بازاریابی در عمل به معنی ایجاد فضایی جهانی و پویا در کسبوکار است. برخی کسبوکارها به دلیل نوسانات معاملات در بازارهای هدف به سرعت استراتژیهای خود را تغییر میدهند. این نوع روشها شاید در کوتاهمدت بتواند کارایی داشته باشد اما باید توجه داشت که این نوع کسبوکارها در درازمدت با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد. ارتقای استراتژی میتواند دامنه فعالیتهای شما را گسترش دهد اما تغییر ناگهانی آن مسلما شما را به دردسر خواهدانداخت. برخی موسسات تجاری با دانشی که در مدیریت بازاریابی و شناختی که از بازارهای هدف دارند، استراتژیهای خود را به مدت 10 سال تغییر نمیدهند و همواره آن را مدیریت و بهروز می کنند.
تغییر سریع استراتژی بدون آیندهنگریهای درازمدت برای کسبوکارها بسیار خطرناک است. امروزه شرکتها با تغییر نیازهای مشتری، افزایش رقابت جهانی، افول محیطزیست، رکود اقتصادی و مجموعه بسیار زیادی از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه شدهاند. در اتحادیه اروپا، رقابت میان فروشندگان هر روز بیشتر از دیروز در حال شدت گرفتن است و شرکتهای خصوصی به دلیل پیشرفت استانداردهای تجارت جهانی در بازارهای هدف فشارهای زیادی را متحمل میشوند، باتوجه به این نوع مشکلات همواره فرصتهای بازاریابی وجود دارد.
اگر روندهای در حال تغییر چشماندازهای بازاریابی و پیشروی استراتژی بازاریابی را مورد مطالعه قرار دهیم مواردی مانند رشد غیرانتفاعی بازاریابی، رونق فناوری اطلاعات، پیشرفت سریع جهانی شدن، تغییر اقتصاد جهانی و پاسخگویی نسبت به مسئولیتهای اجتماعی، کسبوکارها را با مشکل مواجه کرده است. در گذشته، بازاریابی فقط به طور گسترده در بخش کسبوکار اعمال میشد اما در سالهای اخیر، بازاریابی به یک عنصر اصلی در استراتژیهای بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی، مانند دانشکدهها، موسسات خیریه، کلیساها، بیمارستانها، موزهها، گروههای هنری و حتی ادارات پلیس تبدیل شد. بهعنوان مثال: سازمانهای دولتی مانند آموزش و پرورش و سازمان بهداشت انگلستان با استفاده از ابزارهای بازاریابی برای رسیدن به مخاطبان هدف خود موفقیتهای را به دست آوردند.
در سالهای گذشته کارشناسان کمیسیون اروپا، با توجه به ابزار بازاریابی و رسانه، یک استراتژی را مبنی بر ایجاد کمپینهای تبلیغاتی برای ترویج یورو بهعنوان واحد پول اروپا راهاندازی کردند. کلیساهای انگلیس برای افزایش اعضای خود، به دنبال راههای موثر برای جذب و حفظ اعضا بودند، حتی در بعضی موارد به سمت حمایتهای مالی از برخی افراد روی آوردند. واعظان با استفاده از مطبوعات، رادیو و تلویزیون به سمت تبلیغ دین گام برداشتند، آنها با توجه به تحقیقات بازاریابی به بهترین شکل ممکن نیازهای اعضا را شناسایی می کردند و خدماتی را برای آنها در نظر میگرفتند. حتی برخی از گروههای مذهبی، رادیو و ایستگاههای تلویزیونی برای خود راهاندازی کردند.
در طول دهههای گذشته، بسیاری از سازمانهای خیریه با به کارگیری برخی از پیچیدهترین ابزارهای بازاریابی توانستهاند قدرت بسیاری را در جامعه به دست آورند. بهعنوان مثال، انجمن سلطنتی حمایت از پرندگان(RSPB) که بزرگترین انجمن حفاظت از حیات وحش اروپا است، فعالیتهای گستردهای را برای ایجاد تنوع زیستی، حفاظت از مناطق حیاتوحش و حیات دریایی در دستور کار خود قرار داده است. این موسسه خیریه با استخدام یک آژانس بازاریابی، یک کمپین تبلیغاتی را برای آگاهی بخشی مردم ایجاد کرد که در سال 1997 حدود یک میلیون نفر را به عضویت خود در آورد. یکی از اهداف آنها جذب مخاطبان بین 30 تا 50 سال بود که این نوع افراد معمولا درباره محیطزیست نگرانیهای زیادی را نسبت به بچهها از خود نشان میدهند.
بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی با سابقه زیاد مانند صلیب سرخ در حال تلاش برای مدرن کردن ماموریتهای خود برای جذب اعضای بیشتر هستند. در نهایت، سازمانهای دولتی نیز به بازاریابی علاقه فراوانی نشان میدهند. بهعنوان مثال، سازمانهای دولتی مختلف در حال حاضر به ایجاد کمپینهای بازاریابی اجتماعی برای تشویق حفاظت از انرژی و نگرانی برای محیطزیست یا برای منصرف کردن افراد از عملهایی مانند سیگار کشیدن، مصرف مشروبات الکی و مواد مخدر روی آوردهاند.