«امروزه استفاده از تکنولوژی مهندسی ژنتیک نهتنها یک ضرورت بلکه انتخابی هوشمندانه و آگاهانه برای بهبود موادغذایی محیطزیست و غیره است.» این سخنان رییسجمهوری درباره تولید محصولاتی است که ژنوم آنها دستکاری شده. شاید بسیاری این جمله را مصداقی برای ضرورت پیشرفتهای علم ژنتیک بدانند و موضوع را سادهانگارند اما دنیای ژنتیک و تکنولوژی پر راز و رمز آن به قدری گسترده و شگفتانگیز است که شاید بتوان به جرأت گفت هیچ دانش دیگری از نظر هیجان انگیز بودن به پایش نمیرسد. همین رمز و رازهای بینهایت است که اظهارنظرهای متفاوتی را بین کارشناسان، مسئولان و مردم عام برمیانگیزد و دنیای کروموزمها را چنان شیرین میکند که همگان را برای کشف ناشناختههایش ترغیب میکند.
امروز این علم به درجهای رسیده که به سفرههای مردم نیز راه یافته است. به عبارتی، متخصصان مربوط با دستکاری نردبان پیچی کروموزمهای گیاهان و جانوران میتوانند محصولات جدیدی به بازار بفرستند که رقم آنها با نمونههای قبلی متفاوت است. اما در مقابل کسانی که به دنبال تولید محصولات با قابلیت بهتر هستند، مخالفانی نیز وجود دارد که اینگونه فعالیتها را با قوانین حاکم بر طبیعت مغایر میدانند و از طرفی ادعا میکنند که این محصولات میتواند برای مصارف انسانی خطرآفرین باشد. حال در ادامه از زوایای مختلف موضوع تولید محصولات دستکاری ژنتیکی شده یا همان تراریخته را بررسی میکنیم.
***
مخالفتها ریشه اقتصادی دارد
بهزاد قره یاضی، رییس انجمن ایمنی زیستی کشور
سطح زیر کشت محصولات تراریخته در دنیا از سال 1996 تا سال 2014 به میزان 110 بار افزایش یافته است. بهعبارتی بهطور میانگین کشت این گیاهان سالانه 10 برابر شد. این موضوع میتواند گواهی باشد برای مقبولیت محصولات دستکاری ژنتیکی شده. طبق آمار سال گذشته میلادی سطح زیر کشت این محصولات بیش از 180میلیون هکتار برآورد شده است. کشورهای پیشرفتهای مانند آمریکا، کانادا و اسپانیا از این تکنولوژی بهره میبرند و از طرفی در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه مانند فیلیپین، برزیل و هندوستان نیز این کشت انجام میگیرد. البته کشورهای فقیری چون بنگلادش و بورکینافاسو هم به جمع بهرهبرداران تراریخته پیوستهاند. بهطورکلی کشت تراریخته برای هر نوع شرایط اقتصادی و اجتماعی مفید و قابل توجه است. مخالفان میگویند که در کشورهای پیشرفته جلوی کشت این محصول گرفته میشود این درحالی است که آمریکا 60میلیون هکتار و اسپانیا 120هزارهکتار را به کشت تراریخته اختصاص داده و روزبهروز نیز گسترش مییابد.
با توجه به مطالب ذکر شده به جرأت میتوان گفت که این تکنولوژی یک فناوری جهانشمول است. تاجاییکه اکنون محصولات تراریخته سهم عمدهای از تجارت غذا را در اختیار دارد. بهطورمثال بیش از 82درصد سویا، 80درصد پنبه، 50درصد ذرت و 30درصد کلزای جهان با کشت تراریخته تولید میشود. سهم محصولات تراریخته از تجارت جهانی 15میلیارد دلار رقم زده شده و ارزش خود محصولات که به مصرف انسان یا دام میرسد بیش از 130میلیارددلار است. در این میان ارزش واردات این محصولات به ایران 3 تا 5میلیارددلار برآورد میشود. متاسفانه در کشور ما بعضا مخالفتهایی با این نوع کشت میشود که گاهی خندهدار و حتی غیرعلمی است. بهخصوص در دولتهای نهم و دهم از جوانب مختلف و با راههای گوناگون مقابل تراریخته ایستادند که این موضوع پیشرفتهای عرصه ژنتیک را به تعویق انداخت. اگرچه از سال 83 محصولی به نام برنج تراریخته و مقاوم با آفات تولید و به کشاورزان عرضه شد اما در دولتهای قبل بیش از 102تن برنج تراریخته به دلیل مخالفتهای بیاساس در انبارها پوسید که هنوز از نظر قضایی در حال پیگیری آن هستیم. اما خبر خوب اینجاست که دولت تدبیر و امید نسبت به تراریخته نگاهی متفاوت دارد. بهطوریکه در سال گذشته کشت 20لاین از برنج تراریخته جدید در شمال کشور بهصورت آزمایشی آغاز شد که از بین آنها هشتلاین انتخاب شده و در حال گذر از مراحل پایانی هستند.
