مؤسسه Qapa نظرسنجی را در خصوص مقایسه رفتار مدیریتی زنان و مردان در شبکه اجتماعی فیس بوک در میان بیش از 19 هزار فرانسوی انجام داده است. براساس این نظرسنجی، مدیران زن بیشتر نظر همکاران مرد خود را جویا می شوند. در مطالعه ای که صورت گرفته یک سوم از رهبران زن هنگامی که اشتباه می کنند یا با مشکلی در کار برخورد می کنند، برای حل و فصل آن به همکاران مرد خود رجوع می کنند و نظر آنها را می پرسند. این در حالی است که از هر 10 مدیر مرد به سختی یک نفر از آنها چنین کاری را در زمان وقوع مشکل انجام می دهد.
البته که هیچ کس کامل نیست و به قول معروف انسان جایزالخطا است. به همین ترتیب و به طور طبیعی افرادی هم که سرپرستی و هدایت تیمی را به عهده دارند ممکن است اشتباه کنند. مؤسسه تحقیقاتی و مطالعاتی Qapa در خصوص اشتباه مدیران و اینکه در چنین مواقعی چه اقدامی انجام می دهند، یک نظر سنجی از کارمندان انجام داده است.
براساس نتیجه این نظرسنجی 67درصد از پاسخ دهندگانی که توسط یک زن مدیریت می شوند، معتقد بودند که مدیران آنها به ندرت اشتباه می کنند و یک درصد هم اذعان داشتند که مدیران شان هرگز اشتباه نمی کنند. در مورد پاسخ دهندگانی هم که یک مرد سرپرستی تیم آنها را به عهده دارد 47درصد معتقد بودند که مدیرشان به ندرت دچار اشتباه می شود و 18درصد هم گفته اند که او هرگز اشتباه نمی کند.
همچنین از این نظرسنجی بر می آید که کارمندان از اینکه به مدیر خود بگویند اشتباه کرده هراسی ندارند. 76درصد از زنان و 72درصد از مردانی که در نظرسنجی شرکت کرده اند شجاعت به خرج داده و به مدیر خود چه زن باشد و چه مرد، گفته اند که در کاری دچار خطا شده و اشتباه می کند. اما واکنش بالادستی ها از انتقاد کارمندان خود چیست؟ نتیجه همین نظرسنجی نشان می دهد که 77درصد از مدیران مرد انتقاد کارمندان خود را نمی پذیرند و تقصیر را بر گردن دیگری می اندازند و 67درصد از مدیران زن هم انتقاد پذیر نیستند.
مزیت داشتن مدیر زن
مدیران مرد بدتر از مدیران زن در مقابل انتقاد واکنش نشان می دهند. نظرسنجی به وضوح نشان می دهد که زنان در برخورد با انتقاد کارمندان خود بهتر عمل می کنند. 32درصد از زنان اشتباه خود را می پذیرند و آماده شنیدن راه حل برای مشکل ایجاد شده هستند. این درحالی است که تنها 12درصد از مردان واکنش مثبتی در مقابل انتقاد از خود نشان می دهند. به عقیده پاسخ دهندگان، 34درصد از مدیران زن برای نظرات و پیشنهادهای دریافت شده از سوی کارکنان خود بهایی قائل نمی شوند.
مطالعات نشان می دهد که گرفتن انگشت اتهام به سمت مقام ارشد، زمانی که مرد باشد، به مراتب خطرناک تر است تا اینکه یک زن باشد. 47درصد از مدیران مرد واکنش خوبی در برابر انتقاد ندارند، ولی حداقل آن را می شنوند. 35درصد از آنها هم نه تنها به انتقاد و صحبت های همکاران گوش نمی دهند، بلکه واکنش تندی هم نشان می دهند، درحالی که تنها 4 درصد از مدیران زن این گونه رفتار می کنند.
یکی دیگر از مزیت های زن بودن مدیر یک تیم، توجه بیشتر آنها به کارمندان است. زنان اگر سرپرستی تیمی را به عهده داشته باشند بیشتر به کارمندان خود گوش می دهند. 98درصد از آنها از کارمندان خود درخواست کمک کرده اند و مردان هم 57 درصد از زیر دستان خود مشاوره گرفته اند.
