از کارمندان خود طلبکار باشید

یک مثال قدیمی وجود دارد که به یک نکته ظریف درمورد سرشت انسان اشاره می کند: «انسان ها تحت فشار حداکثر توانایی شان را بروز می دهند.» چنین مثالی در زمینه کسب وکارهای مختلف و به ویژه شرکت های تازه تأسیس کاربرد زیادی دارد. در همین راستا و به عنوان مدیر یک مجموعه، وظیفه شما فراهم کردن شرایطی است که تحت آن کارمندان تان حداکثر توانایی شان را بروز دهند. چنین ویژگی مدیریتی در اصطلاح «مدیر طلبکار» نامیده می شود.

مطالعات اخیر نشان می دهد که اگر اجبار مدیران در کار نباشد، کارمندان انگیزه بسیار کمی جهت ارائه عملکرد مطلوب دارند. صادقانه بگوییم، هیچ کدام از ما کمترین دلسوزی نسبت به سرنوشت شرکت هایی که در آنها مشغول به کار هستیم، نداریم. این امر بسیار طبیعی است. در واقع این وظیفه مدیران است شرایط و عملکرد کارمندان را کنترل کنند. اگر کارمندان کنترل و مدیریت یک شرکت را بر عهده گیرند، سرنوشت آن شرکت چیزی جز ورشکستگی نخواهد بود.

ایده

ابتدای ورود شرکت مایکروسافت به عرصه بازار IT دنیا را اگر همه افراد هم فراموش کنند، کارمندان آن دوره این غول دیجیتالی، آن را هرگز از یاد نخواهند برد. ساعت های کار طولانی به همراه انتظارات بالای بیل گیتس بدل به کابوس همه کارمندان شده بود. با این حال نباید تصور کرد که دفاتر کار این شرکت در آن زمان یک جهنم به معنای واقعی کلمه را تداعی می کرد.

محیط خلاقانه شرکت به همراه پرداخت حقوق به صورت منظم نکته ای بود که کارمندان را به ادامه همکاری با مایکروسافت و به تبع آن کسب درآمد بیشتر ترغیب کرده بود. یکی از امکانات خلاقانه ای که بیل گیتس برای کارمندانش فراهم کرده بود، سرویس ارائه وعده های غذایی در دفتر کار نام داشت؛ پیتزا و سالاد مخصوص که به صورت رایگان برای کارمندانی که تا نیمه های شب مشغول به کار بودند در نظر گرفته شده بود.

همچنین امکان استفاده از حقوق بیشتر در صورت ادامه به کار تا اوایل صبح نیز برای کارمندان وجود داشت. در عین ناباوری در دفتر مایکروسافت خبری از لباس فرم مخصوص و ثبت ساعات ورود و خروج نبود. امکان توقف فعالیت روزانه و تماشای یک فیلم یا نواختن موسیقی از امکاناتی است که در کمتر شرکتی به چشم می آید.

اگرچه شرایط کاری به نوعی برای کارمندان شرکت تعدیل شده بود، با این حال خود بیل گیتس به هیچ وجه از این امکانات استفاده نمی کرد. شرایط کاری این نابغه دنیای تکنولوژی کاملا دشوار و تحت فشار بالا بود. گفت وگوی کوتاهی که با یکی از برنامه نویسان آن زمان شرکت انجام دادم، گویای همه چیز است: «بیل همیشه از کارمندان و حتی خودش طلبکار بود. انتظاراتی را که او از خودش داشت هیچ کس نمی توانست از خود داشته باشد. بارها در زمان ارائه پروژه هایم شاهد اعتراض بیل به نحوه کارم بودم. گاهی اوقات رئیس در این امور زیاده روی می کرد. با این حال اگر آن فشارها نبود، اکنون هیچ کدام از ما در جایگاه فعلی مان نبودیم.»

استیو وود، یکی دیگر از برنامه نویسان ماکروسافت در آن زمان، هم حرف های جالبی برای گفتن داشت: «اغلب اوقات تیم اصلی بیش از یک روز را در دفتر باقی  مانده و به کار می پرداختند. اگر فکر می کنید با کار فراوان خواهید توانست نظر بیل را به خود جلب کنید، باید بگویم که سخت در اشتباه هستید. بیل گیتس افسانه ای همیشه انتظار بیشتری از شما خواهد داشت.»

آنچه در صحبت های سایر اعضای تیم مشترک است، وجود انگیزه بسیار بالا و لذت از ارائه همه توانایی شان بوده است. در واقع همکاری با مایکروسافت این حس را که آنها در حال رقم زدن یک انقلاب بزرگ در عرصه IT هستند برای گروه اصلی تداعی می کرد. اگر همه مدیران قادر به برانگیختن چنین احساساتی در کارمندان شان باشند، بدون شک نمونه های بسیار زیادی مانند مایکروسافت و اپل را شاهد خواهیم بود.

آنچه در عمل باید انجام دهید

-مدیر یک مجموعه صدای غالب آن است. اعتراضات و انتظار بالای شما از تیم تان در واقع بیانگر جاه طلبی برندتان خواهد بود.

-طلبکار بودن از کارمندان به معنای درخواست انجام امور غیرممکن نیست. باید پذیرفت که افراد آستانه تحملی دارند و همه قادر به فعالیت شبانه روزی نیستند. در همین راستا بهتر است از کارمندان تان توقعات متعادل اما دشواری داشته باشید.