بیشتر از سه سال است که مفهوم اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات و گفتمان اقتصادی ایران شده است؛ در انتهای سال 92 بود که مجموعه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شد و سپس در 24 بند از سوی رهبری به روسای سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد؛ با این همه، اقتصاد ایران چقدر مقاومتی است؟ چرا اقتصاد مقاومتی در وضعیت حاضر اقتصاد ایران، لازم و الزامی است؟ مگر اقتصاد مقاومتی چه می کند که در اقتصاد متعارف ناشدنی است؟ چگونه می توان اقتصاد مقاومتی را از اقتصاد متعارف تمییز داد؟ اینها سوالات و پرسش هایی است که در هفدهمین نشست علمی، کاربردی اقتصاد مقاومتی با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ مقایسه مفهومی با اقتصاد متعارف» از سوی دکتر مجید قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد مطرح شد و در ادامه نشست تلاش شد تا از سوی او و سایر اساتید و دانشجویان حاضر در نشست پاسخ داده شود.
مجید قاسمی، دانش آموخته رشته اقتصاد و دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه انگلستان، فوق لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه نیوجرسی آمریکا، فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه انگلستان و لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه علامه طباطبایی است.
او چهارمین رئیس کل بانک مرکزی ایران پس از انقلاب بود و بعد از دوره نخست مدیریت مرحوم محمدرضا نوربخش در بانک مرکزی، به مدت سه سال ریاست نهاد سیاست گذار پولی را برعهده داشت؛ همچنین از دیگر سوابق اجرایی او می توان به قائم مقام وزیر نیرو، مدیرعامل بانک ملی ایران، معاون پژوهش های اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک، عضو کمیسیون تلفیق مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس هیات مدیره انجمن مدیریت ایران، رئیس هیات مدیره شورای انجمن های علمی ایران، رئیس دانشگاه خاتم و نایب رئیس هیات مدیره و مدیرعامل بانک پاسارگاد اشاره کرد.
در شانزده همایشی که از خردادماه سال گذشته با نام همایش علمی، کاربردی اقتصاد مقاومتی به همت انجمن مدیریت ایران در دانشگاه خاتم برگزار شده بود، داوود دانش جعفری وزیر پیشین اقتصاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم، علی اصغر پورمند مدیرعامل شرکت مادر تخصصی توسعه معادن و صنایع معدنی میدکو، سردار حسین دهقان وزیر دفاع دولت یازدهم، احمد دوست حسینی رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی، محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، علی صالح آبادی مدیرعامل و رئیس هیات مدیره بانک توسعه صادرات ایران و همچنین دکتر فیروزه خلعتبری اقتصاددان به بررسی چالش ها و چشم اندازهای اقتصاد مقاومتی در ایران پرداخته بودند.
چرا اقتصاد مقاومتی لازم است؟
دکتر مجید قاسمی در هفدهمین نشست علمی، کاربردی اقتصاد مقاومتی، ابتدا گریزی به شانزده همایشی که پیش از این در دانشگاه خاتم برگزار شد، زد و با جمع بندی سرفصل های عنوان شده در همایش های پیشین گفت که مقاومت با ریاضت و فقر سازگاری ندارد و اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ریاضتی نیست؛ او حضور بخش خصوصی در اقتصاد را ویژگی اساسی اقتصاد مقاومتی بیان کرد و گفت اقتصاد مقاومتی متکی بر مردم و بخش خصوصی است و بند بند ابلاغیه و سیاست های اقتصاد مقاومتی نشان می دهد که حضور مردم و بخش خصوصی در اقتصاد یک نکته کلیدی و ضروری است. او نماد مقاومت در اقتصاد مقاومتی را درختی معرفی کرد که ریشه هایش از خاک بیرون و روی زمین است، اما همچنان به رشد و سرسبزی و پایداری ادامه می دهد.
قاسمی با طرح این پرسش که چرا اقتصاد مقاومتی لازم است، گفت: منطق اقتصاد مقاومتی از نیاز اجتناب ناپذیر به مقابله با انواع ضربه های مختل کننده ساخت و هویت برمی خیزد؛ ضربه هایی که مقابله با آنها شرط لازم رسیدن به پایداری است. در حقیقت بحث اقتصاد مقاومتی، بحث انتخاب نوع مدیریت برازنده پویایی توام با پایایی است.
او ادامه داد: بحث مقاومت، بحث رسیدن به توانایی و قابلیت پیش بینی و اصلاح مداوم اثر ضربه ها و اختلالاتی است که می توانند هویت و ساختارها را تخریب کرده و پایداری را زایل کنند. مقاومت به خطر یا ریسک کاری ندارد، بنابراین مدیریت خطر، موضوع بحث مقاومت نیست.
مدیرعامل بانک پاسارگاد سپس چهار نوع مدیریت مرتبط با اقتصاد مقاومتی را برشمرد و آنها را شامل مدیریت تداوم، امنیت، اضطرار و بحران دانست؛ او ویژگی مشخص مدیریت اضطرار را فرصت عمل بسیار محدود و شدت و گستره ضربه زیاد دانست که جبران همه اثرهای ضربه امکان ندارد، مانند زلزله و بحران آب. همچنین ویژگی مدیریت تداوم، شدت ضربه است، ولی جبران آن در حد معقول می تواند تداوم فعالیت اقتصاد را در پی داشته باشد، مثل مسئله انرژی.
