افزایش تمایل کاربران اینترنت برای استفاده از محتوای ویدئویی امر تازه ای نیست. این روند از یک دهه پیش از افزایش سرعت اینترنت در سطح جهانی و همچنین تولید ویدئوهای باکیفیت تر از سوی بازاریاب ها شروع شده است. اکنون اغلب برندها برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف از الگوی ویدئویی استفاده می کنند. یوتیوب به عنوان یکی از پلتفرم های تخصصی برای انتشار محتوای ویدئویی سالانه میزبان شمار بالایی از ویدئوهای تبلیغاتی و بازاریابی است. بدون تردید وقتی یک الگوی بازاریابی شهرت و رواج بالایی پیدا می کند، بسیاری از بازاریاب ها به دنبال استفاده از آن خواهند بود. مهمترین مسئله در این میان کاربست شیوه های تازه برای بازاریابی است. بازاریابی ویدئویی نیز مانند هر حوزه دیگر از بازاریابی دارای شیوه های بسیار زیادی برای اجراست.
یکی از شیوه های جذاب برای بازاریابی ویدئویی تحت عنوان ویدئو بلاگ یا وی لاگ شناخته می شود. چنین وبلاگ هایی به طور تخصصی با تمرکز بر روی محتوای ویدئویی اقدام به تعامل با مخاطب هدف می کند. این امر دارای اهمیت بسیار زیادی برای مخاطب هدف است. همانطور که پیش از این نیز بیان کردیم، بازاریاب ها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف از شیوه های زیادی استفاده می کنند. توجه به سلیقه مخاطب هدف در این میان دارای اهمیتی حیاتی است. بازاریابی ویدئویی در قالب وی لاگ یکی از ترندهای روز عرصه بازاریابی و تبلیغات محسوب می شود بنابراین تلاش برای کاربست تکنیک های درست در این حوزه دارای ضرورت خواهد بود. هدف اصلی در ادامه مقاله کنونی بررسی این نکته مهم خواهد بود بنابراین در ادامه در قالب 7 بخش مجزا به بررسی هرچه دقیق تر بازاریابی با استفاده از وبلاگ خواهیم پرداخت.
1. ارزیابی سطح رقابت و شناسایی مخاطب هدف
امروزه سطح رقابت در حوزه بازاریابی بسیار زیاد است. همین امر باید موجب ورود همراه با احتیاط کسب و کارها به این حوزه شود. متاسفانه برخی از برندها پس از مدت زمانی اندک حضور در عرصه کسب و کار اقدام به سرمایه گذاری های هنگفت بر روی حوزه بازاریابی می کنند. این امر شاید در نگاه نخست نوعی جسارت باشد، اما در بلندمدت مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کارها ایجاد خواهد کرد. کسب و کارهای تازه تاسیس باید ارزیابی درستی از عرصه بازاریابی داشته باشند. برندهای بزرگ علاوه بر بودجه های کلان دارای تجربه بالایی در زمینه بازاریابی هستند بنابراین یکی از نخستین اقدامات هر کسب و کار یا کارآفرین برای ورود به عرصه بازاریابی استفاده از تجربیات دیگر برندها خواهد بود. این امر مزیت های بسیار زیادی برای کسب و کارها به همراه دارد. نخستین مزیت این امر امکان پرهیز از بروز شکست های مشابه برای آنهاست. سالانه شمار بسیار زیادی از برندها، نه فقط در حوزه بازاریابی، دچار اشتباهات تکراری می شوند. این اشتباهات با ارزیابی وضعیت رقبا و تلاش برای درس گرفتن از آنها بهبود پیدا خواهد کرد.
مطلب مرتبط: هرآنچه باید در مورد بازاریابی ویدئویی بدانیم
پس از اینکه یک برند سطح رقابت در عرصه بازاریابی و بازارهای موردنظرش را ارزیابی کرد، باید نسبت به شناسایی مخاطب هدف نیز اقدام نماید. بدون تردید امکان سرمایه گذاری بر روی تمام مشتریان حاضر در یک بازار برای برندها وجود ندارد. این امر فقط موجب هدررفتن بودجه مالی کسب و کار و فقدان ثمربخشی خواهد شد بنابراین باید از میان مشتریان گوناگون و کاربران حاضر در شبکه های اجتماعی اقدام به انتخاب دامنه مشخصی نماییم. این امر باید با توجه به معیارها و نکات متعددی صورت گیرد. متاسفانه برخی از برندها بدون توجه به این نکات اقدام به بازاریابی و تبلیغات می کنند. نتیجه نهایی چنین اقداماتی نیز از پیش مشخص است. مواجهه با شکست و ناتوانی برای ساماندهی شرایط کسب و کار یکی از نتایج طبیعی در پی عدم توجه به مخاطب هدف خواهد بود.