اگرچه اکثر محصولات تراریخته مقاوم به آفات هستند اما از دو سال گذشته ذرت متحمل به خشکی هم تولید شده و امیدواریم که با گشایش راهها این محصول بهزودی به سبد غذایی مردم افزوده شود. بهرغم مخالفتهای شدیدی که از طرف برخی فناوریستیزان یا سودجویان تجارت موادغذایی در کشور با محصولات تراریخته میشود در سرزمینی مانند بنگلادش وزیرکشاورزی تمام کشاورزان بادمجانکار را فرامیخواند و به هر کدام 20 نشای تراریخته برای کاشت ارائه میدهد. لازم به ذکر است که بادمجان یکی از غذاهای اصلی مردم بنگلادش است و کشاورزان برای مبارزه با آفات مجبورند حداقل هفتهای یک بار مزارع خود را سمپاشی کنند. درحالیکه نشای جدید مزارع را از سمپاشیها بینیاز کرد.
به نظر میرسد ریشه مخالفتها با تراریخته اقتصادی باشد. بهعبارتی وقتی مصرف سم در تراریختهها کاهش مییابد بازار سموم از رونق میافتد. بنابراین شاید بخشی از مخالفتها از جانب فعالان این بازار القا شود. از طرف دیگر تاجران موادغذایی مانند ذرت سویا و کلزا (که اکثر محمولههای وارد شده از طریق آنها نیز تراریخته است) با گسترش کشت این محصولات در داخل کشور ممکن است سود خود را در خطر ببینند. گذشته از اینها کشورهای خارجی تولیدکننده وابستگی ایران را بر خودکفایی و خوداتکایی ترجیح میدهند. این عوامل دست به دست هم داده تا مقابل تراریخته قد علم کنند. اما با همه اینها امید میرود که محصولات جدید تراریخته تا سال آینده به بازار مصرف عرضه شود.
***
مخالفان باید دلیل علمی ارائه دهند
سیروس زینلی، رییس انجمن بیوتکنولوژی
هیچ فرد ایرانی وجود ندارد که از پیشرفت و رشد علم کشور خوشحال نشود و احساس غرور نکند. در هر زمینهای که باشد چه پزشکی، چه کشاورزی و چه صنعت تکنولوژیهای نوین میتواند راههای تازه و نوینی را برای تولید و فعالان عرصه اقتصادی بگشاید. در هر بخشی کشف مقوله جدیدی که بتواند در امر تولید مفید باشد، سرلوحه سازمان و مسئولان مربوط است. اما وقتی نوبت به تولید محصولات تراریخته میرسد، ناگهان نگاهها عوض میشود و تعصبهای بیمنطق در مقابل علم قد علم میکند؛ تعصباتی که میتواند راه پیشرفتهای علمی و نوآوریهای بیوتکنولوژی را سد کرده و منزل خودکفایی را دورتر و دورتر کند. به همین دلیل، تصویب آییننامه قانون ایمنی زیستی که معمولا باید ظرف چند ماه تنظیم و ابلاغ شود. به بهانههای مختلف و سنگاندازیهای گوناگون چندین سال طول کشید. بنابراین رهاسازی محصولات تراریخته که به تکمیل این قانون احتیاج داشت، عقب افتاد و درخت شکوفایی مهندسان ژنتیک به خواب زمستانی فرورفت.
