بازاریابی، به فراتر از اصول اولیه مانند ایمیل های تبلیغاتی، تبلیغ مجدد و بازاریابی محتوا رسیده است. در عوض، بسیاری از بازاریاب های خلاق، از این اصول به همراه استراتژی های نوآورانه که با دقت آزمایش شده اند استفاده می کنند.
بیشتر این استراتژی ها از طریق تجربه شخصی، تحقیق و بحث وگفت وگو با کارآفرینان به دست آمده اند.
به جای روی آوردن به فرآیند آزمون و خطا برای فنون بازاریابی، می توانید از این مقاله به عنوان یک راهنمای کاربردی در زمینه بهترین و جدیدترین استراتژی های بازاریابی، استفاده کنید.
1. شخصی سازی وب سایت
به لطف محصولات مصرفی مانند Netflix و Amazon، عموم خریداران توقع شخصی سازی محتوا توسط برندها را دارند. بازاریاب ها می توانند با استفاده از نرم افزارهایی مانند Optimizely Personalize و یا Adobe Experience Cloud، محتوایی هوشمند باتوجه به مشتریان خود به وجود آورند.
بازاریاب ها در فضای B2B نیز می توانند داده های وب سایت را برای بازدیدکنندگان ناشناس و با استفاده از Clearbit و یا Fullcontact شخصی سازی کنند. این نرم افزارها با استفاده از آدرس IP کاربر قادر هستند کمپانی های مرتبط با آن را شناسایی کنند و محتوایی بر اساس اطلاعات به دست آمده به آن ها ارائه دهند. این روش بازدیدکننده را به مشتری تبدیل خواهد کرد. هم چنین مشتری های سابق بدین وسیله تجرب های دلچسب خواهند داشت و در آن ها ایجاد وفاداری خواهد شد.
2. تبلیغات مخصوص بر اساس مخاطب
اگر دارای لیست مشتریان هدف هستید، اطلاعات آن ها را طبقه بندی کنید و تبلیغات بسیار هدفمند خود را برای آن ها به نمایش بگذارید. می توانید از نرم افزارهای اوتوماسیون بازاریابی مانند Marketo برای به روز نگاه داشتن لیست خود استفاده کنید.
تبلیغ براساس مخاطب همچنین می تواند به شما در پیداکردن مشتریان خارجی (مشتریانی که به سایت شما نمی روند) کمک کند. بر این اساس به جای انتظار برای جلب توجه مشتری های احتمالی، شما به سراغ آن ها خواهید رفت. این روش با بارگذاری ایمیل های خریداری شده در نرم افزارهایی مانند ZoomInfo یا Exact Data میسر می شود.
3. انبار داده و تصویرسازی
بیشتر بازاریاب ها و صاحبان تجارت جهت بررسی عملکرد کمپین ها، از انبار داده و تصویرسازی کمک می گیرند. این روش نیازمند یک متخصص داده است که توانایی استخراج داده از ابزارهای بازاریابی، مدل سازی و تصویرسازی آن ها را توسط برنامه هایی مانند Looker داشته باشد.
یکی از راه های رسیدن به انبار داده در بازاریابی، درست انجام دادن این طرح است که به درک چگونگی رفتار مشتریان کمک خواهد کرد. همچنین این روش، پایانی بر آنالیزهای سخت و دشواری خواهد بود که به وسیله صفحه آمار و ارقام انجام می گیرد.
5. بهینه سازی جست وجو با استفاده از صدا
براساس تحقیقات اخیر، 55درصد از خانوارهای آمریکایی تا سال 2022 صاحب حداقل یک بلندگوی هوشمند خواهند بود که می تواند طبیعت جست وجوی اینترنتی را در سال های آینده تغییر دهد. وب سایت ها نه تنها باید برای جست وجوی کلمات بهینه سازی شده آماده باشند، بلکه بهینه سازی جست وجو بر اساس صدا را نیز باید در دستورکار خود قرار دهند.
جست وجو با استفاده از صدا به دلیل وجود یک دستیار هوشمند که اولین یافته های جست وجو را انتخاب خواهد کرد، از جست وجوی کلمات رقابتی تر است. بازاریاب ها باید بر روی تولید محتوا با توضیحات کوتاه برای جست وجوی صدا متمرکز شوند و توضیحات تفصیلی را برای جست وجوی کلمه کنار بگذارند.
5. هماهنگی در تقسیم بازاریابی
بازاریابی تک کاناله جایی در دنیای امروز ندارد. با توجه به حجم عظیم داده ها، عموماً ایمیل های تبلیغاتی و تبلیغ های تک بعدی به کار نخواهند آمد. در عوض، کمپین های چندکاناله و چندتیمی می توانند روشی بهتر برای جلب توجه مشتری های احتمالی باشند. به همین دلیل، هماهنگی در تقسیم بازاریابی حائزاهمیت است.
به عنوان مثال، تیم فروش می تواند مشتری را به صرف شام دعوت و تیم بازاریابی با فرستادن یک کتاب الکترونیکی به بازده بیشتر این میهمانی شام کمک کند. همچنین مدیر حساب ها، یک ویدئو را برای مشتری ارسال می کند و در آن به رضایت شرکت به دلیل احتمال همکاری در آینده اشاره خواهد کرد. این توجه هماهنگ می تواند در به وجود آمدن رابطه ای معنادار با مشتری احتمالی کمک کند.
6. بازاریابی تأثیرگذار خرد
بسیاری از بازاریاب ها از استراتژی های بازاریابی تأثیرگذار خرد رضایت دارند؛ اما این مسیر بسیار پرهزینه و ممکن است احساس مصنوعی بودن را القا کند.
به جای استفاده از یک فرد معروف، بازاریاب ها با استفاده از افراد تأثیرگذار بر صنعت خودشان می توانند با هزینه ای بسیار ارزانتر، محصولات خود را به گروهی کوچکتر، اما با وفاداری بیشتر ارائه کنند.
7.تولید تقاضا
بسیاری از بازاریاب ها بر این باورند که فعالیت آن ها شاید بتواند با ایجاد حس نیاز فوری در مشتری های احتمالی، به تیم فروش کمک کند. افراد گروه فروش عموماً خلاف این قضیه را تجربه می کنند.
بازاریابی با تولید تقاضا می تواند به وسیله اندازه گیری تلاش در زمینه خط فروش، درآمد و یا ارزش عمر مشتری، به هر دو تیم کمک کند تا به سمت هدفی واحد به حرکت درآیند. هنگامی که ارزیابی بازاریابی بر اساس درآمد و یا درآمد احتمالی صورت گیرد، هم سویی آن ها با نیازهای گروه فروش بهتر خواهد شد.