بدون تردید توصیه های بسیار زیادی برای شناسایی درست مخاطب هدف از سوی برندها وجود دارد. برخی از مهمترین نکات در این راستا به شرح ذیل است:
• ارزیابی میزان تقاضا برای محتوای برند: هر نوع محتوای بازاریابی براساس ایده اصلی و فرهنگ جاری در بازار موردنظر نوع متفاوتی از واکنش را در پی خواهد داشت. برخی از برندها برای ارزیابی وضعیت محتوای شان اقدام به استفاده از ابزار کوگل ترندز می کنند. این امر بیانگر میزان انطباق ایده اصلی بازاریابی برند با سلیقه عمومی کاربران است. امروزه گوگل مهمترین ابزارهای کمکی برای بازاریاب ها را طراحی کرده است. استفاده از گوگل ترندز و ابزار تحلیلی گوگل (Google Analysis) امکان آگاهی هرچه دقیق تر از وضعیت بازار را به همراه دارد. متاسفانه برخی از برندها با اتکا به تجربه های قبلی شان در تلاش برای بازاریابی هستند. این امر اغلب اوقات با شکست مواجه می شود. دلیل این امر نیز بسیار ساده است: موفقیت های قبلی بازاریابی هرگز تضمینی برای موفقیت در آینده نخواهد بود.
• ارزیابی عملکرد رقبا: ارزیابی عملکرد رقبا اهمیت بسیار زیادی برای کسب و کارها دارد. این امر امکان آگاهی از برخی ترندهای مطرح در عرصه کسب و کار بدون نیاز به صرف هزینه یا اختصاص زمان مشخصی را به همراه دارد. آگاهی از عملکرد رقبا امکان برنامه ریزی برای غلبه بر مشکلات ناشی از سطح بالای رقابت را نیز به همراه دارد. یکی از مشکلات اصلی کسب و کارها فقدان برنامه برای رقابت با دیگر برندها و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است. این امر در بلندمدت موجب کلیشه ای شدن ایده های برند در عرصه بازاریابی می شود. هرچه میزان رقابت در میان برندها بیشتر باشد، مشتریان ایده های جذاب تری در حوزه بازاریابی مشاهده خواهند کرد.
2. توسعه استراتژی محتوایی
اکنون پس از شناسایی مخاطب هدف باید نسبت به طراحی استراتژی محتوایی اقدام نماییم. اغلب ویدئوهای بازاریابی دارای تم و پیام مشخصی هستند. شاید در نگاه نخست هر پیام بازاریابی برند با دیگری متفاوت باشد، اما در برنامه ریزی بازاریابی اهداف منسجم و دارای هماهنگی مدنظر قرار می گیرد. این امر امکان تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف را به همراه دارد. هرچه انسجام برنامه بازاریابی محتوایی بیشتر باشد، نتیجه نهایی بهتر خواهد آمد.
وقتی صحبت از توسعه استراتژی محتوایی می شود، بسیاری از بازاریاب ها نگران پیچیدگی بیش از اندازه موضوع هستند. این نگرانی کاملا طبیعی محسوب می شود. گاهی اوقات برندها برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف از برنامه های پیچیده و فاقد وضوح لازم استفاده می کنند. نتیجه این امر سردرگمی بازاریاب ها و ناتوانی شان برای یافتن نقاط قوت برنامه بازاریابی به منظور اجرای درستش است.
مرکز اصلی استراتژی محتوایی تلاش برای توسعه یک پیام واحد و تعدادی پیام مکمل در حوزه بازاریابی است. این امر موجب تاثیرگذاری هرچه بهتر محتوای بازاریابی بر روی مخاطب هدف می شود. بدون شک صحبت از توسعه استراتژی محتوایی در بعد نظری بسیار ساده تر از عرصه عمل است بنابراین بسیاری از برندها فقط در سطح نظری اقدام به توسعه استراتژی محتوایی می کنند. اگر کسب و کار شما در تلاش برای ایجاد تغییری اساسی در حوزه بازاریابی اش است، باید نسبت به طراحی استراتژی محتوایی اقدام نماید.
مطلب مرتبط: ایده هایی جالب برای بازاریابی ویدئویی
استراتژی محتوایی با ایجاد شاخص های مشخص برای تولید کمپین های مختلف موجب نوعی پیوند میان هر کدام از کمپین های برند می شود. همین نکته نظر مخاطب هدف برای ادامه تعامل با برند را جلب می کند. اگر برندها در هر کمپین بازاریابی شان اقدام به جلب نظر دامنه متفاوتی از مخاطب هدف و همچنین کاربست پیام های متضاد نمایند، در بلندمدت توانایی جلب نظر مخاطب هدف را نخواهند یافت. این امر اغلب اوقات با پدیده ای مانند ریزش مخاطب هدف شناخته می شود بنابراین کسب و کارها باید توجه بسیار زیادی به نحوه ساماندهی پیام های بازاریابی شان داشته باشند.