به گفته قاسمی، فرصت عمل در مدیریت بحران نیز به نسبت کم است و گستره تخریب آن زیاد است، اما با این وجود، بحران برطرف شدنی است، مانند حجم انبوه بدهی های دولت به بانک ها، بانک مرکزی و فعالان اقتصادی. همچنین در مدیریت امنیت نیز گستره تاثیر بسیار زیاد است، ولی فرصت عمل از دست نرفته است و جبران تاثیر ضربه امکان پذیر است، مانند مسئله فساد.
رئیس دانشگاه خاتم مدیریت های مربوط به اقتصاد مقاومتی را مقدم بر انواع دیگر مدیریت ها دانست و محدوده مدیریت اقتصاد مقاومتی را مدیریت امنیت ملی خواند و گفت: نظر به اینکه امنیت ملی، پایه برقراری و پایداری هر حکومت مختار است، بنیادی ترین لایه مدیریت در سطح ملی، مدیریت عوامل مختل کننده امنیت ملی یعنی مدیریت عوامل مختل کننده ساخت و پایداری است.
قاسمی با بیان اینکه حتی مدیریت راهبردی نیز باید در چارچوب پذیرش مدیریت های اقتصاد مقاومتی طراحی شود، ادامه داد: نیاز به اقتصاد مقاومتی از لزوم دستیابی به پایداری برمی خیزد و تفاوت نگاه در اقتصاد مقاومتی با اقتصاد متعارف این گونه است که اقتصاد مقاومتی از آینده به حال می نگرد و با مشاهده ضربه های احتمالی آینده و شدت تخریب احتمالی برخاسته از ضربه، از زمان احتمالی بروز ضربه به زمان حال بازمی گردد و مسیر حرکت اقتصاد را چنان تعدیل می کند که اگر احتمال به واقعیت پیوست، مقاومت عامل بقای اقتصاد شود.
او ادامه داد: برنامه ریزی در اقتصاد مقاومتی از نوع برنامه ریزی غلتان و با نگاه از آینده به حال است. در حالی که این نگاه در اقتصاد متعارف، مرسوم نیست. حتی اگر برنامه ریزی غلتان مدنظر قرار بگیرد، نگاه از گذشته به آینده همیشه وجود دارد.
قاسمی شالوده توانمندی در اقتصاد مقاومتی را متکی بر مردم محوری توام با قابلیت سازی و محورهای تغییرناپذیر هویتی دانست؛ او شرط لازم برای مقاومت را حضور حداکثری آحاد مردم عنوان کرد و ادامه داد: دلیل این امر آن است که مقاومت جمع پذیر نیست و اصل قابلیت سازی برای توانمندسازی تک تک مردم و افزایش مقاومت ضرورت دارد.
رئیس دانشگاه خاتم با اشاره به ظرفیت سازی مقاومتی گفت: بحث مقاومت، بحث درباره ایجاد ظرفیت هایی است که عامل کاهش دوره زمانی نابسامانی، بین زمان بروز ضربه و برگشت به مسیر عادی می شود؛ مقاومت متکی به دوام همراه با قوام است. قدرت نهفته در مقاومت از ویژگی قوام برمی خیزد. این قوام در وضعیت تاب آوری وجود ندارد و تاب آوری فقط بر ویژگی دوام تکیه می کند. همچنین مقاومت شرط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار است. در واقع پایداری بدون مقاومت ناممکن است.
اقتصاد مقاومتی چه می کند که در اقتصاد متعارف ناشدنی است؟
قاسمی با اشاره به محورهای تغییرناپذیر هویتی گفت: این محورها، محورهایی هستند که وجود آنها برای ایجاد قدرت مقاومت ضرورت دارد. ماهیت مقاومت موردنیاز هرچه باشد، کارکرد این محورها عامل ایجاد مقاومت می شود.
به گفته قاسمی، این محورها شامل حفظ دستاوردهای کشور، تداوم پیشرفت، پویا و پیشرو بودن اقتصاد، دستیابی به اقتصاد متکی به دانش و فناوری، تحقق عدالت بنیانی در اقتصاد، درون زاسازی روندهای اقتصادی و برون گرا شدن اقتصاد است. او با بیان اینکه حفظ دستاوردها، انگیزه مهمی برای تداوم هویت جمعی محسوب می شود، ادامه داد: مبنای بینشی حفظ دستاوردها، تکریم گذشتگان است که عامل تقویت فرهنگ جمعی است.
مدیرعامل بانک پاسارگاد از تداوم پیشرفت به عنوان یکی از محورهای هویتی تغییرناپذیر در اقتصاد مقاومتی یاد و تصریح کرد: تداوم پیشرفت عامل ایجاد نوعی احساس عدالت می شود. چون مردم مشاهده می کنند زندگی شان از والدین شان بهتر شده است. این احساس، عامل تقویت مشارکت حداکثری است. همچنین پویا بودن و پیشرو بودن در موضوع مکمل یکدیگر در چارچوب فراگیرسازی رشد هستند. یعنی با وجود پویایی و پیشروی، اثرهای مثبت حاصل از ارتقای جایگاه کشور، به شکلی فراگیر به عموم جامعه می رسد.
