باتوجه به سرعت سرسام آور توسعه و پیشرفت شبکه های اجتماعی برندهای برتر امروز به احتمال زیاد تا فردا قدیمی و از رده خارج خواهند شد. در چنین شرایطی یافتن موقعیت مناسب برای توسعه برندمان و انجام فعالیت های تبلیغاتی کار بسیار دشواری خواهد بود. تنها از طریق یافتن فرصت مهم بعدی پیش از همه شانس جلب توجه ما افزایش می یابد.
خوشبختانه امروزه اغلب بازاریاب ها و کارآفرینان به دنبال کشف فرصت های بکر برای توسعه کسب و کارشان در شبکه های اجتماعی هستند. بنابراین در جست وجوی عمیق تان تنها نخواهید بود. با این حال چنین امری به معنای افزایش رقابت نیز هست. یافتن فرصت در شبکه های اجتماعی به معنای سهیم شدن آن با دیگران نیست، بلکه هر برند در تلاش برای استفاده انحصاری از فرصت خاص اش خواهد بود.
اگر به ماهیت متغییر و بی ثبات شبکه های اجتماعی دقت کنیم، پیش بینی دقیق موقعیت های مناسب را دشوار خواهیم یافت. در حقیقت اگر پیش بینی فرصت های در شبکه های اجتماعی امری راحت بود، دیگر بدل به امری حیاتی برای برندها و شرکت ها نمی شد. در این صورت همه افراد توانایی بهره برداری از فرصت های مجازی را داشتند.
اغلب اوقات افراد و شرکت ها در تشخیص ماهیت فرصت های طلایی در شبکه های اجتماعی و موقعیت های معمولی که چندان مورد توجه کاربران قرار نمی گیرد، دچار مشکل می شوند. اگر علاقه مند به فهم تفاوت میان فرصت های واقعی و موقعیت های کم اهمیت در شبکه های اجتماعی هستید، این مقاله دقیقا برای شما نوشته شده است.
در ادامه در سه بخش به بررسی تفاوت میان این دو مقهوم خواهیم پرداخت.
1.شناخت فردی که به او اعتماد می کنید
به منظور شناخت فرصت های مناسب باید ریشه اطلاعات مان را به خوبی بررسی کنیم. براین اساس هرگز اعتماد به صحبت های فردی ساده یا کم تجربه در دنیای پلتفرم های اجتماعی منطقی محسوب نمی شود. به جای آن صحبت های افراد سرشناس و معتبر در هر حالتی جایگاه خاصی دارد. توصیه من در اینجا ترسیم دایره ای از منابع اطلاعاتی تان است. براین اساس افراد تاثیرگذار، کارشناس ها، روزنامه نگاران و به طور کلی هر منبع اطلاعاتی را در آن دایره قرار دهید. توجه داشته باشید که معیار شما برای انتخاب این افراد آگاهی و شناخت شان از فضای شبکه های اجتماعی است. بنابراین باید پیش از انتخاب نسبت به جایگاه آن ها در کسب وکارشان اطمینان حاصل کنید. اگر قصد اطمینان بیشتر را دارید، پس از تکمیل دایره اطلاعاتی تان نیز فهرست خود را مورد بازبینی قرار دهید.
پرسش اصلی در اینجا دلیل موفقیت افراد حاضر در دایره تان در زمینه پیش بینی فرصت های مناسب شبکه های اجتماعی است. به پرسش زیر دقت کنید: نظر آن ها به هنگام معرفی آپ توییتر چه بود؟ آیا آن را آپی بی مصرف یافتند که فقط نوجوان ها بدان علاقه دارند؟ یا اینکه استعدادهای بالقوه آن را شناسایی کردند؟ خوشبختانه امروزه با توسعه شبکه های اجتماعی یافتن نظرات مختلف افراد در مورد اتفاق ها و دستاوردهای جدید بسیار راحت است. با جست وجویی در شبکه های اجتماعی امکان برقراری ارتباط با کارشناس های مختلف از کشورهای گوناگون به راحتی وجود دارد. صرف نظر از توسعه شبکه های اجتماعی، علاقه افراد به درج رزومه شان در سایت شخصی خود یکی دیگر از خدمات بی نظیر تکنولوژی به ما در زمینه یافتن کارشناس ها و منابع اطلاعاتی خبره است.