طراحی کمپین های بازاریابی دنباله داری ایده تازه ای در عرصه تبلیغات نیست. پیش از این برندهای بسیار زیادی از الگوی بازاریابی و تبلیغات دنباله داری استفاده کرده اند. اگر یک برند به دنبال توسعه پیامی واحد در عرصه بازاریابی است، بهترین راهکار طراحی کمپین های دنباله داری است. این امر موجب آشنایی هرچه بهتر مخاطب هدف با حوزه فعالیت برند و همچنین انتقال مناسب پیام های بازاریابی می شود. مهمترین نکته در این میان توجه به تفاوت میان طراحی کمپین دنباله داری با فقدان ایده های متفاوت است. پیام اصلی برند باید در قالب ایده های متفاوت توسعه پیدا نماید. در غیر این صورت شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف باقی نخواهد ماند.
توسعه استراتژی محتوایی باید پیش از ضبط نخستین محتوای ویدئویی صورت گیرد. متاسفانه برخی از برندها اقدام به ضبط محتوای ویدئویی و سپس طراحی استراتژی می کنند. این امر در عمل به معنای انطباق ضروری استراتژی با محتوای موجود است بنابراین هیچ نوآوری و برنامه ریزی بلندمدتی در این میان مطرح نخواهد بود.
3. سرمایه گذاری بر روی تجهیزات
ضبط محتوای ویدئوی امر ساده ای نیست. بسیاری از برندها فقط از دوربین گوشی هوشمند برای ضبط ویدئو استفاده می کنند. این امر شاید در نگاه نخست صرفه جویی مالی قابل ملاحظه ای باشد، اما در بلندمدت نیاز به تجهیزات حرفه ای کاملا مشخص است. برخی از برندها حتی برای بهبود کیفیت ویدئوهای شان نیز هزینه اضافی صورت نمی دهند، با این حساب انتظار تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف بسیار رویایی خواهد بود.
دوربین های حرفه ای عکاسی امکان ضبط ویدئوهای باکیفیت را نیز فراهم می کنند. این امر بسیاری از عکاس های حرفه ای را بدل به فیلم بردارهای ماهری کرده است. اگر یکی از اعضای شرکت دارای دوربین عکاسی است، باید از آن برای بهبود کیفیت محتوای ویدئویی استفاده کرد. همچنین در زمینه نورپردازی نیز استفاده از انواع تجهیزات روشنایی حرفه ای ضروری خواهد بود. شاید این امر در نگاه نخست برای کسب و کارها هزینه بالایی داشته باشد، اما در بلندمدت کیفیت محتوای بازاریابی شان را به شدت افزایش خواهد داد.
مطلب مرتبط: بهترین و مفیدترین راه های استفاده از بازاریابی ویدئویی
ضبط صدا در وی لاک اغلب مورد غفلت قرار می گیرد. اگر ویدئوهای بازاریابی دارای کیفیت بالایی باشد، اما کیفیت صدا همراه با ضعف های مشخص گردد، امکان جلب نظر مخاطب هدف به طور کامل از بین خواهد رفت. این امر مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کارها به همراه خواهد آورد. وقتی کاربران صدای باکیفیتی، به ویژه در مورد محتوای بازاریابی، دریافت نکنند، به شدت نسبت به ادامه مشاهده محتوا دلسرد خواهند شد. بسیاری از برندها در عمل به دلیل همین مشکل از تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف باز می مانند. اگر کسب و کارها بازنگری اساسی در بحث سرمایه گذاری بر روی تجهیزات موردنیاز برای ضبط ویدئوهای جذاب صورت ندهند، به زودی با ریزش شدید مخاطب هدف مواجه خواهند شد.
4. ضبط یکباره تمام ویدئوها
یکی از مزیت های اصلی برنامه ریزی محتوایی امکان ضبط چندین وی لاگ به طور یکباره است. فیلم های دنباله داری امکان صرفه جویی در زمان و هزینه برندها را به همراه دارد. اغلب برندها در تلاش برای تهیه ویدئوهای بازاریابی کوتاه هر یک هفته بخشی از قسمت ها را ضبط می کنند. این امر نیازمند صرف زمان و هزینه بسیار زیادی است. یکی از نمونه های مناسب برای تهیه تمام بخش های ویدئویی به صورت یکباره حوزه ویدئوهای آموزشی است. بسیاری از برندها برای جلب نظر مخاطب هدف اقدام به استفاده از این تکنیک می کنند. نکته جالب اینکه اغلب اوقات تکنیک موردنظر کاربرد بسیار بالایی در زمینه جلب نظر مخاطب هدف دارد. اگر تمام بخش های ویدئوهای آموزشی برند به صورت یکبار ضبط شود، امکان بارگذاری تدریجی محتوا بدون نیاز به صرف زمان اضافه فراهم خواهد شد.