همه چیز نسبی است
البته اینکه یک مدیر زن بهتر است یا یک مدیر مرد را نمی توان تنها با در نظر گرفتن تفاوت های افراد با توجه به جنسیت آنها پاسخ داد، چرا که دنیای تخصصی مدیریت بسیار گسترده تر از این محدوده هاست، اما کارشناسان معتقدند که زنان در برخی موارد در امر مدیریت زنان بهتر عمل می کنند و در مواردی هم مردان عملکرد بهتری دارند.
مقایسه رفتار های مدیریتی زنان و مردان
- زنان در قدرت بخشیدن و تشویق کردن کارکنان و تیم ها بهتر از آقایان عمل می کنند. رفتار زنان به نوعی است که صداقت بیشتری را در کار حکمفرما کرده و درعین حال بیشتر از مردان در ارتباط با کارکنان هستند.
- رهبران زن در واکنش نشان دادن به درخواست های کمک بهتر و سریع تر عمل می کنند.
- زنان معمولا دارای تحمل بیشتری از این دیدگاه هستند که جامعه تشکیل شده از افراد متفاوت است و زنان قدرت بیشتری از مردان در پذیرش این تفاوت ها دارند.
- زنان در تشخیص مشکلات بسیار سریع تر و صحیح تر از آقایان عمل می کنند.
- زنان در مشخص کردن انتظارات شغلی و تهیه بازخوردهای باارزش و تشویق کننده بسیار بهتر از آقایان هستند.
- مردان در مقایسه با زنان معمولا تصمیم گیرندگانی سریع هستند.
- مدیران مرد معمولا در ساختن ارتباطات گذرا و تشکیل تیم های موقت در جهت نیل به اهداف کوتاه مدت موفق هستند.
هیچ قانون جهانی وجود ندارد که زنان در مدیریت بهتر هستند یا مردان. افراد مختلف به طور متفاوتی با شرایط متفاوت برخورد می کنند و مثل همیشه شرایط همه چیز را مشخص می کند.
در راستای این موضوع، تحقیقی که به تازگی در ژورنال روان شناسی کاربردی به چاپ رسیده قصد دارد که نگرشی نو و ظریف به بحث «مدیران مرد در مقابله با زنان» ارائه دهد. با تجزیه و تحلیل نتایج 99 تحقیق متفاوت که میزان کارآمدی مدیران را بین سال های 1962 تا 2011 اندازه گیری می کرد، محققان توانستند شرایطی را که رهبران مرد و زن در آنها بهتر عمل کرده اند تمییز دهند.
طبق همان چیزی که انتظار می رفت، نتایج نشان داد که فرهنگ آن سازمان خاص نقش مهمی دارد: در سازمان هایی که از قدیم تحت سلطه مردان بوده اند مانند دولت یا ارتش، رهبران مرد تأثیرگذارترند، درحالی که زنان در محیط های زنانه تر عملکرد بهتری دارند، مانند خدمات اجتماعی و آموزش! جالب اینجاست که در زیرگروه کلمه مبهم «تجارت»، مدیران زن از رتبه بالاتری برخوردارند. همچنین، مطالعات تأکید کردند که اهمیت دارد که شما از چه کسی سوال می کنید.
وقتی از مردان راجع به کارآمدی شان می پرسید، عادت دارند که نسبت به زنان به خود امتیاز بیشتری بدهند. اما اگر از افراد دیگری (همکاران، رئیس ها، زیردستان، یا مشاهده کننده شخص سوم) بخواهید که امتیاز دهند، زنان به طور قابل ملاحظه ای کارآمدتر از مردان هستند، به خصوص در مطالعات انجام شده از سال 1982 به بعد. این قضیه به ویژه با در نظر گرفتن سطوح مختلف رهبری صحت داشت: در سطوح پایین تر و سرپرستی، مردان به خود امتیاز بیشتری نسبت به زنان دادند، درحالی که زنان از نگاه دیگران در سطوح میانی و بالاتر کارآمدی بیشتری داشتند.