مدیران کارکشته در هر شرکتی که باشند، کانون توجه رسانه ها و مردم را به سوی خود خواهند کشاند. هرچه این تجربه همراه با موفقیت بیشتر شود، میزان اعتبار و محبوبیت آنها نیز افزایش می یابد. اگر شانس همکاری با تعدادی از این مدیران باتجربه را دارید، نکته اساسی در توجه به شیوه تعامل مناسب با آنها نهفته است. در واقع برای مدیران موفق همیشه جایگزین های مناسبی برای پست شما وجود دارد. فعالیت در کنار این مدیران نیازمند کیفیت عملکرد بالا و جلب توجه آنهاست.
بسیاری از ایده های مربوط به روابط میان کارمندان و مدیران بر اهمیت ذهنیت یک مدیر نسبت به کارمند تأکید دارد. بر این اساس اگر کارمندی بتواند ذهنیت مناسب را در مدیر خود ایجاد کند، به هدف اصلی دست یافته است. با این حال شاید برای بعضی از افراد چنین امری نیز کافی نباشد. در واقع مدیر شما تنها یکی از مدیران میان رده سازمان است. اهمیت اصلی در ذهنیت مدیران ارشد یا رئیس شرکت نهفته است.
در این راستا نکته مهم، توجه به سیاست های کلی شرکت و ایده پردازی کاربردی است. به عبارت ساده، بسیاری از کارمندان شرکت ها نسبت به سیاست و اهداف کلی آن سازمان بی توجه بوده و قوه خلاقیت خود را سرکوب کرده اند. در این شرایط اگر بتوانید از این قابلیت ها به خوبی استفاده کنید، مسیر ترقی سازمانی را بسیار راحت تر پشت سر خواهید گذاشت. یک مثال ساده برای چنین فرآیندی ارائه اطلاعات با جزییات مربوط به آن است.
در واقع اغلب مدیران علاقه مند هستند اطلاعات دقیقی را دریافت کنند. بر این اساس هرچه جزییات مرتبط بیشتری را به آنها تحویل دهید، رضایت شان را به میزان بیشتری جلب خواهید کرد. توصیه ای که در اینجا قصد مطرح کردنش را دارم، شاید بارها شنیده باشید: «بهترین تلاش خود را در شرکت انجام دهید.» با این حال قصد دارم اندکی این توصیه را موشکافی کرده و ابعاد پنهان آن را به شما نشان دهم. عبارت «بهترین تلاش» تا حد زیادی گنگ است.
براساس آنچه در طول سال های اخیر به دست آورده ام، تلاش سازمانی در دو حوزه اصلی مکتوب و شفاهی جریان دارد. به عبارت ساده، حوزه مکتوب شامل تمام پروژه ها و فرم های اطلاعاتی است که به مدیران میان رده یا ارشد تحویل می دهید. این اسناد مکتوب معیار بسیار مهمی برای ارزیابی شما توسط مدیران است. در حوزه شفاهی باید به مکالمات روزمره و مشاوره های معمولی که در طول روز مدیران از شما می گیرند، اشاره کرد. نکته طلایی در اینجا مدیریت بهینه و متناسب هر دو شاخه مذکور است.
راهکار بعدی عمدتا مربوط به ویژگی فرصت یابی شما است. به طور معمول کارهای داوطلبانه نسبتا زیادی در یک شرکت وجود دارد. ارائه عملکرد مناسب در این فعالیت های داوطلبانه ذهنیت مناسبی را از شما نزد افراد برجای خواهد گذاشت. با این حال منظور من از شرکت در فعالیت های داوطلبانه تن دادن به هر پروژه ای نیست. اینجا بحث فرصت یابی مطرح خواهد شد. در واقع شرکت در پروژه هایی توصیه می شود که از نظر اهمیت در سطح مطلوبی قرار دارند. فعالیت های داوطلبانه معمولی کمتر مورد توجه مدیران قرار خواهد گرفت.
راه حلی که برای تشخیص پروژه های مهم از کم اهمیت مطرح است، مقایسه آنها از نظر سطح دسترسی به مدیران ارشد است. در واقع هرچه فعالیت ها از اهمیت بیشتری در دیدگاه مدیران برخوردار باشند، آنها بیشتر در فعالیت های موردنظر حضور خواهند داشت. بر همین اساس باید از تجربه خود استفاده کنید و اهمیت پروژه ها را با یکدیگر بسنجید.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
فعایت های خود در شرکت را به گونه ای انجام دهید که جای هیچ نوع شکایتی باقی نماند. اغلب مدیران دوست دارند کارهای کارمندان بی نقص باشد. البته این به معنای سخت گیری مدیران نیست، بلکه فعالیت در چارچوب استانداردهای سازمانی نام دارد. همچنین توجه داشته باشید که قصد جلب نظر فردی را دارید که از نظر سلسله مراتب سازمانی در جایگاهی بالاتر از شما قرار دارد.
بر همین اساس باید اهمیت زمان این افراد را نیز در نظر بگیرید. به عبارت ساده، هرچه جایگاه افراد در یک سازمان ارتقا یابد، زمان برای آنها ارزشمندتر می شود. این به معنای دسترسی کمتر شما به مدیران ارشد خواهد بود. توصیه نهایی من استفاده بهینه از فرصت هایی است که مدیران در اختیارتان قرار می دهند. اگر از این موقعیت ها درست استفاده کنید، فرآیند جلب نظر مدیران را به درستی طی کرده اید. با این حال ارائه عملکرد ضعیف نیز می تواند سرانجام نامطلوبی را برای شما به همراه داشته باشد.