تعداد زنانی که در سال های اخیر در کشورهای مختلف جهان به پست های کلیدی دست یافتند رو به افزایش است. متخصصان عصب شناسی معتقدند توانایی مدیریت و رهبری در مغز زنان، در طول تاریخ گسترش بیشتری یافته است. کسانی که معتقدند زنان مدیران بهتری هستند کم نیستند.
عصب شناس معروف آمریکایی لوآن بریزندین Louann Brizendine تحقیقات مختلفی در مورد تفاوت های رفتار اجتماعی زنان و مردان انجام داده است. این تفاوت ها ناشی از تفاوت های ساختاری است که در طول تاریخ تکامل در مغز زنان و مردان ایجاد شده است.
عصب شناسان می گویند با اینکه شمار سلو ل های مغزی زنان و مردان یکسان است، اما مغز زنان فشرده تر است. این فشردگی در عین حال پیش بینی و تحلیل رفتار زنان را سخت می کند. تحقیقات مختلفی که در این زمینه صورت گرفته نشان می د هند که زنان در مقایسه با مردان در شرایط یکسان از بخش های بیشتری از مغز خود استفاده و با انعطاف بیشتری فکر می کنند. از تفاوت های ساختاری مغز زنان و مردان می توان به بخش های گویایی و شنوایی مغز اشاره کرد.
این دو بخش در مغز زنان 11درصد گسترده تر از مغز مردان است. از این رو جای تعجب ندارد که زنان توانایی گفتاری بهتری دارند و قادرند احساس خود را بهتر بیان کنند. عصب شناس آمریکایی لوآن بریزندین می گوید مغز زنان این گونه برنامه ریزی شده است. این تصور که زنان بهتر از مردان مدیریت می کنند در حال گسترش است. یک رهبری همه جانبه در کار گروهی، ارتباطات سازنده و پرورش استعدادها خلاصه می شود.
در مورد مردان این گونه ادعا می شود که آنان بسیار فردگرا، رقابتی و پرخاشگر هستند و همچنین فاقد مهارت های بین فردی زنانه هستند. اشخاصی که دارای صفات زنانه هستند (مردان یا زنان) تمایل دارند به دیگران بپیوندند، متعلق به گروه باشند، پذیرفته شوند و هماهنگی گروه را تقویت کنند. با این مجموعه ارزش ها ، بیش از حد رقابتی یا پرخاشگر بودن خطر ناهماهنگی یا رد شدن از گروه وجود دارد. افرادی با خصوصیات مردانه به دلیل حس رقابت پذیری خود را از دیگران جدا می کنند.
در این مورد خطر عدم پذیرش از سوی گروه وجود ندارد، اما عدم کامیابی در رسیدن به اهداف خصوصا ضربه زدن به دیگران را به دنبال دارد. این تفکر که زنان بهتر از مردان مدیریت می کنند، این مطلب را تداعی می کند که مدیران باید روابط خود را با کارمندان و سایر کارکنان تقویت کنند. همچنین توجه روزافزونی نسبت به پیروی و اطاعت در حال شکل گرفتن است که نیاز به کار گروهی بیشتر را یادآوری می کند.
نتایج نشان می دهد که فرهنگ آن سازمان خاص نقش مهمی دارد: در سازمان هایی که از قدیم تحت سلطه مردان بوده اند مانند دولت یا ارتش، رهبران مرد تاثیرگذارترند، در حالی که زنان در محیط های زنانه تر عملکرد بهتری دارند، مانند خدمات اجتماعی و آموزش، به همین خاطر نباید تصور داشت که مدیریت صرفا یک کار مردانه محسوب می شود.
در واقع مدیریت یک مهارت است که هر فردی می تواند آن را فرا بگیرد و تفاوت های جنسی نباید مانعی در این مسیر باشد. با مشاهده زندگی مدیران موفق زن به این نکته پی خواهیم برد که مدیریت زنان تفاوت فاحشی با مردان نداشته و حتی در برخی موارد قادر به انجام بهتر کارها هستند. با توجه به این امر که مردان و زنان به علت خصوصیاتی که دارند به نوعی مکمل یکدیگر هستند، در راستای موفقیت ضروری است تا هیات مدیره خود را ترکیبی از این دو قرار دهید. بدون شک این امر باعث تصمیم گیری بهتر در انجام کارها خواهد شد.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
- آمار و بررسی های مختلف نشان می د هد که زنان با تجربه در محدوده سنی 50 تا 70 سال مدیران بهتری هستند.
- این استدلال که زنان می توانند رهبران بهتری نسبت به مردان باشند، بیش از حد روی مهارت های روابط سازی زنانه تاکید می کند و طبیعت رقابت طلبی مردانه را در نظر نمی گیرد. حقیقت این است که باید حد وسط را در نظر گرفت.
- زنان در قدرت بخشیدن و تشویق کردن کارکنان و تیم ها بهتر از آقایان عمل می کنند.
- رفتار زنان به نوعی است که صداقت بیشتری را در کار حکمفرما کرده و در عین حال بیشتر از مردان در ارتباط با کارکنان هستند.
- زنان در تشخیص مشکلات بسیار سریع تر و صحیح تر از آقایان عمل می کنند. همچنین مردان در مقایسه با زنان معمولا تصمیم گیرندگانی سریع هستند. مدیران مرد معمولا در ساختن ارتباطات گذرا و تشکیل تیم های موقت در جهت نیل به اهداف کوتاه مدت موفق هستند.