اگر قصد یافتن فرصت های طلایی در شبکه های اجتماعی به صورت شخصی را دارید، با طرح سوالاتی از افرادی که کسب وکارشان پیش از این مورد توجه برندها پلتفرم های اجتماعی بوده است به داده های موردنیازتان دست یابید. به عنوان مثال به تجربه شخصی من توجه کنید. من بخش قابل توجهی از زندگی ام را صرف نگارش مقاله در زمینه بازاریابی و تبلیغات کرده ام. براین اساس ارتباط نزدیکی با ناشرهای معتبر و سایر نویسندگان مطرح دارم. درست به همین خاطر از چند سال پیش دیگر دست به نگارش مقالات بلند نزدم. علت این کار آگاهی من از تغییر سلیقه مخاطب بود. دوستان من در عرصه روزنامه نگاری و مقاله نویسی پیش از آن که این آمار به صورت وسیع مورد توجه قرار گیرد، من را از آن مطلع کردند. برهمین اساس من پیش از آن که چند مقاله بلندم قربانی فهم این نکته شود، نسبت به تغییر سبک کار خود اقدام کردم.
2. از خود بپرسید که آیا اکنون در حال استفاده از ابزار یا پلتفرم مدنظر هستید؟
نکته این بخش بسیار ساده اما در اغلب موارد مورد بی توجهی اهالی کسب وکار است. براین اساس از خود بپرسید، و صادقانه بدان پاسخ دهید، که آیا اکنون در حال استفاده از ابزار یا پلتفرم تازه مدنظرتان هستید یا خیر. در حقیقت بسیاری از برندها نسبت به ابزار مورد استفاده شان بی اطلاع هستند. براین اساس گاهی آرزوی داشتن پلتفرمی را دارند که از مدت ها پیش با آن کار می کنند.
در سالهای 2016 و 2017 بسیاری از شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، توییتر و اینستاگرام الگوریتم های خود را تغییر دادند. به عنوان یک بازاریاب آن برهه را به خوبی در ذهن دارم. همه جا صحبت از انقلابی بود که این تصمیم به پا می کرد. تحلیل های مختلفی در این زمینه نوشته شد. کسب وکارهای مختلفی نیز به سراغ ایده های جدید برای فعالیت در نسخه تازه و انقلابی شبکه های اجتماعی رفتند. بی شک این ها همگی نشانه بروز یک فرصت طلایی در عرصه شبکه های اجتماعی است. با این حال هنوز هم پس از نزدیک به سه سال خبری از نتایج آن انقلاب عظیم نیست. بی شک شبکه های اجتماعی تغییرات زیادی را به خود دیده اند، اما این تغییرات آنطور که کارشناس ها ادعا می کردند، تاثیر عمیقی بر روی فعالیت کاربران نگذاشت.
شاید صحبت پیرامون دلیل عدم موفقیت اقدام انقلابی شبکه های اجتماعی بر روی تولید فرصتی طلایی ارزش تامل بیشتر را داشته باشد. به عنوان نکته نخست باید در خاطر داشت که قصد شبکه های اجتماعی به هیچ وجه ایجاد انقلابی بزرگ نبود. آن ها فقط به دنبال ارائه خدمات شان به گونه ای بهتر بودند.