حال این جریان مخالف از خارج از کشور کنترل میشود یا برخی مسئولان و کارشناسان داخلی از منفعت طلبان بازار موادغذایی یا سموم خط میگیرند معلوم نیست. اما کاملا مشخص است که دستهایی پنهان در لایههای زیرین اقتصادی وجود دارند که با پیشرفت کشت تراریخته سود خود را در خطر میبینند. دقیقا شبیه همین اتفاق در مورد انرژی هستهای کشور افتاد و دشمنان نمیتوانند رشد متخصصان داخلی را در عرصههای مختلف تکنولوژی و زیست فناوری تحمل کنند. بهعنوان مثال 15سال پیش که متخصصان کشور قصد داشتند برنج تراریخته تولید کنند عدهای از مخالفان نامهای سرگشاده به یکی از ارگانهای دولتی نوشتند و در آن گفته بودند که مهندسان ژنتیک میخواهند برخی صفات حیواناتی مانند خوک و کوسه را از طریق گیاهان به انسان منتقل کنند. این ادعا به قدری غیرمنطقی، غیرعلمی و بیاساس است که مانند لطیفههای خندهدار میماند. اما همین اتفاق خندهدار برای مردم عوام و کسانی که آگاهی اندکی از ژنتیک دارند ممکن است جدی و قابل باور شود. بنابراین حربهای که آنها برای ضربه زدن به محصولات تراریخته انتخاب کردهاند ذهن و باور مردم را هدف قرار داده است. انتظار ما این است که مخالفان با ادله و مدارک مستند و علمی نارضایتی خود را ابراز کنند نه با دروغ و تهمتهایی که از آن بوی فناوری ستیزی و دانایی گریزی به مشام میرسد.
***
هیچگاه در ارتباط با نوآوریها متعادل نبودهایم
عبدالمجید مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه
با یک نگاه اجمالی به اتفاقاتی که در تاریخ تکنولوژی کشور افتاده بیگمان این موضوع توجه ما را به خود جلب خواهد کرد که معمولا واکنش جامعه ایرانی چه دانشگاهی و چه نهادهای مختلف در برخورد با پدیدههای نوظهور یک واکنش عجولانه، شتابزده و بدون نگاه عمیق و دقیق به آن بوده است. حال این نگاه میخواهد در استقبال از آن و دید مثبت نسبت به تکنولوژی تازه وارد باشد یا در طردکردن و منفی دیدنش. در این میان اتفاقی که میافتد این است: جامعه در عرصه پدیدههای نوظهور بیش از آنکه متخصص و متبحر ببیند مخالف و موافق خواهد دید. این در حالی است که ذاتا منصفانهترین، عادلانهترین و علمیترین نگاهها نسبت به هر قضیهای را متخصصان دارند. موافق و مخالف اگرچه در جبهههای متفاوتی قرار میگیرند اما معمولا هر دو گروه یک ویژگی دارند که آن تعصب است؛ تعصبی که در صورت گسترش و رشد میتواند ریشه تمام فسادها و عقبافتادگیها باشد. دقیقا همین اتفاق در ارتباط با محصولات تراریخته رخ داده است. مانند تمام تکنولوژیهای جدید دو جریان غالب در مورد مهندسی ژنتیک نوین شکل گرفته که رفتارهای آنها اغلب جامعالاطراف نبودهاند؛ دستهای بر مضرات پافشاری کردهاند و دستهای دیگر بر منفعتها.
بهعنوان مثال، زمان ورود تراکتور و ماشینآلات کشاورزی یک جبهه مخالف به وجود آمد که آن را یک پدیده ماورایی مطرود و ملعون میدانستند که باعث از بین رفتن کشاورز و زمین میشود. در مقابل افرادی هم حضور داشتند که با چنان قدرتی از ماشینهای جدید حمایت میکردند که گویا قرار است همه مشکلات کشاورزی با این ابزارها حل شده و دیگر معضلی باقی نخواهد ماند. البته باطل بودن هر دوی این دیدگاهها با گذر زمان به اثبات رسید.
