تمامی کسب و کارها مشکلات و سختی های خاص خود را دارند و حجم کاری بالا امری است که خصوصا مدیران را بیش از سایرین درگیر خواهد کرد. با این حال توجه به این نکته ضروری است که کار تنها یک بخش از زندگی شما را تشکیل می دهد و عدم رسیدگی به بخش های دیگر که در صدر آن خانواده قرار دارد، می تواند خسارت های جبران ناپذیری را برای تان به همراه داشته باشد. به همین خاطر لازم است همواره درصدد اقدام برای ایجاد یا حفظ تعادلی میان این دو باشید. با این حال اصطلاح تعادل صرفا به این معنا نیست که به یک اندازه برای هر یک زمان صرف کنید، بلکه منظور این است که به نحوی برنامه ریزی کنید که خللی در هیچ یک ایجاد نشود.
درواقع دو ساعت زمان مفید در کنار خانواده هنگام عصر که کاملا از هر عامل مزاحمی به دور باشد، بهتر از سه ساعت زمان در کنار خانواده در حالتی است که طی آن هر ۱۵ دقیقه بخواهید ایمیل تان را چک کنید یا کاری مرتبط با شغل تان انجام دهید. هنگامی که از کار دور هستید یا به فعالیتی لذت بخش می پردازید یا با خانواده تان وقت می گذرانید، سعی کنید کاملا از کار خود جدا شوید.
این کار همیشه امکان پذیر نیست و این امکان پذیر نبودن بالقوه، همان چیزی است که با کارآفرین شدن به جان خریده اید. اما وقتی امکان پذیر است، ثانیه ای از آن را از دست ندهید. یکی از راهکارهای مفید در این رابطه سازماندهی برای ایجاد تعادل بین وظایف شغلی و خانوادگی است. ابتدا با یک تقویم کاری یک هفته ای آغاز کنید و نکته مهم در تنظیم این تقویم آن است که حتی کارهای غیرضروری را نیز در آن برنامه ریزی کنید. با این روش به وضوح می بینید که هر کاری چقدر از شما زمان می گیرد و متوجه می شوید که چگونه زمان باقی مانده را تقسیم کنید.
فراموش نکنید هر زمان که احساس موفقیت کنیم و همزمان احساس خوش بختی داشته باشیم، می توان گفت بین کار و زندگی خانوادگی مان تعادل وجود دارد؛ علت این امر به این خاطر است که حس موفقیت مربوط به کار و حس خوشبختی مربوط به خانواده است. در شرایط تعادل بین کار و زندگی خانوادگی است که ما می توانیم هم از عهده مسئولیت های خود در محیط کار بر آییم و هم به تعهدات خود در خانه عمل کنیم، بنابراین در کار خود موفق شده و در خانه هم احساس خوشبختی و آرامش خواهیم داشت.
مفهوم برقراری تعادل در کار و زندگی به قرن هجدهم و زمانی برمی گردد که در ایالات متحده و بریتانیا، قوانینی به تصویب رسید که ساعات کاری در هفته را کاهش داد. در طول قرن نوزدهم نیز در هر دو کشور قوانینی تصویب شد که ساعات کاری را حتی بیشتر از قبل محدود می کرد و برای بعضی اتفاقات مانند بیماری و به دنیا آمدن فرزندان مرخصی اجباری تعیین می کردند.
امروزه، مفهوم تعادل بین کار و زندگی هنوز در حال تکامل است، اما در اصل به معنای رسیدن به ترکیبی از فعالیت کاری و زندکی خصوصی است که برای فرد مناسب است. همه انسان ها در نوع خود منحصر به فرد هستند، و مفهوم «زندگی خصوصی» برای هر فردی متفاوت است. این موضوع می تواند شامل وقت گذرانی با دوستان، فعالیت در زمینه های رشد فردی و روحی، ورزش کردن یا مراقبت از دیگران و فعالیت های خیرخواهانه باشد، حتی ممکن است شامل کار هم بشود.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
-برخی افراد ظاهرا نمی توانند به کسی نه بگویند. با این حال تلاش برای راضی نگه داشتن همه، تنها به از دست دادن بخش عظیمی از وقت روزانه شما منجر خواهد شد. از نپذیرفتن جلسات آخر وقت یا محول کردن تماسی بی موقع به منشی تلفنی ترسی نداشته باشید. هیچ کاری را با دلخوری انجام ندهید. در عوض زمان خود را روی اولویت های برتر خود متمرکز کنید. شاید این کار در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد اما خیلی زود به نه گفتن عادت می کنید، به ویژه وقتی اثرات مثبت این کار را به چشم ببینید.
- گاهی آنقدر در کار و مسئولیت های مان غرق می شویم که نه تنها خانواده، بلکه هدف خود از زندگی و هدف خداوند از خلقت مان را فراموش می کنیم. گاهی آ نقدر استرس داریم و برای کارمان نگرانیم که انگار حس آرامش را به کلی فراموش کرده ایم. شاید توجیه خیلی ها برای این غرق شدن در کارشان، شرایط اقتصادی و سختی تأمین معیشت شان باشد، اما وقتی درست نگاه کنیم، بخشی از این سختی ها به خاطر سخت گرفتن های بیجا و خواسته های غیرضروری ما است که باعث شده توقع مان از خودمان بیش از حد توان مان شود. به همین خاطر لازم است هرچندوقت یکبار نسبت به عملکرد و اهداف خود بازنگری صورت دهید.
-راهکارهای مدیریت زمان را مطالعه کنید و میانبرهای انجام سریع تر کارهای تان را بیابید. این امر در رابطه با خانواده نیز کاربرد دارد و می توانید زمان حضور خود را در کنار خانواده خود پربارتر کنید.