یکی از اشتباهات بزرگ کارآفرین ها این است که تصور میکنند در شرکت، هر فردی تنها باید به فعالیت خود توجه داشته باشد. درواقع نظارت را تنها حق خود دانسته و اجازه نمیدهند که فردی دیگر در این زمینه اقدامی را انجام دهد. اگرچه در ظاهر این مسئله کاملا درست محسوب می شود، با این حال در عمل ضررهایی را به همراه دارد که باعث میشود تا روشی مناسب نباشد. در ادامه به بررسی مزیتهای نظارت کارمندان بر روی یکدیگر، خواهیم پرداخت.
1-ضعف ها سریعا برطرف خواهد شد
نکته ای که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که ترتیب کار باید به صورتی باشد که گروه های دو نفره متشکل از یک فرد باتجربه و فردی تازهکار باشد. این امر باعث خواهد شد تا ایرادات کار سریعا برطرف شده و تیم به یکدستی لازم دست پیدا کند. این امر در حالی است که اگر خودتان بخواهید در این رابطه اقدام کنید، نه تنها زمان زیادی را از دست خواهید داد، بلکه به علت عدم ارتباط لازم، ممکن است ابدا متوجه وجود آن ها نشوید. به همین خاطر ضروری است تا در کنار نظارت کلی شما، چنین فرآیندی نیز وجود داشته باشد. همچنین این امر منجر به ارتباط عمیق تر کارمندان با هم خواهد شد.
2-راندمان کاری افزایشی چشمگیر را پیدا خواهد کرد
هنگامی که فرصتی برای تبادل اطلاعات و استفاده از تجربیات یکدیگر وجود داشته باشد، در نهایت این تیم شرکت است که رشد خواهد کرد. این سیاست کمک خواهد کرد تا اختلاف کارمندان به کمترین حد ممکن رسیده و همدلی نیز بین آن ها افزایش پیدا کند. تحت این شرایط طبیعی است که شاهد افزایش راندمان کاری شرکت باشید.
مطلب مرتبط: آموزش کارکنان را جدی بگیریم
3-امکان درک بهتر وجود دارد
درواقع با توجه به این امر که کارمندان در یک رده قرار دارند، بسیار طبیعی است که برخی از مشکلات و دغدغه های آن ها کاملا مشترک باشد. تحت این شرایط یک کارمند به مراتب بهتر می تواند همکار خود را درک کرده و به وی توصیههایی را کند. همچنین باید این امکان را مهیا سازید تا افراد بتوانند به صورت مستقیم، فعالیت ها را بین خود تعویض کنند. درواقع شما باید تنها به آمارها توجه داشته باشید. شیوه انجام کار را کاملا به کارمندان خود واگذار کنید.
4-زمان بیشتری برای اقدامات اصلی خواهید داشت
در نهایت این امر که افراد برای مشکلات خود کمتر به شما مراجعه کنند، باعث خواهد شد تا فرصت برای اقدامات بیشتری را داشته باشید. درواقع هیچ گاه فراموش نکنید که شما به عنوان مدیر شرکت، به اندازه کافی از حجم کاری بالا برخوردار هستید و نباید اجازه دهید که این امر بیشتر شود. در غیر این صورت احتمال بروز خطا در رابطه با اقدامات حیاتی، افزایشی چشمگیر را پیدا خواهد کرد. نکته مهم دیگر این است که افراد معمولا راحت تر مشکلات خود را به همکارها می گویند. این امر در حالی است که در برخورد با مدیریت، ابدا این احساس راحتی وجود ندارد.