حال و روز نامناسب دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان / بحران زده محبوب

شبکه اجتماعی توییتر که پس از فیس بوک دومین شبکه اجتماعی بزرگ و محبوب جهان محسوب می شود این روزها حال و روز مساعدی ندارد و مدیران آن به دنبال خارج ساختنش از بحران مالی ایجاد شده هستند. افزایش زیان توییتر در شرایطی اتفاق می افتد که بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که مدیران این شبکه اجتماعی عملکرد مناسبی نداشته و استراتژی های مورد استفاده آنها موثر واقع نشده است.

با وجود انتقادهای گسترده از مدیران توییتر و بحران مالی شدیدی که دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان را درگیر خود کرده است، استفاده گسترده شخصیت های مشهوری نظیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از این شبکه برای بیان مواضع خود سبب شده است تا توییتر به عنوان یک پلتفرم اجتماعی چندکاره مطرح شود. امکان انتشار سریع اخبار پس از تایپ آنها توییتر را به یک پلتفرم خبررسانی جذاب بدل ساخته که بسیاری از افراد به منظور مطلع شدن از وقایع روز دنیا و مطالعه نظرات و مواضع افراد مشهور و محبوب به آن مراجعه می کنند.

با این حال می توان گفت که این نگاه صرفا دیدگاهی منحصر به تکنولوژی و فناوری اطلاعات است. چنانچه شما بخواهید با شرایط مالی توییتر آشنا شوید باید چندکاره بودن این پلتفرم اجتماعی و ظرفیت های تکنولوژیک آن را کنار گذاشته و به مطالعه آمارها و گزارش های مربوط به گردش مالی دومین شبکه اجتماعی محبوب جهان بپردازید. بررسی دقیق این آمارها و گزارش های مالی به خوبی بیانگر وضعیت وخیم مالی توییتر بوده و دلیل اصلی عدم تمایل سرمایه گذاران برای خرید دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان را توضیح می دهد.

در همین راستا نظریه های بسیاری از سوی کارشناسان و فعالان اقتصادی و حوزه فناوری اطلاعات مطرح شده اما پاسخ به دلیل اصلی بحران توییتر بسیار ساده است، تعداد کاربران این شبکه اجتماعی جذاب به اندازه کافی رشد نکرده و محتوای تولید شده توسط کاربران آن نیز در مقایسه با سایر شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، لینکدین و... به اندازه کافی درآمد برای توییتر ایجاد نمی کند.

در این میان مهم ترین نکته درباره توییتر آن است که این شبکه اجتماعی مثل گذشته قادر به جذب مخاطب نبوده و پروسه جذب مخاطبان آن در حال حاضر متوقف شده است. این موضوع از جمله مهم ترین دلایل کاهش قابل توجه سود مالی این شرکت در سال های اخیر بوده و دقیقا به همین دلیل است که این روزها هیچ کدام از سرمایه گذاران حاضر به پرداخت قیمت 15 میلیارد دلاری تعیین شده از سوی توییتر برای خرید سهام آن نیستند.

به رغم تمامی مشکلات و بحران های موجود، در این میان توجه به مباحث و مشکلات ساختاری که توییتر را احاطه کرده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توییتر به عنوان یک پلتفرم اجتماعی با مشکلات و مسائل بسیاری روبه رو است که برای خروج از بحران و رشد و توسعه مجدد باید آنها را حل و فصل کند. به عقیده تحلیلگران اقتصادی و فعالان حوزه شبکه های اجتماعی، بزرگ ترین چالش این روزهای توییتر افزایش و توسعه پایگاه کاربران و کسب درآمد از آنان است.

براساس آمارهای منتشر شده توسط موسسات تحقیقاتی، شبکه اجتماعی توییتر ماهانه 313 میلیون نفر کاربر آنلاین و فعال دارد که به عقیده بسیاری از کارشناسان اغلب این کاربران اکانت های ساختی و روبات های فعال در شبکه های اجتماعی هستند.

در همین چارچوب چنانچه در گوگل عبارت «خرید دنبال کننده در توییتر» را جست وجو کنید خواهید دید که تنها با پرداخت مبلغ 10 دلار قادر خواهید بود 1000 دنبال کننده برای خود داشته باشید. به بیان دیگر، فعالان و تحلیلگران حوزه شبکه های اجتماعی بر این باورند که تنها 100 میلیون نفر کاربر حقیقی و فعال به صورت ماهانه در شبکه اجتماعی توییتر فعالیت می کنند که این رقم برای دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان بسیار ناچیز است.

دومین موضوعی که در رابطه با بحران توییتر می توان به آن پرداخت، عدم توانایی این شبکه اجتماعی در زمینه کسب درآمد از کاربران فعالش است. یکی از بهترین راه های کسب درآمد از کاربران، دریافت سفارش آگهی است.

تجربه شرکت یاهو نشان می دهد که این کار چندان هم ساده و بی دردسر نیست هرچند که گوگل و فیس بوک خلاف آن را ثابت کرده و میلیاردها دلار از محل پخش آگهی های تجاری درآمد دارند. راهکار دیگر برای جک دورسی مدیر اجرایی توییتر آن است که از حجم قابل توجه اطلاعاتی که توسط کاربران توییتر تولید می شود یک پایگاه داده قدرتمند ساخته و آن را برای تحلیل وضعیت بازار در اختیار شرکت های تجاری قرار دهد.

بدون شک در صورت وجود چنین اطلاعات طبقه بندی شده و با ارزشی شرکت های تجاری بزرگ، شرکت های نفتی و شرکت های بیمه و در نهایت بازاریابان از جمله کسانی خواهند بود که به این دست اطلاعات نیاز خواهند داشت. اگرچه توییتر اقدامی مشابه با راهکار ارائه شده را پیش تر انجام داده است اما روش جمع آوری و عرضه اطلاعات با روش های جذاب و اغوا کننده همراه نبوده است.

سومین و آخرین نکته آن است که برخلاف دیگر شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و لینکدین، توییتر هرگز موفق نشده است که روش مناسب و موثری برای برخورد با کامنت های آزاردهنده که به نفرت پراکنی نژادی، مذهبی و سیاسی می پردازند، بیابد.

این افراد عده ای نژادپرست و اوباش هستند که توییتر را محل مناسبی برای انتشار محتواهای نفرت انگیز خود یافته اند. فراموش نکنید که این افراد می توانند تجربه کاربران از تعامل با وب سایت توییتر را به یک کابوس بدل ساخته و آنها را از فعالیت موثر و مفید در دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان دور کنند.

این روزها بسیاری از منتقدان بر این باورند که هیچ اراده ای برای جلوگیری از فعالیت های اسپمرها و منتشر کنندگان محتواهای نفرت انگیز در توییتر را نداشته و به همین دلیل هر روز از میزان علاقه و رغبت کاربران برای ادامه فعالیت در دومین شبکه اجتماعی بزرگ جهان کاسته می شود.

به نظر می رسد که مدیران توییتر پیش از تلاش برای فروش این شرکت، باید نخست آن را به مرحله سودآوری رسانده و با مشکلاتی که فرآیند جذب کاربران جدید را مختل می کنند برخورد کرده و این مشکلات را برای همیشه حل و فصل کنند.