امروزه بسیاری از برندها در عمل از ایده ویدئوهای بازاریابی دنباله داری برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف استفاده می کنند. جالب اینکه جهت گیری آنها برای استفاده از ویدئوهای دنباله داری در قالب ضبط یکباره شان به شدت افزایش یافته است بنابراین کسب و کار شما نباید در این میان از چنین ایده ای استفاده نماید. در غیر این صورت امکان رقابت موثر با دیگر برندها فراهم نخواهد شد.
5. بهینه سازی کانال وی لاگ
پس از اینکه ویدئوهای موردنظرتان را ضبط کردید، باید به دنبال ویرایش آنها باشید. بخش ویرایش محتوای ویدئویی یکی از مهمترین فرآیندها را شکل می دهد. اغلب محتوای ویدئویی در ابتدا بسیار ساده و غیرحرفه ای است. این امر با اعمال انواع فیلتر و اصلاح برخی بخش ها بدل به ویدئوی بازاریابی جذابی می شود. با این حساب همیشه باید برای جلب نظر مخاطب هدف اقدام به استفاده از انواع نرم افزارهای ویرایشگر ویدئو کرد.
ویرایش محتوای ویدئویی در زمینه وی لاگ فقط مربوط به بهبود نورپردازی و همچنین کادربندی بهتر نیست. بحث سئو در زمینه دسترسی کاربران به محتوای برند بسیار مهم است. برخی از برندها نسبت به این نکته مهم توجه لازم را ندارند بنابراین محتوای بازاریابی شان به طور مداوم با بی توجهی مخاطب هدف مواجه می شود. هر ویدئوی بازاریابی باید دارای یک تیتر مشخص، توضیحات جانبی و همچنین کلیدواژه های مهم در قالب هشتگ باشد. در غیر این صورت نوعی محتوای بی نام و نشان در میان میلیون ها محتوای دیگر در سطح اینترنت خواهد بود.
6. اهمیت تداوم در عرصه بازاریابی ویدئویی
بسیاری از برندها دارای ایده های بازاریابی بسیار جذابی هستند، اما با فاصله های زمانی بسیار طولانی اقدام به تولید و انتشار محتوا می کنند. این امر تاثیرگذاری محتوای موردنظر بر روی مخاطب هدف را به شدت کاهش می دهد. بسیاری از برندها در صورت انتشار مداوم محتوا امکان توسعه جایگاه برندشان در میان کاربران را دارند، اما فقدان توجه به این نکته مهم موجب ناتوانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف می شود.
یکی از بهترین راهکارها برای تولید مداوم و همراه با نظم محتوای ویدئویی طراحی جدول زمانی است. این امر امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. جدول زمانی برای بارگذاری محتوای ویدئویی امکان برنامه ریزی برای تولید محتوا و انتشارش در زمان مقرر را فراهم می سازد. نیاز اصلی اغلب بازاریاب ها و برندها در زمینه بازاریابی اندکی نظم بیشتر است بنابراین با استفاده از چنین ابزارهای ساده ای میزان تاثیرگذاری تان بر روی مخاطب هدف به طور قابل ملاحظه ای افزایش پیدا خواهد کرد.
مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی با تکنیک های به روز
7. ارزیابی مداوم معیارهای تولید محتوا
پس از هر بار انتشار محتوای بازاریابی باید نسبت به ارزیابی انتقادی معیارهای برند اقدام نماییم. این امر اهمیت بسیار زیادی برای حفظ سطح مطلوب کیفی محتواست. برخی از برندها در تلاش برای تعامل هرچه بیشتر با مخاطب هدف اقدام به استفاده از شیوه های ثابت برای بازاریابی می کنند. شاید این امر در نگاه نخست مشکل مهمی محسوب نشود، اما فقدان بهروز رسانی معیارهای تولید محتوا در عمل به معنای ناتوانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف خواهد بود.
ارزیابی انتقادی نسبت به کیفیت محتوای بازاریابی امری حیاتی برای برندها محسوب می شود. اگر این نکته مدنظر کسب و کارها قرار نگیرد، به زودی محتوای بازاریابی شان ماهیت به شدت کلیشه ای برای مخاطب هدف پیدا خواهد کرد بنابراین برای حفظ سطح تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف باید کیفیت محتوا را به طور مداوم چک نماییم. برخی از برندها در این راستا دچار مشکلاتی هستند. بهترین توصیه در این میان استفاده از نظرات افراد خارج از شرکت در مورد معیارهای برند برای تولید محتواست. این امر امکان بهره مندی از نظرات افراد بیطرف و دارای زاویه دید متفاوت را به همراه خواهد داشت.