قرن بیستم تغییرات زیادی را برای سازمان ها و کسب وکارهای مختلف به همراه داشته است. پس از این دوره دیگر خبری از برخی شغل های کوچک نبود. همچنین به مرور زمان دستگاه های خودکار و روبات ها جای کارگران و کارمندان را گرفتند. نوآوری در جای جای تحولات دو قرن اخیر قابل ردیابی است. اگرچه در نگاه نخست بسیاری از مشاغل و پست های سازمانی همچنان بدون تغییر مانده اند، اما شاید بهتر است نگاهی دقیق تر به آنها بیندازیم.
تیتر ایده حاضر توصیه ای خطرناک را مطرح می کند. دلیل این امر آن است که خلاقیت در فضای رقابتی سازمان ها مانند تیغی دولبه عمل خواهد کرد. در یک سو احتمال موفقیت و پیشرفت وجود دارد و سوی دیگر نوید دهنده شکست است. با این حال در ادامه قصد دارم شما را با یک نمونه از خلاقیت فراگیر در فرآیندهای سازمانی آشنا کنم.
معاونت مدیران یک شرکت پستی است که در همه موسسات و شرکت ها وجود دارد. از نظر سازمانی معاونان در بخش های مختلف حضور داشته و به مثابه بازوان اجرایی مدیر عمل خواهند کرد. با این حال جالب است بدانید که وظایف این پست تا حدود زیادی بستگی به شیوه عملکرد فرد موردنظر دارد. به عبارت ساده، کمتر معاون موفقی را می توان پیدا کرد که براساس آنچه از قبل در شرکت مرسوم بوده است، عمل کند.
این خلاقیت و نوآوری در انجام وظایف سازمانی در وهله نخست نیازمند آگاهی کامل از وظایف و همچنین شیوه های متفاوت انجام آن است. اگر شیوه سازماندهی امور و تقسیم وظایف در برندهای بزرگ جهان را دنبال کنید، به خوبی با موضوع این ایده آشنا خواهید شد.
در واقع بسیاری از شرکت های کارآفرینانه دنیا براساس عدم مرزبندی مشخص در پست های سازمانی خود پایه گذاری شده اند. چنین چینشی باعث خواهد شد پست های مختلف تا حد امکان شخصی سازی شده و افراد به جای زندانی شدن در روزمرگی به سوی فعالیت خلاقانه سوق داده شوند. علاوه بر لزوم تقویت نوآوری در سازمان، بررسی نحوه ایجاد پست های جدید در سازمان ها نیز می تواند بر اهمیت انجام فعالیت های سازمانی به صورت خلاقانه مهر تأیید گذارد.
بسیاری از واحدهای R&D (توسعه و تحقیقات) و شاخه های تخصصی ناشی از طرز عملکرد خلاقانه افراد در شرکت ها بوده است. یک نمونه واضح این ماجرا برند اپل است؛ در این شرکت بسیاری از پست ها براساس نحوه عملکرد متفاوت برخی کارمندان و مدیران ایجاد شده است تا پاسخگوی نیازهای جدید باشد. نقطه تفاوت میان برندهای موفق و شرکت های معمولی نیز در همین ماجرا نهفته است. به عبارت ساده، در شرکت های معمولی صرف انجام درست وظیفه موردنظر کفایت کرده و انجام خلاقانه امور موردنیاز و تقاضا نیست.
با این حال داستان در شرکت های بزرگ و موفق کاملاً متفاوت است. در این شرکت ها اصل بر نوآوری و انجام متفاوت و شخصی ساز شده امور است. بر همین اساس اگر به دنبال بروز توانایی های خود هستید، شرکت در آزمون های ورودی برندهای بزرگ می تواند گزینه مناسبی باشد. البته این امر مشروط به توانایی شما در هماهنگی با جابه جایی سریع امور است. در واقع هرچه میزان آزادی کارمندان در یک شرکت افزایش یابد، مسئولیت آنها نیز در قبال انجام بهینه وظایف بیشتر خواهد شد.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
هنری لویس، مدیر اجرایی سابق برند Marks & Spencer است. هنگامی که از وی در مورد دلیل ایجاد تغییر و تحول در پست ها پرسیدم، جواب جالبی به من داد: «من چاره ای جز این ندارم. در واقع هنگامی که یک مسئولیت را بر عهده می گیرم، ایرادات بسیاری در آن وجود دارد که باید اصلاح شان کرد. تنها نگاهی به سیر تحول این مشاغل کافی است تا بفهمید این مشاغل در طول زمان با تکیه بر نوآوری چه تغییراتی را از سر گذرانده اند. بر این اساس شما نیز وظیفه دارید تا در سیر تکامل مشاغل مخالف نقش ایفا کنید. در غیر این صورت هرگز پیشرفتی در جهان به وقوع نخواهد پیوست.»