برهمین اساس سرویس بارگذاری ویدئوی آنلاین را روانه بازار کردند. کارشناس ها با مشاهده این تغییر به سرعت شگفت زده شدند. با این حال نتیجه این نوآوری برای افراد چندان جذاب و حیرت انگیز نبود. در هر صورت چند درصد از ما به هنگام مشاهده پیامی مبنی بر اینکه فلان دوست مان در حال اجرای ویدئویی زنده است، به سراغ تماشای آن می رویم. به یاد دارم چندی پیش یکی از دوستان ساکت و سر به زیر دوران دبیرستان ام ویدئویی زنده بر روی اینستاگرام پخش کرد. من که اصلا بدان توجهی نکردم، اما از طریق دوستانم متوجه شدم که ویدئوی وی اصلا بازدیدی دریافت نکرد. حکایت تفاوت پیش بینی کارشناس ها با واقعیت ای مدنظر کاربران دقیقا به مانند این داستان است.
قصد من در اینجا کاهش اهمیت سرویس ویدئوهای زنده نیست. بی شک این سرویس فرصت های تازه ای در اختیار افراد و برندها قرار می دهد. نکته در نحوه ارزیابی ما از این موقعیت نهفته است. براین اساس کارشناس های حوزه بازاریابی ارائه سرویس های ویدئوی زنده را بی توحه به تاثیرش بر روی فعالیت کاربران اقدامی انقلابی خطاب کردند. اگر آن ها اندکی پیش از اظهارنظر خود را به جای کاربران معمولی می گذاشتند، شاید نظرشان در مورد این سرویس به طور کلی تغییر می کرد.
3.استفاده از توییتر برای دریافت اطلاعات مهم
گروهی که موفقیت یا شکست یک پلتفرم اجتماعی را تعیین می کنند، نه روزنامه نگارهای حرفه ای یا موسس های آن پلتفرم، بلکه عموم مردم هستند. در هر صورت یک شبکه اجتماعی با هدف جلب نظر کاربران معمولی ساخته می شود. براین اساس صرف نظر از تحلیل های حرفه ای کارشناس ها بازهم نتیجه کار بستگی به سلیقه مردم دارد. براین اساس مراجعه به نظر مردم یکی از راهکارهای مفید برای پیش بینی فرصت های طلایی در شبکه های اجتماعی است. با این حال توجه داشته باشید که مقیاس شما باید بیش از 100 یا 200 کاربر باشد. فقط در این صورت جامعه آماری تان به واقعیت نزدیک خواهد شد.
به نظر من بهترین پلتفرم برای آگاهی از نظر کاربران توییتر است. در این شبکه اجتماعی شما امکان مشاهده نظرات دیگر کاربران و حتی توییت های شان خطاب به یکدیگر را به راحتی خواهید داشت. نکته مهم در این میان نظر آن ها در مورد تغییرات شبکه های اجتماعی است. در واقع گفت و گوهای معمولی برای فعالیت بازاریابی ما اهمیتی ندارد. بنابراین سخت ترین مرحله در اینجا تفکیک گفت وگوهای مهم از ساده است. جست وجوی هشتگ های مربوط به کسب وکارمان در اینجا کمک بزرگی به ما خواهد کرد. همچنین ماهیت توییتر به عنوان پلتفرمی برای بیان کوتاه نظرات کار ما را در مطالعه متن ها راحت می کند.
بی تردید پیش بینی درست فرصت های طلایی در شبکه های اجتماعی کسب وکار ما را دچار تحولی شگرف خواهد کرد. با این حال به یک نکته مهم توجه داشته باشید: اهمیت شناسایی فرصت های برتر نباید ما را به تصمیم گیری عجولانه دچار کند. براین اساس بررسی دقیق هر حادثه ای باید در اولویت نخست ما باشد. در غیر این صورت شاید مرتکب اشتباه هایی جبران ناپذیر شویم.
اگر به توصیه های این مقاله به دقت گوش سپرده و آن را سرلوحه کارتان قرار دهید، موقعیت های مطلوبی را در شبکه های اجتماعی کشف خواهید کرد. همچنین به طور قابل ملاحضه ای در زمان و هزینه های شما صرفه جویی خواهد شد. در حقیقت کاربست شیوه های دیگر برای کشف موقعیت های طلایی در شبکه های اجتماعی نیازمند صرف هزینه بسیار بالایی است.