اطرافیان تان در مورد سبک کاری شما چه فکر می کنند؟ چگونه می توانید میزان موفقیت برند شخصی خود را بسنجید؟
برند شخصی شما، تیتر رزومه یا بیزنس کارتان نیست، ولی به هیچ وجه نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت. اگر می خواهید ماهیت برند شخصی خود را درک کنید، با همکاران، شریک، دوستان و آشنایان تان صحبت کنید و ببینید زمانی که از کارکردن کنار شما حرف می زنند، چه واژه هایی به زبان می آورند. همین روش ساده نکته های بسیار جالبی به شما یاد می دهد.
به عنوان مثال جوئل پترسون، رئیس شرکت جت بلو، زمانی که با فرزندانش صحبت می کرد، متوجه شد که همه ی آن ها در مورد یک ایده هم عقیده اند. آن ها می گفتند که پدرشان رنگ خاکستری را بهترین رنگ می داند؛ زیرا رنگ ماشین او خاکستری است و کت وشلوار خاکستری می پوشد و موهای خاکستری رنگی دارد. پس احتمالاً دنیای را هم خاکستری می بیند! نکته ی مهم این بحث، این بود که پترسون متوجه شد برند شخصی او از نظر فرزندانش، برندی خسته کننده، محافظه کارانه و قابل پیش بینی است.
کمی بعد فرزندان پترسون به نکته ی دیگری اشاره کردند. اینکه پدرشان هم شکلات M&M می خورد و هم نوشیدنی های لاغری می نوشد. (به عبارت دیگر، او رفتارهای متناقضی دارد) درحالی که پترسون سعی می کرد برندی مخصوص جوانان توسعه دهد، آیا برند شخصی او نماد تناقض و دورویی، سطحی نگری و هنرهای ساده انگارانه بود؟
پترسون از نتایج این ارزیابی راضی نبود. به همین دلیل اتومبیل خود را فروخت و یک اتومبیل زردرنگ خرید و مصرف نوشیدنی های لاغری را کنار گذاشت. او که واقعاً حس می کرد برندی غیر ایده آل را شکل داده است که خروجی های مورد انتظار او را ندارد، سه مانترا برای خود تعیین کرد:
• من همه ی چیزهای مورد نیازم را در اختیار دارم
• اصول و ارزش ها و مأموریت شرکت در اولویت هستند
• من فرای احساساتم هستم
او این جملات را آن قدر تکرار کرد تا به عادت روزانه اش تبدیل شد. او تلاش کرد سیستم عامل ذهنی اش را فارغ از احساس نیاز، خودخواهی و پاسخ های غریزی، دوباره طراحی کند.
اگر به ویژگی های برند شخصی خود نگاه کنید، احتمالاً با برخی صفات مثبت و برخی صفات منفی مواجه خواهید شد. درهرصورت نباید از ایده های منفی دیگران نسبت به برندتان آزرده شوید؛ بلکه باید آن ها را به ذهن بسپارید و برای اطرافیانتان توضیح دهید که چگونه تلاش می کنید این نقاط منفی را برطرف کنید. این نقطه ی شروع کار شما است.
یکی از بهترین راه های ارزیابی برند دیگران، مشاهده ی ماهیت آن ها در لحظات واقعی است؛ یعنی چگونه به سختی ها وا کنش نشان می دهند، چگونه با شرایط عدم اطمینان برخورد می کنند و چگونه لحظات ناخوشایند را مدیریت می کنند؛ بنا بر این بهتر است شما هم برند شخصی خود را در موقعیت ها و شرایط مختلف ارزیابی کنید. شما نمی توانید پیش بینی کنید که دیگران چه زمانی و چطور اعتبار برندتان را محک می زنند. اما مطمئناً ذهنیت آن ها، برگرفته از رفتار و اعتقادات یا حتی قول ها و وعده های شما است.
روش دیگری که برای بررسی برند شخصی خود وجود دارد، سنجش نیروهای اطراف شما است. در واقعی انرژی افرادی که در اطراف شما هستند (دوستان، آشنایان، مشتریان)، نمودی از ماهیت برند شخصی شما است. اگر افرادی را دور خودتان جمع کرده اید که آن ها را دوست ندارید و تحسین نمی کنید، یا مشتریانی دارید که قابل اعتماد و اتکا نیستند، باید برندتان را بازمدیریت کنید. سیستم عامل شخصی جدیدی خلق کنید که مشتریانی عالی را به سمت شما جذب می کند، ارزش هایتان را حفظ می کند، روابط بهتری به شما هدیه می دهد و همچنین کسب و کار تان را رونق می دهد.
به یاد داشته باشید که اگر صرفاً قصد دارید فارغ از حقیقت، برندی را مدیریت کنید یا فکر می کنید می توانید طرح سطحی یک برند را پیش ببرید، شاید به مدت یک فصل در دنیای سیاست یا دنیای سرگرمی دوام بیاورید. ولی در دنیای تجارت برند شما ناپایدار، زودگذر و فراموش شدنی خواهد بود. برای ساخت یک برند شخصی عالی، باید قابل اعتماد و ثابت قدم باشید. یک برند بزرگ و مؤثر، مستلزم انسانی شایسته و معتبر است.