بنابراین مشکل اصلی جامعه ما از جایی آغاز میشود که مدعیان (مخالفان و موافقان) قادر نیستند از بالا به موضوع نگاه کنند. به عبارتی کمتر پیش آمده که در ذهنهای عالمان علم یک طیف کامل از مزایا و معایب یک پدیده ایجاد شود و زاویه تفکرات یک بعدی نباشد. کشت محصولات تراریخته در ایران میتواند مثبت یا منفی باشد؛ البته با رعایت شرط و شروطی خاص. این دستاورد بزرگ علمی هم قادر است مزایای قابلتوجهی برای جامعه کشاورزی داشته باشد و هم در صورت عدم توجه به برخی مسائل لطمات جبرانناپذیری به صنعت غذا وارد کند. البته این محصولات تقریبا در همه جای دنیا کشت میشود و نهادهای نظارتی قدرتمند با ابزارهای ویژه کشت آن را کنترل میکنند که این موضوع پیامدهای منفی را به صفر نزدیک کرده و مزایای آن را بیشتر بر جای میگذارد.
متاسفانه جای خالی چنین نهادهایی در ایران بهشدت احساس میشود. زیرا تقریبا هیچ وقت فضای عالمانه عادلانه و منطقی بر گستره دانش حاکم نبوده و موافقان تراریخته مخالفان را فناوری گریز و دانایی ستیز میخوانند و از طرف دیگر، مخالفان نیز موافقان را دشمن محیطزیست و طبیعت و بعضا دشمن سلامت انسانها قلمداد میکنند. به هر ترتیب تراریخته میتواند پیامدهای منفی مانند تهدید تنوع زیستی؛ افزایش مصرف نهادهها در برخی محصولات و وابستگی کشاورزان به شرکتهای تجاری را به همراه داشته باشد و در عین حال قدرت آن را دارد که افزایش تولید؛ مقاوم شدن گیاهان به تنشهای محیطی و آفات را برای ما به ارمغان بیاورد. روزگاری فکر میکردیم که با عرضه کودهای شیمیایی تمام مشکلات کشاورزان حل میشود اما امروز مصرف نادرست آن در مزارع سلامت محصولات را با اما و اگرهای فراوان همراه کرده است. مبادا درباره محصولات تراریخته نیز دچار این سردرگمیها شویم و اصل قضیه از یادمان برود.
***
مشکل بر سر اجرای درست قانون است
خدیجه رضوی،عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری
باید اعتراف کنیم که اکنون جریان علم به سمت استفاده از تکنولوژی حرکت میکند. بنابراین به هیچ عنوان نمیتوان برخلاف جریان علم حرکت کرد؛ آن هم علمی مانند بیوتکنولوژی که امروز سر سفرههای مردم نمایان شده است. با توجه به پیشبینی ازدیاد جمعیت جهان در آینده و کمبود منابع طبیعی، تولید محصولات تراریخته گریزناپذیر خواهدبود. این تکنولوژی مانند یک شمشیر دو لبه است که هم میتواند مخرب باشد و هم سازنده. البته این موضوع به چگونگی وضع قانون و مهمتر از آن اجرای دقیق و نظارت کافی بستگی دارد. ولی سیاستگذاران عرصه بیوتکنولوژی، سیاستمدار هستند و جریانی کار میکنند. اکنون شاید بیش از 95درصد محصولات وارداتی تراریخته هستند اما متاسفانه هیچ مشخصهای روی این محصولات نیست و مصرفکننده حق انتخاب ندارد. اینکه منتقدان نگران سلامت جامعه هستند چیز عجیبی نیست اما تولید محصولات تراریخته بدون نظارت کافی و اجرای مو به موی قانون ایمنی زیستی میتواند تعجببرانگیز و تاسفبار باشد. زیرا احتمالاتی در این میان وجود دارد که ممکن است در طول زمان بر سلامت افراد و محیطزیست تاثیر منفی بگذارد و حتی شاید قسمتی از طبیعت را از سیر عادی خود خارج کند.