وی افزود: پویایی مفهوم کلیدی دارد که پنج بعد کلیدی آن عبارتند از: افزایش مداوم بهره وری، گسترش مداوم دانش بنیانی، ارتقای مداوم رفاه عمومی، تقویت مداوم سرمایه های اجتماعی و پاسداری فزاینده از ثروت های مشترک بین نسلی. همچنین سه مفهوم جداگانه در ادبیات اقتصادی برای پیشرو بودن ذکر شده است؛ بزرگ بودن نسبی ارزش محصول ناخالص داخلی کشور، بالا بودن نسبی نرخ رشد اقتصادی کشور و مرجع قرار گرفتن کشور در زمینه های ویژه و براساس دستاوردهای حاصل در آن زمینه ها.
دکتر قاسمی به اهمیت بحث دانش و فناوری اشاره کرد و ادامه داد: در اثر تکیه بر دانش و فناوری در کشور، توانمندسازی جمعی تقویت می شود، توان ایجاد شغل جدید ارتقا می یابد، انعطاف پذیری بیشتر می شود، ضربه پذیری کاهش می یابد و قدرت رقابت کشور افزایش می یابد. تمام این موارد برای تقویت مقاومت الزامی است.
مدیرعامل بانک پاسارگاد از عدالت بنیانی به عنوان بنیادی ترین ویژگی جلب مشارکت جمعی یاد کرد و این محور را در اقتصاد مقاومتی الزامی دانست و گفت: برون گرایی یکی از ستون های جدی برای مقاومتی شدن اقتصاد است. گسترش مسئولانه مبادلات با جهان، عملکرد رقابتی در تجارت با منظورکردن اصل مقاومت، ایجاد و تقویت امکان اثرگذاری بر جهان، داشتن توان شناخت و ارزیابی جهت گیری های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کل جهان و داشتن امکان جذب جهت گیری های کلیدی جهان برای ارتقای برون گرایی اقتصاد ملی از مهم ترین محورهای برون گرایی هستند.
او با اشاره به محورهای انتصابی در اقتصاد مقاومتی ادامه داد: نظر به اینکه کشورهای جهان مواردی از ویژگی ها را دارند که خاص آنهاست، باید دید که این ویژگی ها چطور در اقتصاد مقاومتی تعریف می شوند. در واقع اگر ویژگی های انتصابی با ویژگی های هویتی در تضاد نباشند، افزودن ویژگی های انتصابی مشکلی ندارد. سیاست های اقتصاد مقاومتی در کشور، چهار محور تغییرناپذیر انتصابی دارد که عبارتند از: تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسی، تحقق سند چشم انداز 20ساله، تحقق سیاست های کلی اصل 44 و برقرارسازی الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام.
چگونه می توان اقتصاد مقاومتی را از اقتصاد متعارف تمییز داد؟
دکتر قاسمی با اشاره به زمینه های شناخت اقتصاد مقاومتی و تمییز دادن آن از اقتصاد متعارف گفت: مقاومت همیشه در مقابل یک ضربه مشخص تعریف می شود، بنابراین همیشه مقاومت در مقابل ضربه های مخرب ساخت و مخل هویت باید با اشاره به ضربه باشد، مانند مقاومت در مقابل ضربه تحریم جهانی. اقدامی که در چارچوب دفع هیچ ضربه ای قرار نگیرد، از جنس مجموعه اقتصاد مقاومتی نیست.
همچنین محورهای هویتی و اصلی هرگز نباید نفی شوند و اقدامی که در چارچوب هیچ محوری قابل توجیه نباشد، نمی تواند رویکرد مقاومتی را مطرح کند. اقدامی که قابل ارزیابی در مسیر مقاومت نباشد و تحولاتش با تغییر در قدرت مقاومت همسویی نداشته باشد، در چارچوب اقتصاد مقاومتی مطرح نمی شود. اقدامی که محوری از محورهای مقاومت را دفع کند، فقط زمانی در مجموعه اقتصاد مقاومتی جایگاه دارد که ثابت شود نفی محور موقتی است و در میان مدت قدرت مقاومت افزایش می یابد. در حقیقت هرگونه دفع و نفی دائمی محورهای اصلی، موضوع بحث را از حوزه اقتصاد مقاومتی خارج می سازد.
او در پایان درباره ارزیابی توان مقاومت تصریح کرد: در جریان دستیابی به اقتصاد مقاومتی، لازم است توان مقاومت ملی ارزیابی شود و در طول زمان این توان باید غیرکاهنده باشد. اگر اقتصاد مقاومتی به درستی محقق شود، حتی با تغییر در ضربه ها، توان مقاومت ملی غیرکاهنده باقی خواهد ماند.
ارتباط با نویسنده : ivankaramazof@yahoo.com