط موجود، بسیاری از حوزه های اقتصادی، مدیریتی و آموزشی کشورمان در حالت خوش بینانه در مرحله موج دوم قرار می گیرند و خلأ برنامه های راهبردی و چشم اندازهای علمی موجب می شود که بی هدف به این سو و آن سو حرکت کنند هر چند سال هاست در مواجهه با بحران ها، رکود و تورم همواره علت اصلی مشکلات را به جریان ها و اتفاقات منطقه ای و جهانی گره می زنند تا شاید به این شیوه بتوانند برای جسم نیمه جان اقتصاد، قاتلی خیالی و بی رحم را معرفی و با این روش، آخرین روزها و دوران مدیریتی شان را به آرامی سپری کنند.
به عقیده نگارنده، موفقیت در دنیای پررمزوراز کسب و کار امروز در پرتو «تبدیل شدن ها» نهفته است نه فعالیت ها و اقدام های جاری و تکراری. اگر سهم بیشتر می خواهید پس این گوی و این میدان، بیایید بیش از هر زمان دیگری تغییر و تبدیل را آغاز کنید و بیشتر موج چهارمی شوید. همان طوری که در طول تاریخ به کرات خوانده ایم، انسان های خلاق و نواندیش همواره سعی کرده اند برای رسیدن به اهداف و ارزش های والاتر، ابتدا خود را از شرایط موجود رها و به شرایط مطلوب نزدیک تر کنند تا به یک پدیده خاصی تبدیل شوند و این اصل عملی نمی شود مگر با تغییر ذهنیت در همه عرصه ها.
به گفته معلم بزرگ تاریخ «گاندی» که می گوید: «به گونه ای زندگی کنید که گویا فردا می میرید و طوری یاد بگیرید که گویی قرار است تا ابد زنده بمانید» یک رهبر موفق در دنیای پررمزوراز کسب و کار باید تجسم عینی اشتیاق، ابتکار و افکار بزرگ در مجموعه تحت مدیریت خود باشد چرا که هیچ گاه نمی توان با ریختن بنزین بی کیفیت در باک یک اتومبیل مجلل به مقصد نهایی رسید.
ذکر چند مثال در این مبحث ضروری به نظر می رسد:
شرکت «فولکس واگن» بدون داشتن مساحتی بزرگ در حد و قواره یک خودروساز بزرگ و بین المللی با واگذاری ساخت قطعات به شرکت های کوچک داخلی و خارجی و تنها با اسمبل کردن آن در شرکت اصلی، در رده دهم برترین شرکت های خودروساز جهان قرار می گیرد.
شرکت «اوبر» Uber که یک شرکت خدمات تاکسیرانی است و ارزش آن هم اکنون بالغ بر 25میلیارد دلار برآورد شده و به بهترین شکل به جابه جایی و متصل کردن میلیون ها مسافر در اقصی نقاط جهان در سال می پردازد، خود مالک، صاحب حتی یک دستگاه تاکسی نیست.
شرکت Air bnb که متقاضیان به وسیله آن در هر کجای دنیا، هتل یا منزل دلخواه خود را یافته و در کمترین زمان با بهترین خدمات تمام امکانات هر محله ای را به آنها ارائه می دهد، جالب اینکه این شرکت مالک حتی یک باب مغازه و مستغلات هم نیست.
همین طور یک دانشجوی سنگاپوری با استفاده از امکانات ارتباطی جدید، قادر است واحد درسی اش را با یک استاد در یکی از دانشگاه های معتبر اروپایی به صورت آنلاین طی کرده و صدها موارد عینی دیگر که در این مبحث نمی گنجد.
تکامل تصاعدی
یکی دیگر از مشخصه های موج چهارم در مقایسه با سه انقلاب یا موج قبلی این است که تکامل در آن، به صورت تصاعدی است نه بر مبنای سرعت خطی. به عنوان مثال دستگاه های تلفن همراه هوشمند موجود امروزی به ابرکامپیوترهای بی نظیری مبدل شده اند که انسان معاصر را روزبه روز از مراجعه به سایر رسانه ها و مراجع بی نیاز می کند به عبارتی جهان پهناور اینک در دستان کوچک انسان ها جای گرفته و همه این وقایع موجب بالا رفتن انتظارات مشتریان در حوزه تجارت نیز شده چرا که تاثیرات ناشی از این موج بر هویت، فرهنگ و کاراکتر جوامع مختلف تاثیر مستقیمی داشته و موجب شد اصل شفافیت در این گستره از اهمیت خاصی برخوردار شود حتی دست دولت ها نیز در این فرآیند به نوعی بسته مانده و در بعضی موارد آنها به جای بازیگر فعال به یک نظاره گر منفعل تبدیل شده اند و به این باور رسیده اند که در صورت تامل و تعلل بیشتر در بررسی و ارزیابی یکی از این پدیده های نوظهور، به سرعت پدیده های جدید و توانمندتر دیگری جایگزین تکنیک ها و تکنولوژی های قبلی خواهد شد و این یعنی دیگر فرصتی باقی نمی ماند که بتوان با صبر و تامل سابق به تجزیه و تحلیل کمی و کیفی آنها پرداخت مگر در موارد نادر و استثنایی و به نظر می رسد مناسب ترین گزینه برای همسو شدن با این موج، پذیرفتن آن مشروط به بومی و کاورکردن مواردی است که با فرهنگ و آیین مردم همخوانی داشته باشد.
بسیاری از پدیده های جدید نظیر هوش مصنوعی، خودروهای بدون راننده، انرژی پاک، واقعیت های مجازی، پهبادها، خودروهای پرنده و... در اطراف ما حضور دارند که نمی توان وجود آنها را منکر شد، باید بپذیریم پیامدهای موج چهارم بسیار گسترده تر از آن است که تصور می کنیم. این موج، بی رحمانه و با سرعت سرسام آور نه تنها آنچه ما انجام می دهیم، بلکه آنچه هستیم را نیز دستخوش تغییر قرار خواهد داد.
در خاتمه تا دیر نشده برای همیشه و آخرین بار بپذیریم که لازم است آن قسمت از بدنه مدیریت سنتی که تاکنون کارایی چندانی در به گردش درآوردن چرخ اقتصاد کشور نداشته، هرچه سریع تر جای خود را به رهبران هوشمند و مستعد واگذار کرده تا با این تفویض اختیار، مجموعه سیستم مدیریت اقتصادی کشور هر چه سریع تر به توسعه علمی و هوشمندانه مجهز و همچون سایر کشورهای توسعه یافته، قطار اقتصاد و مدیریت وارد ریل موج چهارم شود.
انقلاب یا موج چهارم همانند سایر انقلاب های پیش از خود این قدرت را دارد که سطح درآمد بین المللی، کیفیت زندگی و هویت اصلی مردم را در سراسر جهان افزایش دهد. پس شایسته است خودمان تعیین کنیم که سهم ما در گستره جهانی از این فناوری چه میزان خواهد بود.
ارتباط با نگارنده:Marketing.MTBK@gmail. com
دکترای مدیریت حرفه ای کسب و کار