متاسفانه برخی مخالفان تندرو با دروغ پردازیهای بیاساس در مورد مضرات محصولات تراریخته اذهان عمومی را مشوش میکنند اما اینها نه مستندات علمی در اختیارشان است و نه اطلاع درستی در این زمینه دارند. تنها چیزی که در این میان وجود دارد احتمال بروز برخی اثرات منفی از طریق استفاده از این محصولات است. درست مانند تاثیر امواج الکترومغناطیسی ماکروفر بر سلولهای بدن و نسبت آن با سرطانزایی که هنوز مدرک علمی مستندی درباره آن وجود ندارد. بنابراین داوری که میتواند اختلاف را از بین ببرد قانون و اجرای دقیق آن است. کشورهای پیشرفته هم با اجرای قوانین زیست فناوری توانستهاند نگرانیها را از بین ببرند. هرچند شاید برخی کشورهای اروپایی به خاطر اعتقادات خشک مذهبی با این موضوع مخالفت میکردند اما اکنون آنها نیز به مرور زمان به جرگه استفادهکنندگان تراریخته میپیوندند. باید به یاد داشته باشیم که ما به تحول در بخش کشاورزی نیاز داریم؛ بنابراین باید ابزارها و راههای رسیدن به آن را کشف کنیم و در این راه رعایت تعادل بسیار ضروری خواهد بود.
***
سازمان محیطزیست با تولید محصولات تراریخته مخالف است
اسماعیل کهرم، مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران
مهندسی ژنتیک یعنی دستکاری در DNA و ژن محصولات. این تغییرات ژنتیکی اثرات مخرب زیست محیطی بسیاری دارد و حتی روی انسان بهعنوان مصرفکننده نیز تاثیرهای نامطلوبی میگذارد. محصولاتی که از راه مهندسی ژنتیک یا به اصطلاح تراریخته به دست میآیند شاید درشتتر، براقتر و مثلاً دارای پوستی نازکتر باشند اما برای حفظ محیطزیست و سلامت انسان مضر هستند. در مهندسی ژنتیک، با اصلاح گونهها و ارقامی از درختان و گیاهان، آنها را نسبت به سرما مقاوم میکنند. این مسئله شاید برای کشاورزان سودمند باشد اما نسلهای زیادی باید تاوان پس دهند و با مشکلات بسیاری مواجه شوند. GM فود یا غذاهایی که از راه تغییر ژنتیک تولید میشوند، نهتنها مفید نیستند بلکه مضرند و ما همچنان از تولید، واردات یا مصرف اینگونه محصولات جلوگیری و مخالفت میکنیم.
بسیاری از کشورهای پیشرفته و مترقی در صنعت و دانش، هنوز اجازه مصرف محصولات مهندسی ژنتیک را صادر نکردهاند. از جمله جامعه اقتصادی اروپا شامل 27 کشور که حتی اجازه وارد کردن یک دانه گندمی که به شیوه تغییر ژنتیک تولید شده را نمیدهند و برخی کشورهای دیگر EEC مانند انگلستان با توجه به وابستگی شدید به واردات محصولات کشاورزی آمریکا زیر فشارهای این کشور، همچنان در مقابل واردات محصولات تراریخته مقاومت نشان میدهند، چون تاثیر اینگونه محصولات و زیانهای آن بر انسان آشکار نشده است.
بر همین اساس سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان سازمان مسئول، با محصولات تراریخته مخالف است. ما حاضر نیستیم اجازه تولید محصولاتی را که برای محیطزیست و انسان مضر است، صادر کنیم. اصلاً این واژه تراریخته به چه معناست و چه سنخیتی با محصولات تغییر ژن یافته دارد؟! روی سخن من با موافقان این محصولات است. آنها باید بدانند که اینگونه محدودیتهای سازمان حفاظت محیطزیست تماما براساس مستندات علمی است و کارشناسان ما با دلایل علمی مخالفت خود را ثابت میکنند.به نظر من کسانی که موافق تولید و مصرف چنین محصولاتی هستند، یقینا از پیامدهای آن آگاه نیستند و باید کمی به خود زحمت دهند و بیشتر مطالعه و تحقیق کنند.با نگاهی به کشورهای جامعه اقتصادی اروپا و دلایلی که آنها برای استفاده نکردن از محصولات تراریخته و تغییر ژن یافته ارائه دادهاند، میتوان به نتایج خوبی دست یافت. اگر آنها هم متوجه ضرر و زیانهایی که اینگونه محصولات برای محیطزیست و انسانها دارند، شوند، بیش از این اصرار نمیکنند.